فردای سقوط
شصت و هشتمین سالگرد سقوط هواپیمای منچستریونایتد
وقایع نگاری روز حادثه از زبان جف و رات فینک
بلند میشوی و پیدایشان نمیکنی. همان قهرمانان ابدی و ازلیات را. همان پسر بچههای شوخ و شنگ سرخپوشت را. همان قهرمانان. همان پسران پیروز. همان بچههای بازبی. 8 نفر در جا جان دادهاند. لای برف و یخهای سرزمین ژرمنها. لای آهن گداختهی بدنهی هواپیما. پرواز لعنتی 609. مسافران. خدمه. خبرنگاران. و صورتهای زخمی بچههای خوش بر و روی الدترافورد. بابی خوش سیما روی تخت. سر مت، محصور در میان پلاستیک. بیمارستان.... بلند شوید بچهها... آقای بازبی صدایتان میکند...
|
آن روز، برای استراحت و خوردن غذا، مغازهی کفش فروشیام را در نزدیکی استرجوی ترک کردم. نزدیکیهای ایستگاه ویکتوریا، صدای پسر روزنامهفروش شوکهام کرد.
آخرین خبر... سقوط هواپیمای یونایتد...سقوط هواپیمای یونایتد...
جفری فینک 85 ساله، دارندهی بلیت فصل باشگاه مچستریونایتد از سال 1945 است! جفری، خاطرات فوریهی 1958 را اینطور به یاد میآورد:
"خبر به سرعت در شهر پخش شد. حتی طرفداران مچسترسیتی هم نگران بودند. شب، تلویزیون گزارش کشتهشدگان حادثه را پخش کرد..."

سر مت بازبی پس از بازگشت به خانه
رات، همسر جفری، 5 سال از او کوچکتر است. یک طرفدار پر و پا قرص دیگر منچستریونایتد در سالهای پس از جنگ:
" آن روزها من باردار بودم و آنشب پیش خواهرم بودم. گوش به اخبار رادیو و گزارشات لحظهای از حوادث. آن یک فاجعهی ملی بود. روز دوشنبه برای شرکت در مراسم ورود تابوت کشته شدگان حادثهی هوایی مونیخ به پرنسس پارکوی رفتیم. هزاران نفر در خیابان. فشردگی جمعیت و چهرههای مغموم. در میان کشتهشدگان یکی از دوستان خانوادگی ما هم قرار داشت... "
علاوه بر 8 بازیکن منچستریونایتد، اعضای باشگاه، خدمهی پرواز و مسافران، 8 خبرنگار در میان فوتیهای پرواز شمارهی 609 قرار دارند. هنری رز، خبرنگار دیلی اکسپرس و دوست خانوادگی جف و رات فینک، یکی از آنهاست. جف میگوید:
"هنری در سپتامبر سال قبل به جشن عروسی ما آمد. او محبوب هوادران بود. یک بار گفته بود اگر تامی تیلور، مهاجم من یونایتد، هتتریک کند، من اسمم را عوض میکنم و به خاطر همین نقل قول همه او را میشناختند."

و جف، خاطرات پس از حادثه را به یاد میآورد.
"من برای بازی فینال اف ای کاپ برابر بولتون به ورزشگاه رفتم. آن فصل، بسیار عجیب بود. تیمها، با سخاوت بازیکنانشان را به ما میدادند. ارنی تیلر ملیپوش از بلکپول و استن کروتر از ویلا به منچستریونایتد آمدند و بازبی، در بیمارستان بود در بازی فینال اف ای کاپ، جیمی مرفی روی نیمکت ما نشست. چارلتن و هری گِرگ جوان، و سایر بازماندگان حادثه در ترکیب بودند. ما 2-0 باختیم. اما حضور در آن فینال ما التیام بود. مطمئن بودیم که باید دوباره ساخته شویم. یک تیم تازه. با بازگشت بازبی از بیمارستان. تا 10 سال بعد و ر فینال جام باشگاههای اروپا در ومبلی. همه تعجب کردند که چطور آن پسران به اینجا رسیدند. بدون شک آنها، برای من هنوز هم بهترینها هستند...."