سیاوش قمیشی-قصه امیر
ترانه سرا:امیر
آهنگساز:سیاوش قمیشی
تنظیم:استیو مک کرام
داستان آهنگ:صاحب یکی از کمپانی های مشهور دهه ٥٠ بنام امیر ، قصه امیر را سروده است. مخاطب این شعر خود امیر ترانه سرا می باشد چرا که بخاطر شرایط بد جسمانی خود اقدام به نوشتن این ترانه کرد. " مثل آزادی تو زندون " کنایه از بیماری او در این شعر است. امیر علاقه ی زیادی به سیاوش و صدای مخملی او داشت و بی نهایت دوست داشت که این ترانه با صدای او اجرا شود. سیاوش خواند و قصه ی امیر متولد شد. امیر که از ناحیه کمر فلج شده بود مدتی بعد بعلت وخامت بیماری اش فوت میکند.
ﺑﺎرون اﻣﺸﺐ، ﺗﻮي اﻳﻮون
ﻣـﺜـﻞ آزادي ﺗـﻮ زﻧـﺪون
ﺑﻲ ﺻﻔﺎ، ﺑﻲ ﺗﺤﺮك، ﺑﻲ رﻳﺎ ﺑﻮد
ﺗﻮي زﻧﺪون، ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺟﻮن
ﻣـﺮد ﺑـﺎ ﻫـﻤـﺖ ﻣـﻴﺪون
ﺗﻮي ﻓﻜﺮ راي ﻓﺮﺟﺎم اﻣﻴﺮه
ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﻧﺪاره ﺣﺘﻲ رﻓﻴﻘﻲ
ﻛـﻪ ﺑـﮕـﻪ دردﺷـﻮ
درد دﻳﺪن و ﻧﮕﻔﺘﻦ
ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﺗﻮي ﻓﻜﺮ آﺳﻤﻮﻧﻪ
ﻛـﻪ ﺑـﺒـﺎره
ﺑـﻠـﻜـﻪ ﺗـﻮ ﻗـﻄﺮهي ﺑـﺎرون
ﺑﺘﻮﻧﻪ اﺷﻚ ﺧﺪا رو ﻫﻢ ﺑﺒﻴﻨﻪ
ﻧﻤﻲدوﻧﻪ ﺣﺘﻲ اﺷﻚ ﻫﻢ
دﻳـﮕـﻪ ﻓـﺎﻳﺪهاي ﻧـﺪاره
ﺑﺎرون اﻣﺸﺐ، ﺗﻮي اﻳﻮون
ﻣـﺜـﻞ آزادي ﺗـﻮ زﻧـﺪون
ﺑﻲ ﺻﻔﺎ، ﺑﻲ ﺗﺤﺮك، ﺑﻲ رﻳﺎ ﺑﻮد
ﺗﻮي زﻧﺪون، ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺟﻮن
ﻣـﺮد ﺑـﺎ ﻫـﻤـﺖ ﻣـﻴﺪون
ﺗﻮي ﻓﻜﺮ راي ﻓﺮﺟﺎم اﻣﻴﺮه
ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﻧﺪاره ﺣﺘﻲ رﻓﻴﻘﻲ
ﻛـﻪ ﺑـﮕـﻪ دردﺷـﻮ
درد دﻳﺪن و ﻧﮕﻔﺘﻦ
ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﺗﻮي ﻓﻜﺮ آﺳﻤﻮﻧﻪ
ﻛـﻪ ﺑـﺒـﺎره
ﺑـﻠـﻜـﻪ ﺗـﻮ ﻗـﻄﺮهي ﺑـﺎرون
ﺑﺘﻮﻧﻪ اﺷﻚ ﺧﺪا رو ﻫﻢ ﺑﺒﻴﻨﻪ
ﻧﻤﻲدوﻧﻪ ﺣﺘﻲ اﺷﻚ ﻫﻢ
دﻳـﮕـﻪ ﻓـﺎﻳﺪهاي ﻧـﺪاره