نادال رئالیارو میگفت : جنگ نعمت است ! اسلام با خون جوانان زنده میماند!
ولیکن، پسرش احمدآقا ، تمام مدت در جماران داشت به اسلام خدمت میکرد.
اونوقت توی دهاتها و آبادیهای دورافتاده،پیرزنهایی پیدا میشدند که دو تا و سه تا و حتی چهارتا جوان دسته گل رو می فرستادن جلوی گلوله توپ و تانک و به کشتن میدادند.وقتی هم مصاحبه میکردند، میگفتن ما این پسرانمان را فدای امام کردیم و افتخار میکنیم.
مثل کفتار پیر،رفتار میکردند.اهمیتی هم نمیدادند که مثلا اون پسرهاشون که کشته شدند،یه زن جوان و یکی دوتا بچه کوچیک توی خونه نشستن.!
جوری طرفداری از امام عزیزشون میکردند که انگار، امام هرسال قهرمان جام جهانی میشده!
خلاصه اینکه اون پیرزنها اونقدر غرق در توهمات و حماقت بودند که با وجود اینکه جوانهایشان پرپر میشدند،ولی خودشان تا صدسال عمر میکرده و میکنند.
در حالی که اگر احساسات انسانی داشتتد، باید از غصه میمردن!
نمیدونم چرا یهو اینو در جواب سوالت نوشتم.فقط خواستم بگم که حمایت و طرفداری کورکورانه،این بلاها رو سر کشور آورده.