مکتب فکری کروناییسم قدمتی به درازای بی ادبی تیمسار خسروانی دارد. این مکتب نخستین بار، هنگامی که جد پدری تیمسار با جد پدری فتولا در پشت کمپ حجازی حضور داشتند، ریخته شد (بنیانش البته).
در سالیان اخیر و با فراهم شدن ارلن و بشر به تعداد کافی در وبسایت فخیمه طرفداری، و با ظهور عده کثیری از فلاسفه و عرفای تاجی و با ترکیب تفکرات این فلاسفه، نیم سانت به این مکتب اضافه شده و پیش بینی میشود تا ظهور جواد زرینچه در آخرالزمان، 2 میل دیگر به طول این مکتب اضافه شود.
در ادامه با ذکر مثال، اصول این مکتب تا حدودی تشریح خواهد شد:
1. همذات پنداری با طبیعت
فرد پیرو مکتب، در هر حالتی باید تداعی کننده عنصری از طبیعت باشد، خواه جاندار یا بیجان. برای مثال کاربری که شرف و اعتبار یکی از دروازه بانهای مشهور جهان را هدف گرفته است، با ارسال دائمی شکلکها و پهن کردن بساط انتری، یادآور میمان و سایر نخستیهاست. تعدادی دیگر از کاربران، تداعی کننده آن موجود زحمت کش هستند که هرچقدر در گوششان یاسین خوانده شود، اثری ندارد، به عنوان مثال یکی از فلاسفه این مکتب، زیر تمام پستهای پرسپولیس، مینویسد "من تقاضای آب دارم"، هرچقدر هم به وی توضیح میدهند آب قطعه، ایشان بیشتر بویشان بلند میشود.
تعدادی نیز همچون فرد عابد کرونا، ابتدا چون شیر ژیان حمله ور شده، و پس از رد و بدل شدن یکی دو کامنت، به شیر تحلیل یافته و در انتها به جمود تبدیل شده و به زبان حال ندا میدهند:
"بتراش ای سنگ تراش، ایول E=mc^2"
گفتنیست پس از درج پیام "ایول"، در عرض چند دقیقه تعدادی جاندار به صفحه کاربر لنگی مراجعه کرده و اصوات نامفهومی از خود خارج میکنند.
2- استفاده از اصول گروهکها و احزاب در انقلابهای قرن بیستم
بنیانگذار اصلی این اصل، قرقی ملقب به عمار کیرمیزیگل است. قرقی جهت نیل به اهداف خود، به هر دست آویزی آویخته شده و انقدر آویزان میماند تا دست آویز از رگ و پی و ریشه کنده شود، شعار قرقی در این جمله خلاصه شده است:
"از دست آویز مردم آویزان شوید، قبل از آنکه از دست آویزتان آویزان شوند."
قرقی به مدت سه ماه، با بیان هر روزه جمله "چرا پول دارو رو دادن به اونا، ولی اینا پول دوای سرطان ندارن" یادآور کامل بساط عن بازی دهه شصت بوده و بساط تهوع و استفراغ را در سایت برپا کرده است. گفتنیست یکی از بیمارستانهای پایتخت جهت شستشوی معده افراد خودکشی کرده و مسموم، از پستهای قرقی استفاده کرده و ماهانه پول زیادی صرفه جویی میکند.
3- قهوه ای بودن همه چیز
در این مکتب هیچ چیز سیاه و سفید نیست، همه چیز قهوه ای است و فرد در تحلیل مسائل پیوسته باید به شرایط نگاه کند. برای مثال فرد در این مکتب باید پیوسته معتقد باشد رنگ شماره 2 بایشگاه، قهوه ای پررنگتر است.
برای مثال فرد بعد از باخت تارتار به لنگ مینویسد:
*تارتار چون میخاد لنگ قهرمان بشه، راه داد.*
و بعد از باخت نکونام و اردشیر قلعه نوعی به لنگ مینویسد:
*اینا چون میخان تاج قهرمان نشه، راه دادن.*
در این اصل، هدف اثبات دید قهوه ای خر است.
4-داشتن آگاهی تخصصی در کلیه علوم و معارف، اعم از اسلامی و غیراسلامی
هنگام بحث با فرد پیرو این مکتب، ممکن است ابتدا تصور کنید با مخلوق زحمت کش خدای باریتعالی صحبت میکنید، ناگهان حس میکنید فوق تخصص اورولوژی با شما هم کلام است، در لحظه فرد به مهندس مکانیک و ثانیه ای بعد به نابغه هوش مصنوعی تبدیل میشود. فرد بایشگاه گر، دست ملاهای دوازده علم را از پشت در ناحیه بی ادبیشان کرده و ملای همه چیز دان تولید میکند. نکته جالب در مباحثه با این فلاسفه در این است که تا انتهای بحث، فکر میکنید که با یک انسان بحث میکرده اید.
برای مثال، در آخرین شاهکار این مکتب فکری، کاربری به نام خسرو محمدی، در کامنتی چندخطی، هوش مصنوعی، طب، الهیات، ادبیات، علم رجال، کلیله و دمنه و اتللو را با هم ترکیب کرده و موجب عمل منافی عفت کلیله با دزدمونا شد.
5- اصل فکری 1985 از اندیمشک
این اصل به قدرت تاریخ نگاری فرد اختصاص دارد. تاریخ نگاری در این مکتب به این صورت است که فرد به بی ادبی خود نگاه کرده و در مورد آن، صحبت میکند، فرد میتواند جهت تنوع، با بی ادبی خود صحبت کرده و بگوبخند نیز انجام دهد. در انتها، هرجا اسم بی ادبی وجود داشت، با کرونا جایگزین کرده و هردم بیل جلو میرود و در انتها نتیجه میگیرد به بی ادبی ...!!!، چیز ببخشید کرونا، آسیب رسیده است. خالق این نحو تاریخ نگاری، فردی از حوالی اندیمشک است که ابتدا در آی اسپورت رفع حاجت میکرد.
6- محافظت از پشت
در این مکتب، فرد همواره باید مواظب کلک (بر وزن دنج) سرگردان باشد که از پشت سر وی را غافلگیر نکند. به این منظور، فرد باید تمام لنگیها را مسدود کرده و یا کامنتها را بسته، و در حالت پشت به دیوار، متن خود را منتشر کند، درصورتی که قصوری رخ دهد و فردی لنگی از این دیوار امنیتی عبور کرده و پاسخی ارسال کند، فیلسوف پیرو مکتب باید در همان حالت پشت به دیوار، با ناحیه کروی انتهای دنبالچه خود بنویسد "قسطنطنیه"
خالق این اصل، کاربر فک کاج است که ناحیه گردن تا قسمت سرینی وی به دلیل پشت کردن به دیوار در تمام این سالها، شبیه پیشانی حبیب کاشانی است.
تعدا 6 اصل دیگر این نحله فکری در جلسات آینده تشریح خواهد شد.
تیمسار گل ناز منه
غنچه گلباز منه
ترانه ساز زندگی
واسه بایشگاه است.
************************
سهراب سپهری
کاشان، قریه چنار
تابستان 42