سلام دوستان، در این مطلب نسبتا طولانی قصد داریم ۱۰ پادشاهی که در بین مردم ایران محبویبت زیادی داشته و دارن رو مورد بررسی قرار بدیم. قبل از شروع مطلب چند نکته رو باید بگم
۱- این ۱۰ نفر ترتیب خاصی ندارن و اون اعداد کناری فقط یه شماره گزاری ساده س
۲_ موضوع پست محبوییت پادشاهان هست نه بزرگی آنها
۳-ممکنه بعضی پادشاهان دیگه ای هم مورد نظر شما باشن که در این لیست نباشن و سلیقه شما کاملا قابل احترامه
1_ کوروش کبیر:
کوروش بزرگ نخستین امپراتور از بزرگترین امپراتوری تاریخ یعنی امپراتوری هخامنشیان است. کوروش در زمان پادشاهیش چنان خردمند و با گذشت بود که دوست و دشمن از او تعریف کرده اند. او نخستین پادشاهی است که پس از تصرف دولت های بابل، ماد، لیدی و … دستور کشتن مردم و ویران کردن شهر های مغلوب شده را نداد. او حتی به مردم شکست خورده اجازه داد تا در انتخاب کیش خود آزاد باشند و هیچ اجباری در پرستیدن خدای خود کوروش نکرد.
اقدامات والای کوروش او را نه تنها در تاریخ
بلکه در تاریخ کل جهان، بسیار متمایز از دیگر پادشاهان کرده است.
2_ داریوش اول:
به یقین وی یکی از بزرگترین شهریاران ایران است. او با کمک اشراف پارسی فردی بنام گئومات که خودرا بردیا پسر کوروش میدانست را میکشد و تاج هخامنشی را بدست میاورد. سپس شورش های بسیاری در پارس و ماد روی میدهد که داریوش توانست با نبوغ خودآنهارا سرکوب کند. او بعد فرونشاندن شورش ها دست به اصلاحات عظیمی میزند. او قلمرو هخامنشی را برای اداره بهتر به چندین شهربانی تقسیم میکند و برای اداره هرکدام یک شهربان میگذارد. همچنین دستور به احداث راه شاهی که ساردیس را به شوش یکی از چندین پایتخت امپراتوری وصل میکرد، را میدهد که باعث رونق بیشتر تجارت میگردد و نتایج مثبتی داشت و توانست یکی از بزرگترین راه های بازرگانی جهان باستان پیشا جاده ابریشم تبدیل شود و او همچنین دستور به ساخت چاپارخانه که حکم کاروانسراهای بعدی را داشت میدهد. او بعدها جاده مشابهی میسازد که مصر را به بابل پایتخت دیگر وصل میکندو همچنین حفر کردن آبراهه ای که دریای سرخ را به مدیترانه متصل میکرد و بعدها سوئز نام گرفت. سپس یک طبقه نخبه در ارتش بنام گارد جاویدان درست میکند که ده هزار نفر بودند. همچنین مالیات هارا بسیار کاهش میدهد تا مردم در آسایش باشد. بعد از آن یک واحد پول برای تمامی ملل امپراتوری برای سادگی تجارت تعیین میکند که سکه ای زرین بود به نام دریک و همچنین یک واحد اندازه گیری بنام ارش شاهی. او از تعصبات مذهبی روی گردان بود و آزادی دین در امپراتوری وجود داشت. او همچنین از علم و دانش هم حمایت میکرد و دربار وی مملو از دانشمندان امپراتوری بویژه بابلی که شهرت بسیاری داشتند بود و به بابلیان فرمان اصلاح تقویم ایران را داد و توانستند یکی از تقویم های نسبتا دقیق را ایجاد کنند. در زمان وی ایران به بزرگترین وسعت خود رسیده بود و در همه جنگ هایش پیروز بود جز نبرد با یونانیان و آنهم چیزی از شکوه داریوش نمیکاهد. تخت جمشید بزرگترین میراثش است.
3_ مهرداد اول
مهرداد اول یا اشک ششم بزرگ ترین پادشاه اشکانی، یکی از خردمند ترین شاهان ایران زمین است که در زمان او اشکانیان به اوج قدرت رسیدند. فتوحات او دولت اشکانی را از یک پادشاهی کوچک به یک شاهنشاهی جهانی و از بزرگترین قدرتهای زمان خود تبدیل کرد.او اولین پادشاه اشکانی است که عنوان پادشاهان هخامنشی، شاهنشاه، را برای خود برگزید.
مهرداد در میان مردم و سپاهیان چنان محبوبیتی داشت که همگی آنان را جان نثار خود ساخته بود. او رفتاری بسیار مهربان با مردم شهرهای مغلوب شده داشت و هیچ گاه دستور کشتن مردم شهر های متصرف شده را به سپاه خود نداد.
4_ ارد اول:
از پادشاهان نامی اشکانی که خاطره شکست رومیان به سرداری کراسوس از ایرانیان به سرداری سورنا در زمان او اتفاق افتاد که باعث افتخار تمام ایرانیان محسوب می شود؛ زیرا در این نبرد تعداد سپاه ایران 10 هزار نفر و سپاه روم 50 هزار نفر بود و سپاه ایران به کمک تیراندازان ماهر خود توانست تمامی سپاه روم را نابود سازد. این نبرد یکی از شگفت آورترین نبردهای دنیای باستان تلقی می شود.
5_ شاپور اول
شاپور اول یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ ایران است.در دوران سلطانت در زمان سلطنت خویش در سه دوره با رومیان نبرد کرد. سرانجام در شهر ادسا نبردی میان سپاه وی و ساسانیان درگرفت که در نهایت سپاه رومیان شکست خورده و در نهایت والریانوس اسیر سپاه ساسانی شد. سرانجام در این دوره از جنگها گوردیانوس دیگر امپراتور رومی جان خود را از دست میدهد و فیلیپ عرب هم مجبور به خراجگزاری میشود.
. در زمان حکمرانی رفتار مناسبی با تمام ادیان داشت به طوری که با مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان سرزمین خویش بهطور یکسان رفتار میکرد و احترامی که به این ادیان میگذاشت سبب آرامش و استقلال دینی این ادیان شد.
شاپور در زمان زندگی خود شهرهای فراوانی را بنا کرد که از جمله این شهرها بیشاپور است. این شهر با همراهی اسیران رومی ساخته شد. علاوه بر بیشاپور، گندی شاپور هم که یکی از مراکز مهم علمی و پزشکی این دوران شناخته شده در زمان شاپور بنا شدهاست. شاپور علاوه بر بنا کردن شهرها به بازسازی شهرها نیز پرداختهاست.
6_شاپور دوم
شاپور دوم ملقب به شکارچی اعراب هفتمین پادشاه ساسانی بود به مدت هفتاد سال سلطنت کرد و به همین دلیل طولانیترین پادشاهی در میان شاهان ایران را دارا میباشد. وی پس از قدرت گرفتن، اعرابی را که به بخشهای جنوبی شاهنشاهی ساسانی تاخت آورده بودند، به شدت تنبیه کرد و امنیت را به مرزهای جنوبی بازگرداند. پادشاهی وی شاهد تجدید حیات نظامی کشور و گسترش قلمرو آن بود که آغاز اولین دوران طلایی ساسانیان بود؛
او پادشاهی مقتدر بود و در دوران سلطنت او شاهنشاهی ساسانی یک دوره پر رونق و شکوه را تجربه کرد.
7_ انوشیروان عادل
انوشیروان یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ ایران است. او قرن ها میان مسلمانان به دادگری و عدل و نمونه یک پادشاه بزرگ شمرده میگشت و شاهان پس از اسلام سعی میداشتند در عدل و دادگری به پای وی رسند. او با به پادشاهی رسیدن جنبش مزدک را سرکوب میکند و به اغتشاش مذهبی در ایران پایان میدهد. دست به اصلاحات اقتصادی و مالیاتی پرحاصلی زد که باعث آسایش مردم عادی و رضایت آنها و پرشدن دوباره خزانه ساسانی گشت. این اصلاحات توسط کواد پدرش قرار بود انجام شود که مرگ محلتش نداد و پسرش خسرو آن را عملی کرد. او سه بار روم را شکست میدهد و همچنین هپاتالیان را با کمک ترکان شکست میدهد و قلمرو آنهارا ضمیمه خود میکند که البته بعدها ترکان دشمنان شرقی وی شدند. او همچنین قدرت و نفوذ خودرا در ارمنستان توسعه میدهد و حکومتی دست نشانده در یمن ایجاد میکنند. علاوه بر این ها فلسفه و عرفان و ادبیات ایران از همین دوره آغاز میشود و کتاب هایی مانند کلیله و دمنه ترجمه میشود و همچنین بازی شطرنج از هندوستان به ایران میاید. دانشگاه جندی شاپور در زمان وی تاسیس میشود که سالها از بزرگترین دانشگاه های جهان بود و بیمارستان عظیمی نیز داشت. در زمان او مردم در آسایش زندگی میکرد و بر خلاف دیگر دوران های ساسانی تمام ادیان دیگر از آسایش و امنیت برخوردار بودند. به راستی وی باید لقب عادل را میگرفت.
8_ شاه عباس
شاه عباس یکم معروف به شاه عباس بزرگ یا شاه عباس کبیر، پنجمین شاهنشاه ایران از دودمان صفوی و نامدارترین فرمانروای این سلسله بود بزرگ صفوی ، در زمان او ایران به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاه عثمانی و ازبکان و بیگانگان را شکست داد. شاه عباس همچنین بندر گمبرون را از دست پرتغالی ها در آورده و از آن به بعد این بندر، بندر عباس خوانده شد. او اصلاحاتی را در ایران به وجود آورد و ایران مهد تمدن جهان محسوب می شد. تا جایی که پایتخت او اصفهان نصف جهان خوانده می شد و بسیاری از آثار باستانی این شهر در دوران شاه عباس ساخته شدزمان وی روابط بازرگانی با کشورهای غربی و هند و چین توسعه میابد و به وضعیت اقتصادی سروسامان میدهد. او به آبادانی نیز علاقه بسیار داشت و اصفهان را پایتخت خود میکند و بناهی زیادی مانند کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام میسازد و همینطور آب انبار ها و بازارها و جاده ها و خیابان های زیادی احداث میکند و به حق نامدارترین پادشاه ایران بعد از اسلام محسوب می شود.شاه عباس در اواخر عمر رویه دیگری گرفته وبه ظلم وستم به مردم و کشتن و کور کردن فرزندانش پرداخت و درنهایت در اثر بیماری درگذشت
9_نادرشاه
نادرقلی بنیانگذار سلسله افشاریه که بعدها نادرشاه نامیده شد توانست افغان ها که اصفهان را فتح کرده بودند، از ایران بیرون کند و شکستشان دهد و عثمانی ها و روس ها که بخشی از ایالات ایران را در تصرف گرفته بودند شکست دهد و پس از خلع آخرین شاه صفوی حکومت خودرا بنیان نهاد و پس از آن کشورگشایی های خود را آغاز میکند و قندهار و هندوستان را فتح میکند و سپس ترکستان و آسیای مرکزی را به قلمرو خود میافزاید و عثمانی هارا شکست سختی میدهد. اما وی متاسفانه در اواخر سلطنتش بسیار بیرحم شد و مالیات های گزاف از مردم میگرفت و شورش مردمی که از ظلم حکام به جان آمده بودند، با بیرحمی سرکوب میکرد درنهایت او سپس بدست سردارانش کشته میشود. با این حال نام او همیشه بین مردم ایران جاویدان میماند و او توانست آخرین پادشاه بزرگ ایران و آخرین فاتح آسیا گردد.
10_ کریم خان زند:
کریمخان توانست پس از فروپاشی حکومت افشاریه، تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. این پادشاه بیشتر به دلیل سادگی ، عطوفت ذاتی و بی آلایش بودنش ، در میان مردم محبوب بود. کریم خان که خوداز سرداران نادر بود توانست با کمک ایل زند و سایر ایل ها، مدعیان را شکست دهد و بار دیگر ایران را یکپارچه و آرام کند. او تنها پادشاه تاریخ ایران بود که از شدت فروتنی نه تاج بر سر میزاشت و نه خودرا شاه میخواند و تنها خودرا وکیل الرعایا مینامید و ساده زیستی مینمود بطوری که میگویند او حتی لباس های پاره میپوشید. همچنین وی با افراد مغلوب در جنگ محترمانه برخورد میکرد و آنهارا نمیکشت و به سرداران خود اجازه غارت و تجاوز به عنف مردم را نمیداد.
خب این مطلب به پایان رسید، امیدوارم مورد رضایت شما دوستان عزیز قرار گرفته باشه