نوشته ی جیمز سوگرو
25 ژانویه ی 2008 از پائولو مالدینی چه می توانید بگویید که کسی قبلاً نگفته باشد؟ این مرد تک باشگاهی که هم اسطوره میلان و هم تیم ملی ایتالیا بوده، احتمالاً تنها بازیکن فعلی دنیای فوتبال است که در پست خود بهترین بازیکن تاریخ تلقی می شود.
در 10 سالگی به روسونری پیوست و در آستانه ی 40 سالگی هنوز هم آن جاست. با این تفاوت که هم اکنون به نمادی واقعی برای هواداران ایتالیایی و خیلی های دیگر در سراسر دنیا بدل شده است. هر گاه به مدافعی بزرگ فکر می کنم تصویر او به ذهنم خطور می کند. او سمبل کالچو و آرزوی هر ستاره جوانی است.
لیست افتخارات مالدینی حیرت آور است. او هفت اسکودتو، یک کوپا ایتالیا، پنج سوپر جام ایتالیا، پنج عنوان لیگ قهرمانان، پنج سوپر جام اروپا و سه جام باشگاه های جهان در کارنامه ی خود دارد و این ها تنها افتخارات تیمی او هستند.
از نظر افتخارات شخصی، مالدینی رکورددار تعداد حضور در میلان، تیم ملی و سری A است، هم چنین نامش در لیست بزرگ ترین فوتبالیست های زنده ی پله بوده است. او مسن ترین بازیکنی است که در فینال جام باشگاه های اروپا گل زده، که علاوه بر این سریع ترین گل این بازی برجسته نیز به حساب می آید – برای کسی که معمولاً از رسیدن توپ به دروازه جلوگیری می کند تا این که خودش آن را وارد دروازه کند، بد نیست.
گرچه طوماری از افتخارات دارد، ولی این افتخارات گویای همه چیز نیستند. افتخارات مالدینی نمی توانند رابطه منحصر به فرد وی با هواداران و همین طور اعتماد به نفسی را که حضورش در میدان به هم تیمی هایش می دهد توصیف کنند. این مدافع همه کاره، حتی پس از گذر از سی امین سال زندگی اش، هرگز توانایی خود در تکل های بی نقص چند سانتی متری یا مهارت غریزی اش در جایگیری مناسب را از دست نداده است. تمام این ویژگی ها نشان می دهند که او نه تنها نماد بزرگی برای کالچو به حساب می آید، بلکه احتمالاً بزرگ ترین نماد نیز هست. حتی رقبای میلان هم نمی توانند از احترام به بازیکنی که مفهوم زیادی برای فوتبال ایتالیا داشته سر باز بزنند.
پس از آن که بازوبند کاپیتانی ایتالیا را در تیم پدرش چزاره به بازو بست فشار زیادی را متحمل شد. ولی بازی هایش هر گونه عقیده ای مبنا بر جبهه گیری پدر و فرزندی را کاملاً مسخره جلوه داد. زمانی که سرانجام بازنشسته شود دلمان خیلی برایش تنگ خواهد شد ولی همیشه او را به عنوان سمبل دفاع مدرن ایتالیا به یاد خواهیم داشت.