حدود ۷ دهه است که نشریه فرانسوی """فرانس فوتبال""" با جایزهای تحت عنوان توپ طلا (Ballon d'Or) به اوج شهرت و قدرت در جهان رسانهای فوتبال رسیده است!
توپ طلایی که دههها بخاطر جبر جغرافیایی به بازیکنان برجسته آمریکای جنوبی داده نشد؛ جایزهای که هیچ گاه معیار مشخصی نداشت و این خبرنگاران بودند که انتخاب میکردند چه کسی باید برنده باشد!
از سال ۱۹۹۱ فیفا جایزهای مشابه ایجاد کرد، اما خبرنگاران و رسانههای دارای سهم چونان توپ طلا را تبلیغ میکردند که حتی نام جایزه برترین بازیکن فیفا برای عدهای ناشناخته بود...!
در سال ۲۰۱۰ به مدت ۵ سال جایزه برترین بازیکن فیفا با توپ طلای فرانس فوتبال ادغام شد اما از سال ۲۰۱۶ مجددا راه این دو جایزه از هم جدا شد...
هی فرانس فوتبال، زود باش ما را ارضا کن...
|
در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ دو بازیکن جوان و فوق العاده درخشان به میدان آمدند! آری مسی و رونالدو
در سال ۲۰۰۸ رونالدو توپ طلا را برد و در سال ۲۰۰۹ لیونل مسی...
سال ۲۰۱۰ اینیستا یا اسنایدر؟ هیچکدام، مسی !!!!!
آری این شروع ماجرا بود، دو قطبی مسی و رونالدو ایجاد شده بود.
مسی در بارسلونا و رونالدو در رئال مادرید!
در شایستگی این دو شکی نبود اما چه اشکالی داشت بعضی سالها به مسی و رونالدو کمک کرد تا توپ طلا را ببرند؟ صنعت پولساز تبلیغات...
۲۰۲۰، سالی که مشخص شد لباس شایسته است! |
سلام آقای لواندوفسکی، رنگ پیراهنتان سرخ است!!!!
وقتی نه لباستان سفید است و نه آبی اناری، یک دلیل بیاورید که این دو قطبی را بخاطر شما دچار تزلزل کنیم...!
کوید-19؛ کرونا فقط روی بوندسلیگا تاثیر نگذاشته؟
توپ طلای هفتم، مسی برترین تاریخ است...
|
یکی از دعواهای این دو قطبی این بود که چه شخصی بهترین تاریخ است؟
خب چه معیاری بهتر از توپ طلای فرانس فوتبال
جام جهانی؟ نخواندم، نشنیدم و ندیدم
به راستی بهترین کسی است که فقط در تیمهای باشگاهی که سالها قویترین تیمهای جهان بودند بدرخشد اما نتواند در مهم ترین تورنمنت ورزشی جهان قهرمان شود؟!
رونالدو در ۲ تورنمنت با پرتغال تیم شماره یک اروپا شده بود و مسی توانست به فینال جام جهانی برسد و چندین سال بعد قهرمان کوپا آمریکا شود
مشکل کجاست؟ بهترین های تاریخ نمیتوانند تیمهای - بر فرض متوسط - را قهرمان جهان کنند؟؟؟؟
تو تعداد توپ طلایت را بشمار من تعداد جام جهانی |
پله، مروارید سیاه برزیل و بازیکن قرن (جامهای ۱۹۵۸ و ۱۹۷۰)
پله، اسطوره بزرگ فوتبال در کودکی از نامی که اکنون به آن مشهور است، متنفر بود. او اعجوبه برزیلی بود که به پیراهن شمارهی ۱۰ شخصیت بخشید. درخشش او در جام ۱۹۵۸ آغاز شد و در جام ۱۹۷۰ به اوج رسید.
اِدسون آرانتِس دو ناسیمنتو، ملقب به پله، روز ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰ در شهری کوچک بین ریو دژانیرو و سائو پائولو در برزیل به دنیا آمد. او در سن ۱۱ سالگى توجه مربیان فوتبال را به خود جلب کرد و ۴ سال بعد به خدمت باشگاه صاحبنام سانتوس درآمد. پله در سال ۱۹۵۶ در حالی که ۱۶ سال بیش سن نداشت، اولین گل خود را براى این تیم به ثمر رساند.
پله خود در مورد آن روزها گفته است: «سیزده، چهارده ساله بودم و در باشگاه "بائرو" بازی میکردم. ما برنده شدیم و جایزهای بردیم و عکسم را در روزنامهها چاپ کردند. آن موقع میدانستم که میخواهم فوتبالیست حرفهای شوم.»
درخشش فوقالعادهی پله در لیگ برزیل، زمینهای بود برای دعوت از او به اردوی تیم ملی براى حضور در جام جهانى ۱۹۵۸ سوئد؛ تورنمنتی که در آن جهان با ستارهاى استثنایى آشنا شد.
گل پله به سوئد در فینال جام جهانی ۱۹۵۸،،،،،،،،،
قدرت دریبلزنى، دید وسیع و پاسهاى دقیق پلهی ۱۷ ساله او را در کنار واوا و گارینشا، به یکی از سه عضو مثلث جادویی برزیل تبدیل کرد.
این ستارهی نوظهور در مرحلهی گروهی این رقابتها مصدوم شد، اما به اصرار دیگر بازیکنان تیم ملی، در دیدارهاى حساس بعدى به میدان رفت.
پله در یک چهارم نهایى جام جهانی ۱۹۵۸، یک گل به وِلز زد، در دیدار نیمهنهایى، سه بار دروازهی فرانسه را گشود و در فینال هم دو گل از ۵ گل تیمش را به ثمر رساند. تیم ملی برزیل در دیدار نهایی ۵ بر ۲ سوئد میزبان مسابقات را شکست داد و بدین ترتیب پله در سن ۱۷ سالگی نخستین قهرمانی جهان را تجربه کرد.
کسب قهرمانی جهان، قولی بود که پله در سن ۹ سالگی به پدرش داده بود. بلا رتی، یکی از مفسران معروف آلمان که با فوتبال برزیل به خوبی آشناست، میگوید: «پلهی ۹ ساله، به پدرش که با چشمهایی گریان به رادیو گوش میداد و شاهد شکست برزیل از اروگوئه در فینال جام جهانی ۱۹۵۰ بود، قول داد که زمانی این شکست را جبران کند و با برزیل، قهرمان جهان شود که واقعا هم شد.»
بازگشتی موفق با تکیه بر پشتکار،،،،،،،،،،
جامهای جهانى ۱۹۶۲ شیلى و ۱۹۶۶ انگلیس دورههاى تلخى براى پله بودند. او در بازی اول در شیلى به شدت مصدوم شد و به ناچار سایر بازیهاى تیمش را از جایگاه تماشاگران دنبال کرد. برزیل در دیدار نهایی این جام ۳ بر یک چکسلواکى سابق را شکست داد و بدون همراهی پله، قهرمان جهان شد.
در جام ۱۹۶۶ هم پله به وضعیت مشابهى دچار شد و در مرحلهی گروهی از صحنهی بازیها کنار رفت. تیم برزیل در پی دو باخت ۳ بر یک از پرتغال و مجارستان، در همین مرحله حذف شد. البته پله با وجود این ضربات و با تکیه بر پشتکار کمنظیر، با درخششی بیش از پیش به صحنه برگشت.
سال ۱۹۷۰، سال بازگشت پله بود،،،،،،
این بازیکن استثنایی در جام جهانى ۱۹۷۰ مکزیک، عضو یکى از بهترین تیمهاى ملی برزیل در طول تاریخ این کشور بود. در روز ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، دیدار فینال جام جهانى مکزیک در حضور ۱۰۵ هزار تماشاگر بین دو تیم برزیل و ایتالیا برگزار شد.
لاجوردیپوشان ایتالیا در دقایق نخست، بازى را تحت کنترل خود داشتند. در دقیقه ۱۸ اما، پلهی ۲۹ ساله در پى سانتر ریولینو، با ضربه سر توپ را در دروازه ایتالیا جا داد و یکصدمین گل برزیل را در رقابتهاى جام جهانى به ثمر رساند. او با این گل نخستین بازیکنی لقب گرفت که در فینال دو جام جهانی فوتبال گلزنی کرده است.
ایتالیا اگرچه در این دیدار موفق به زدن گل تساوى شد، اما در پى گل جرسون در دقیقه ۶۶، پله دو گل دیگر ساخت و برزیل با پیروزى ۴ بر یک بر ایتالیا، برای سومین بار قهرمان جهان شد و جام "ژول ریمه" را براى همیشه به خانه برد.
تارچیزیو بورنیچ، یکى از مدافعان سرسخت ایتالیا که در طول بازى چون سایه به دنبال پله بود، بعد از شکست سنگین تیمش گفت: «من پیش از بازی دایم به خودم میگفتم که او هم مثل همهی بازیکنان دیگر، از گوشت و خون است؛ اما اشتباه میکردم!»
جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک، آخرین حضور پله در مسابقات جهانی بود و اگر چه فدراسیون فوتبال برزیل سعی داشت رضایت او را برای حضور در مسابقات ۱۹۷۴ آلمان جلب کند، اما تلاشها بینتیجه ماندند.
پله با وجود خداحافظی از فوتبال، قراردادی دو ساله با مبلغی هنگفت با باشگاه آمریکایی "کاسموس نیویورک" امضا کرد و یک بار دیگر قدم به میدان گذاشت. او در طول عمرش هیچگاه در باشگاهی اروپایی توپ نزد، اگر چه با باشگاه سانتوس یا تیم ملی برزیل قدم به استادیومهای اروپا گذاشته بود.
پله سرانجام در سال ۱۹۷۷ به فعالیت حرفهاى خود خاتمه داد و رکوردى استثنایی بر جای گذاشت: او هزار و ۳۶۳ بازى در پیراهن تیم ملى برزیل و باشگاههاى مختلف انجام داد و در طى این بازیها هزار و ۲۸۱ گل به ثمر رساند. هنگامیکه پله در یکی از بازیهای باشگاهی تیمش، سانتوس، هزارمین گل خود را به ثمر رساند، ناقوس تمامی کلیساها در برزیل به صدا درآمدند.