قهرمانِ موطلایی، با صورت زخمی جام نقره فام را بالا میبرد، در کنار دروازهبان، قهرمان خوش قد و قامت میدان، در کنار مردان کره ای و کلمبیایی، در کنار 22 عقاب و هزاران طرفدار دیوانه... این بازتاب تصویر قهرمانی دوبارهی مردانی از سرزمین راین- مانهایم است. روده، تراپ و بقیهی فرانکفورتی ها... |
در روزهای همهگیری کووید لعنتی و در تعطیلات سیاه فوتبال به دلیل بزرگترین پاندمی قرن، گروهی از هنرمندان گرافیتی، روی دیوار خانهای در بوکنهایم فرانکفورت، از تصویری را روی دیوار شهر رونمایی میکنند که شور و شعف نمایش آن شادترین روز تاریخ باشگاه فوتبال اینتراخت فرانکفورت را برای پیرمردها و البته جوانان زنده میکنند.
تصویری پر خاطره از وقایع بهار سال 1980. خاطرات یک شلیک تاریخی از یک تعویض طلایی. خاطرات یک جشن جاودانه.... تصویری پس از 300 ساعت کار و به کار بردن 400 قوطی اسپری رنگ اثر گروه هنری فرانکفورتر. تصویر چارلی کوربل در حال بالا بردن جام یوفا در سال 1980...
پیروزی برابر بایرن در فینال دی اف بی پوکال 2018، به خودی خود اتفاق بزرگیست. و غزش در نیمهنهایی لیگ اروپای 2018 برابر چلسی در ضربات پنالتی. قدیمیترها اما هنوز هم خاطرات فصل 1979-80 را برای طرفداران تازهنفس بازگو میکنند. فصلی با آغاز تلخ. با مصدومیت یورگن گرابوفسکی و پایان دوران فوتبال ستارهی قهرمان جهان 1974.
نخستین فصل حضور یک ستارهی آسیایی به نام چا بوم کون در لباس اینتراخت. فصل بازی چارلی کوربل، در خط دفاع، برند نیکل کهنهکار در قلب میدان و البته کاپیتان برند هولزنباین، عضوی دیگر از تیم آلمان قهرمان جهان در خط حمله. فصل درخشش دروازهبانی به نام یورگن پِل که با گریختن از آلمان شرقی و به جان خریدن محرومیت یک سالهی فیفا در سالهای جنگ سرد، از رکورد 100 بازی برای گلادباخ عبور میکند.
یک دروازهبان با دیوانگیهای خود. یک فیلسوف عاشق صحبت از مارکس و نظریات تقابل غرب و شرق. یک معتاد قمار و البته یک دروازهبان آلمانی. فصلی که سفر اروپایی اینتراخت، از جایی در سرزمینهای شمالی بریتانیا آغاز میشود. اسکاتلند... آبردین به مربیگری الکس فرگوسن 38 ساله...
چای کرهای، خیلی زود داستان نخستین ستارهی آسیایی در قارهی سبز را مینویسد. اولین گل اروپایی اینتراخت برابر آبردین. تساوی 1-1 در اسکاتلند. بازی برگشت در والداشتادیون و گلزنی برند هولزنباین. استادیوم میزبان بازی آلمان- لهستان در جام جهانی 1974، زیر بارانی سیلآسا، با گلزنی بال چپ آن تیم به آسمان میرود.
نمایش بعدی در والداشتادیون، بازگشتی به یادماندنی برابر استهآوای رومانی است. باخت 2-0 بازی رفت، با بازگشت فرانکفورت در 15 دقیقهی پایانی جبران میشود. با گل چا، گل دقیقهی 91 هولزنباین و تیر خلاص برند نیکل در وقتهای اضافه... گلباران فاینورد و رقیبی از چک، اینتراخت را به نیمهنهایی میرساند.
یک نیمهنهایی استثنایی در تاریخ مسابقات اروپایی. هر چهار تیم نیمهنهایی، تیمهای آلمانی هستند. اینتراخت، برابر غول باواریا...
بایرن، پس از دوران دتمار کرامر و ادو لاتک. بایرن پس از عصر قیصر فرانتس بکنباوئر، گرد مولر و زپ مایر. غول باوارایی به مربیگری پال سرنای مجار اما همچنان میتازد. برد 2-0 در المپیکاشتادیون. به نظر کار اینتراخت تمام است. بازی برگشت اما شب جاودانهای دیگر در والداشتادیون است. اینبار سمفونی مردی از سرزمین شوبرت. اینبار غافلگیری بایرن به دست برونو پیزی، مدافع اتریشی اینتراخت. پیزی، در نیمهی اول دروازه را باز میکند و در 3 دقیقه مانده به پایان بازی، همه چیز را مساوی میکند. عقاب اینتراخت دوباره اوج گرفته... سه گل دیگر در وقتهای اضافه... برد 5-1 در پایان 120 دقیقه و... بازی فینال در برابر گلادباخ. این بار شاگردان یوپ هاینکس...
فریدل رایش، مطمئنا به اندازهی همتایان خود روی نیمکت تیمهای رقیب شناخته شده نیست. نه به اندازهی یوزف ماساپوست روی نیمکت تیم زبرویوفکا برنو، نه به اندازهی الکس فرگوسن و نه به اندازهی یوپ هاینکس. رایش، فقط برای یک فصل روی نیمکت اینتراخت مینشیند. پس از اخراج از شالکه به عنوان اولین تجربهی مربیگری و پس از 3 سال بدون تیم ماندن. مهمترین لحظهی او پیش از نشستن روی نیمکت اینتراخت؟
رایش یکبار در دوران بازیگری و هجوم طرفداران ب زمین، توسط سگ پلیس گاز گرفته میشود و با دریافت واکسن هاری از بیماری نجات پیدا میکند! رایش اما همان مردی است که تاریخ باشگاه اینتراخت را در دو بازی رفت و برگشت مینویسد. پس از شکست 3-2 در بازی رفت و مهیا شدن گلادباخیها برای بازی برگشت. پس از اعتماد به فرد شاوب 19 ساله. بازیکنی که یک ماه قبل به خاطر درگیری و محرومیت توسط باشگاه چهار بار برای بازگشت ترکیب تیم اصلی فرجامخواهی کرده بود و سرانجام رایش درخواست او را در شب بازی برگشت فینال پذیرفته بود! تعویض رایش در دقیقهی 77، تنها 4 دقیقه مهمترین گل تاریخ والداشتادیون را به همراه دارد. شلیک به قلب گلادباخیها، گل برتری و قهرمانی به لطف گلهای زده در خانهی گلادباخ...
سالها بعد، پیزی، مدافع اتریشی گلادباخ در 39 سالگی و در شب سال نو به علت ایست قلبی در یک مسابقهی هاکی جان میدهد. شاوب در 42 سالگی به علت تصادف با زندگی وداع میکند...
پِل اهل آلمان شرقی در آمریکای جنوبی و در باشگاههای پارگوئه مربی دروازهبانها میشود و چای کرهای، به اسطورهی جاودان قارهی آسیا در فوتبال اروپا، رکوردها را میشکند و برند نیکل، پس از حضور همیشه در کنار باشگاه در اکتبر سال قبل جهان را برای همیشه ترک میکند.
حالا و در فصلی یورگن گرابوفسکی بار دیگر و این بار نه به دلیل مصدومیت که به علت مرگ فینال اروپایی اینتراخت محبوبش را از دست داده، فرانکفورت قهرمان اروپاست. با حضور کاپیتان برند هولزنباین در کنار کاپیتان روده با صورتی خون الود، و البته طرفدارانی که پا به پای تیم لندن و نوکمپ را فتح کردهاند... جشن از سویا تا والدشتادیون... فینالی برای یک عمر...