مطلب ارسالی کاربران
تحلیل فیلم پیکی بلایندرز(دس نویس)
اول بگمl منون میشم لایک و حمایت کنید
__
خب اول بگم نمره چهار فصل اول سریال
امتیاز ۹۵ را در سایت Rotten tomatoes از منتقدین و امتیاز ۸.۸ از ۱۰ را در سایت Imdb از مخاطبب های خودش تونست بدست بیاره
__
استیون نایت کار،ردان این فیلم هستش
و فصل ۶ هم داره میاد
استون نایت کارگردان انقد موفق بوده که در فضای مجازی شوخی های مختلفی با سبک زندگی خانواده شلبی میشه
از نحوه سیگار کشیدن تا تراشیدن موی سر اعضا و...
اما استیون نایت فقط در نویسندگی موفق نبوده بلکه در نشان دادن تاریخ ها هم موفق بوده
تاریخ انگلیس بعد از جنگ جهانی اول، دراماتیزم قوی با محوریت خانواده و اخلاقیات، سبک زندگی کولیها و آثار جنایی ، همگی گویا دستگرمیهایی بودهاند برای آفرینش «پیکی بلایندرز»، که نهتنها مخاطبان بیشماری هرساله تشنه روایت گریهای ابتدای قرن ۲۰ ام او در بیرمنگام هستند، بلکه سالانه بسیاری از جوایز را در جشنوارههای محلی و جهانی از آن خود میکند
این سریال بر اساس یه گروه واقعی ساخته شده که یه بار خودم پستش رو زدم و عکس اعضای واقعیش هم گذاشتم ولیوخب شخصی به نام تامی شلبی توش وجود نداشته
یعنی اسم گروه بوده ولی اعضاش با اسمای دیگه
حالا توصیح بهتر
قصه ای که استیو نایت روایت میکند
حتی در مکانی واقعی هستش
واقعیت او برای اولینبار اشارههایی از وجود گروهی به نام پیکی بلایندرز را از عموش شنیده که در آن دوره تاریخی دوستی داشته که عضو این باند خیابانی بوده است. نایت به همین راضی نمیشود و ته و توی ماجرا را در میآورد: پیکی بلایندرزها، در واقعیت گنگ خیابانی متشکل از مردهای جوانِ بیکاری بودند که در اواخر قرن ۱۹ تا اوایل قرن ۲۰ در بیرمنگام سکونت داشتند. آنها روزگار خود را از جیببری، زورگیری و تشکلهای قمار میگذراندند که در جریانهای سیاسی زمانه خود تأثیر بسیاری داشتند
نایت برای مخاطب ارزش بالایی قائل است مخاطب هرچقدر هم نگران مقام و منزلت و حتی جان اعضای خانواده شلبی باشد، آنها را برتر از باقی نمیداند اوج هنر نایت اینجا مشخص میشود که مخلوقات خود را روی طناب بندبازی راه میبرد. طنابی که یک سرش مهر و همدردی و سر دیگرش نفرت و ترحم است. تامی و سایر اعضای شلبی شاید مقصر فقر خود، جنگ و فقدانِ بعد از آن نباشند، اما بعد از انتخاب نوع تجارت خانوادگیشان، دیگر راه درویی از زخمها و مرگها و برگشتن طالع خوشبختی وجود ندارد. از ابتدای روایتِ استیون نایت، بیننده هرچه جلوی چشمش میبینه نتیجه انتخابهایی است که «پیکی بلایندرز»ها روزانه و شبانه میگیرند، چه در روزهای اوج قدرت و نفوذشان در بیرمنگام و حومه، چه زمانیکه فکر میکنید دیگر توانایی برخاستن ندارند. جنگ به آنها یاد داده هیچ وقت پا پس نگذارند.
درواقع این سریال نقطه منفی که داره اینه که یه کار در هر فصل داره تکرار میکنه ولی در فصل ۵ کمی شدتش بیشتر بود
این که در اخر هر فصل میبینیم تامی یا مورد ضرب و شتم قرار میگیره یا انقد بریده که میخواد خودش رو بکشه و یا بعضی موقعا چیزی برا از دست دادن نداره و کله خر بازی در میاره و میره حمله میکنه
ایم پیشه گفت از نقظه ضعف های سریاله
اما نقطه قوتش اینه که درسته اخر هر فصل هی این اتفاق تکرار میشه ولی نایت بلده دوباره چجوری کار در بیاره که نشون بده مثلا اون اتفاق اخر سریال لازم بودهیا لازم بوده تامی مثلا مورد ضرب شتم قرار بگیره
همچنین در خوب از اب دراوردن صحنه ها خیلی خکب عمل کرده و صحنه های حساس رو خیلی خوب و با فیلمبرداری عالی نشون میده
اما نکته اینه از موقعی که سریال شروع شده یعنی ۲۰۱۳ به مخاطباش اصافه شده
و این مشون میده نایت تونسته هم مخاطبارو نگه داره هم بیشترشون کنه
و این خودش نشون پیده فیلم موفق بوده
فیلم در موارد احساسی مثل مرگ گریس و.... موفق بوده
خیلی ها به اسم فیلم اشاره کردن که نامناسبه
و به اسب اشاره میکنه به انگلیسی خود کیلین مورفی هم در مورد مدل مو و اسم فیلم توضیحات خنده داری در یک مصاحبه داده
تریلر فصل ۶ همین چندروز پیش اومد که نشون میده با اتفاقات اخر فصل ۵ تامی هنوز هم زنده ست
و تامی رو نشون میده که کیف به دست داره راه میره و نشون میده تامی
یا باید مشخص کنه که هنوز تامی شلبی رهبر پیکس بلایندرزه یا با کارتی جعلی خودش رو اقای جونز معرفی کنه
خب امیدوارم خوب تحلیل کرده باشم و لدا برده باشید حا داره بگم نصفش رو خودم نوشتم و نصفش رو از سایت های دیگه جمع اوری کردم ولی بیشترش کار خودمه