در کل پنج بازی باقی مونده که طبق متر و معیار و نظر دوستان و غبر دوستان دَکَتَر و ماهَنَدَس تاژی یا تازی یا کاجی یا کاژی یا زارتی(😁😁😁این دیگه ابتکار خودم بود) فارغ التحصیل از دانشگاه کمپ کاصبرگان مغرور شورآباد سفلی(که الحق دانشگاه معتبری در عرصه ی دنیا میباشد ) این اتفاقات می افته:
بازی با ذوب آهن:
خب طبیعتا تارتار دست از عشق چندین و چند سالش نمیکشد و در رختکن با نوای ساقیا هی بریز و مستم کن و مقداری شراب ناب عرفانی و .... تیم خویش را سگ مست کرده و در همین حین با پاره کردن پیراهن و نشان دادن خالکوبی تیری در قلب بر سینه اش که گوشه از آن لوگوی باشگاه محبوبش حک شده عربده میکشد که نسناس ها و نالوتی ها تیکه پاره تون میکنم اگر به عشق من گل بزنید ،به مولا با دندون جرتون میدم و هم تیم گدر گودرت ذوب به زمین رفته و باخته هم تیم محبوب و عشقش را به سه امتیاز مفت رسانیده وگرنه که از نظر متخصین کمپ کاصبرگ مغرور بر تیم گدر و گودرت ذوب آهن جادوی برنابئو هم سازگار نیست البته
بازی با سپاهان:
خب طبیعتا اینم تبانیه ،مسلمه، اصلا اگر تبانی نیست چرا سپاهان به ما نباخت اصلا نوموخوام باهاتون گهر گهرم
بازی با تراکتور:
این رو نمیشه دلیلی براش پیدا کرد ولی احتمالا دور همی تبانی میکنند همینجوری سالار لوتی با مرام با صفا++++++++++++
بازی با پدیده:
و اما پدیده تیمی که اگر کمتر از مساوی بگیرد تبانی است و همین است که است و هرکس که نمیخواهد جمع کند از ایران برود
بازی با فجر:
در این بازی طبیعتا افشین با امیرحسین، امیرحسین با غلام ،غلام با مجتبی و مجتبی با بازیکنان و بازیکنان با فرناز...( ببخشید این یه تیکه فرناز اضافه بود به بزرگی خودتون ببخشید) تماس گرفته و میشود آنچه نباید بشود
پ.ن:عکس هم تزیینیه😁😁😁😁😁
#متاع_ناب