انقراض
قسمت پانزدهم
آرویند در فکر آزمایش کردن انسان های بدوی قطب جنوب بود و داربو در فکر آزمایش کردن خدای بالای سرش! ۲۰۰ انسان ابدی مجددا برای رای گیری آنلاین شدند. موضوع رای گیری هم مشخص بود: توقف امکان تولید مثل بشر قطب جنوب، به منظور جاودان سازی تدریجی و گزینشی آن ها!
یک رای گیری در سرنوشت نه خودشان، بلکه انسان های پایین تر از خودشان. تمام ۲۰۰ نفر رای به توقف تولید مثل جنوبی ها دادند. پس قطعی شدن این رای، هوش مصنوعی بلاکچین پیام مهم و شوکه کننده ای برای تمام انسان های جاودان فرستاد. پس از هزار سال یکی از زنان جاودان باردار شده بود! آن امواج لعنتی که جلوی تولید مثل را گرفته بود و معلوم نبود از کجای کیهان ساطع می شد، به یکباره قطع شده بود! حالا دوباره بشر باید خودش تصمیم می گرفت که نسل را ادامه دهد، یا عامدانه آن را قطع کند! هزار سال پیش وقتی چنین تصمیمی گرفته شد، انسان ها باردار نمی شدند مگر در شرایط خاص قطب جنوب و زیر گنبدی از آلیاژ خاص. اما حالا وضعیت عوض شده بود و همه جا امکان پذیر بود. همان زنی که باردار شده بود، بچه را می خواست و تولد یک کودک دیگر شرایط را عوض می کرد. آرویند هر چه بیشتر به این موضوع فکر می کرد، مشکلات بیشتری به ذهنش می رسید که مثل دومینو بعد از تولد اولین کودک دوباره شروع می شد. بشر به تکنولوژی عمر ابدی دست پیدا کرده بود، اما هنوز به منابع خارج از کره زمین دست پیدا نکرده بود. اگر انسان های ابدی زاد و ولد کنند، فضا و منابع کره زمین جواب جمعیت وحشتناک انسان های ابدی را نخواهد داد! اگر عمر انسان ها بی نهایت باشد، شاید حتی سیاره های دیگر هم جوابگو نخواهند بود. مشکل دوم. انسان های پیشرفته کار نمی کنند و چیزی به نام شغل ندارند و ربات ها تمام کارها را انجام می دهند! این برای جمعیت 200 نفره مطلوب است. اما اگر مانند گذشته جمعیت بشر میلیاردی شود یا حتی در آینده ای نزدیک جمعیت از مرز تریلیون بگذرد، می تواند بسیار خطرناک باشد. جمعیت میلیاردی انسان های بیکار که احتمالا درصدی از آن ها مشکلات روانی خواهند داشت! حتی ربات ها هم نمی توانند چنین جمعیتی را کنترل کنند. دردسرهای انسان جاودان خیلی بیشتر از انسان با عمر معمولی است. بدتر آن که انسانی که طعم جاویدانی را کشیده دیگر به این راحتی ها با مرگ کنار نمی آید. تنها راه حل همین است که جلوی زاد و ولد گرفته شود. آرویند بلافاصله پیشنهادی جدیدی برای رای گیری در شبکه بلاکچین با این عنوان مطرح کرد: جنین بلافاصله سقط شود و روبات ها مجددا وسایل پیشگیری از بارداری تولید کنند.
اما هوش مصنوعی شبکه بلاکچین به طور خودکار این رای گیری را حذف کرد! رعایت حقوق انسان ها در الگوریتم هوش مصنوعی لحاظ شده بود و این حق تنها برای مادر بود. آرویند و سایر انسان ها پس از هزاران سال آنقدر عمر کرده بودند که دیگر مفاهیمی مانند مادر و پدر را فراموش کرده بودند. اگرچه هوش مصنوعی پیشرفته ساخت دست انسان چنین حقی را برای مادر می دانست، داربو، انسان بدوی و میرایی که پایش به جهان پیشرفته ها باز شده بود، نظر دیگری داشت. با وجود عقب افتادگی علمی، اما از نظر فکری از پیشرفته ها جلوتر بود و به عنوان ناظری که حق رای نداشت این حق تولد را برای خود فرزند می دانست نه مادر! البته که نمی شد نظر جنین پرسیده شود، اما در نهایت باید راهی پیدا شود که حق ورود به جهان در اختیار خود انسان ها باشد! چرا انسان های پیشرفته هیچ وقت به این فکر نیوافتاده اند که تکنولوژی خود را در چنین چیزی خرج کنند؟
به هر حال زن باردار می خواست بچه را نگه دارد و بعد از هزار سال اولین انسان در جمع جاودانه ها متولد شود. بنابراین روبات های هوشمند به طور خودکار شرایط را برای زن باردار فراهم کردند.
آرویند تصمیم داشت که به هر طریقی زن باردار را منصرف کند و عواقب ادامه مجدد نسل را برایش توضیح دهد:
آرویند: بچه به دنیا آوردن مال وقتی بود که آدم ها می مردن. ما همین که عمر جاویدان داریم، یعنی غریزه بقا جواب داده شده. دیگه تولد آدم بیشتر یه دومینو راه میندازه که تهش میشه منفجر شدن کره زمین از جمعیت آدم های جاویدان که منابع رو تموم می کنن و تو فقر و گرسنگی و رنج کشیدن روی هم تلمبار میشن. زنده می مونن، ولی بدبخت. از گرسنگی نمیمیرن، ولی همیشه گرسنه می مونن.
زن: مشکلت اضافه شدن به جمعیته؟ من حاضرم بمیرم که بچه ام به جای من زنده بمونه و به جمعیت اضافه نشه. بعد از این که بزرگش کردم، خودمو می کشم. اینجوری راضی میشی؟ دیگه بعد از هزار سال زندگی همه چیز برام خسته کننده شده، تنها نقطه روشن این زندگی فقط می تونه این بچه باشه.
آرویند: بحث در مورد بچه تو نیست. بحث کلیه … این دومینو راه بیوافته دیگه بقیه رو نمیشه راضی کرد که حالا بیایید خودتون رو بکشید … وضعیتمون از قطب جنوب هم بدتر می شه. دیگه نمی شه جمعش کرد این داستان رو ...
آرویند و زن در حال جر و بحث بودند که شبکه بلاکچین یک پیغام مقابل لنز هوشمند چشمان آرویند و زن نمایش داد. هوش مصنوعی تشخیص داده بود که پدر این بچه خود آرویند است. از بین 93 مرد جاویدان خودش پدر بود! در حقیقت 200 انسان جاویدان هزاران سال در جامعه ای کوچک زندگی کرده بودند که تولید مثل نداشتند. بنابراین مفاهیمی مثل پدر، مادر، فرزند از بین رفته بود. بعد از هزارسال کسی فرزند دیگری نبود و پدر و مادرها حداقل هزار سال پیش فوت شده بودند. بنابراین به طور کلی مفهوم خانواده از بین رفته بود. با توجه به جاودان بودن انسان ها، مفهوم بقای نسل هم از بین رفته بود و امکان تولید مثل هم بر اثر یک اشعه کیهانی متوقف شده بود … پس در نهایت جامعه کوچکی تشکیل شده بود که تمام 200 نفر انسان جاودان با یک دیگر رابطه داشتند. سرسخت ترین مخالف ادامه نسل خودش پدر بود! بدبختی این توانایی را دارد که حتی یقه خوشبخت ترین انسان ها را بگیرد. حتی انسانی که عمر جاویدان دارد و تکنولوژی تماما در اختیارش است. حالا با علم به این که پدر است تماما منطق و استدلال هایش بی رحمانه به نظر می رسید. حرف همان بود، اما با تغییر زاویه دید از دیدگاه پدر مفهوم آن بی رحمانه می شد. آرویند آرزو کرد که ای کاش یکی از همان انسان های عقب افتاده بود که در قطب جنوب زندگی می کنند و از باقی دنیا بی خبرند. ای کاش مثل نسل هزار سال پیش بشر مرده بود.