مطلب ارسالی کاربران
سلاحها و تکنولوژیهای بکار رفته شده در جنگ داخلی ایالات متحده آمریکا بخش اول[توپ و خمپارهانداز]
جنگ داخلی آمریکا را باید جنگ اولین فناوریها و تسلیحات نظامی دانست. طیف گستردهای از تجهیزات نظامی نوین از سلاحهای سبک تا سلاحهای سنگین در این جنگ اختراع شدند. هرچند برخی جنگافزارها یا فناوریها پیش از جنگ وجود داشتند، اما اولین عرصهای که آنها مورداستفاده گسترده قرار گرفتند، این جنگ بود. این نوآوریهای فنی و نظامی در خلال این نبردها بود که کارایی آنها اثبات شد و بعد از جنگ راه تکامل را در پیش گرفتند. یکی از مهمترین نکاتی که در استفادهی فناوری در این جنگ ثابت شد، مسئله لجستیک و ارتباطات بود. در این عرصه راهآهن و تلگراف نقش مهمی در جنگ ایفا کردند. این موارد نشان داد که با تکیهبر حملونقل قوی میشود بهراحتی تدارکات و تجهیزات را به هر نقطهای حمل کرد و از نیروهای درگیر نبرد پشتیبانی لازم را به عمل آورد. همچنین ارتباطات در طول جنگ بین فرماندهان و نیروهای درگیر در خلال نبردها نشان از اهمیت یافتن فنّاوریهای ارتباطی داد. در طول جنگ داخلی این ایالات شمالی بودند که در عرصه فناوری بیش از جنوب موفق بودند و پیشرفت کردند. آنها با تکیهبر قدرت صنعتی خود توانستند در رقابت در فنّاوری از جنوب پیشی بگیرند. درنهایت آنها توانستند با تکیهبر جنگافزارهای نوین، راهآهن و فناوریهای ارتباطی پیشرفته در جنگ پیروز شوند و دوباره ایالاتمتحده توانست یکپارچگی خود را به دست آورد. ایالاتمتحده پسازاین جنگ درراه تبدیلشدن به یک ابرقدرت گام برداشت و در قرن بیستم به قدرت اول جهان در عرصههای مختلف ازجمله نظامی تبدیل شد.
توپ و خمپارهانداز
توپها با توجه به وزن، کالیبر و قابلیت تحرک دستهبندی میشوند. توپخانههای زمینی همانطور که از نام آنها برمیآید سبک و قابلیت حرکت با ارتش را در میدان جنگ داشتند. توپخانههای سنگین نیز شامل توپهای مخصوص محاصره بودند که قابلیت تحرک کمی داشتند. نکته مهم درباره آنها این بود که فرماندهان شمال و جنوب متوجه توانایی و کاربرد این نوع تسلیحات در جنگ شدند؛ اما یک تفاوت وجود داشت که در طول جنگ آشکار شد. توپهای شمال دارایی مهم و ارزشمندی بودند و لیست بلندی از نبردها وجود دارند که در آن ها سلاحهای شمالی پیادهنظام را از شکست نجات دادند. توانایی صنعتی شمال مهمترین دلیل برتری جنگافزارهای آنها بود. توپ پرروت، این اسلحه توسط کاپیتان رابرت پارکر پرروت (۱۸۰۴-۱۸۷۷) افسر توپخانه و بازرس کارخانهی ریختهگری در کولد اسپرینگ نیویورک ساخته شد. او نمونههایی را دستکم در شش کالیبر گوناگون برای ارتش و نیروی دریایی تولید کرد. سلاح او ارزان بود، میتوانست بهسرعت تولید شود و کار با آن توسط توپچیهای غیر ماهر آسان بود. ایالت ویرجینیا در سال ۱۸۶۰م سیزده عدد از آن را سفارش داد و دیگر ایالتهای شمالی و جنوبی نیز پیش از جنگ این توپ مدرن را خریداری کردند. پرروت ده پوند رایجترین اسلحه در جنگ بود. این توپ میتوانست گلولهای را تا فاصلهی ۲۱۰۰ متری شلیک کند و در کارهای دفاعی بسیار مورداستفاده بود. ارتش اتحادیه از این توپ در محاصره ویکسبرگ در سال ۱۸۶۳م و آتالنتا در سال ۱۸۶۴م بهره برد. پس از نخستین استفاده ژنرال ارتش اتحادیه کوینسی گیلمور (۱۸۲۵-۱۸۸۸) آن درباره نوشت: «هیچ سیستم توپخانهای بهتر از پرروت نیست. اسلحهای است که ساخت آن ساده و یادگیری آن آسان است.». توپ ناپلئون، بر اساس نام ناپلئون سوم (۱۸۰۸-۱۸۷۳) امپراتور فرانسه نامگذاری شد، زیرا در دوره وی در سال ۱۸۵۶م ساخته شد. این توپ رایجترین جنگافزاری بود که در جنگ مورداستفاده قرار گرفت. هر دو طرف درگیر از مدل ۱۸۵۷م که از برنز ساختهشده بود استفاده میکردند. این اسلحه ازنظر عملکرد، کاربردی بین توپ و هویتزر داشت. ارتش ایالاتمتحده در سال ۱۸۵۷م تعداد کمی از آن را به طور آزمایشی استفاده کرد و پس از اثبات کارایی آن موردتوجه قرار گرفت. در جنگ ارتش اتحادیه ۱۱۳۱ عدد و ارتش جنوب نیز تعداد ۶۳۰ عدد از آن را تهیه کرد. این توپ از جنس برنز، بدون خان، نرخ آتش آن دو هدف در دقیقه و برد آن ۱۸۰۰ متر بود. این توپ اسلحهای همهکاره، برای حمله و دفاع قابلاستفاده و نسبتاً سبک و حملونقل آن آسان بود. به همین علت عنصری محبوب در واحد توپخانه به شمار میرفت. خمپارهانداز اسلحهای با لوله کوتاه و کالیبر بزرگ بود و برای درهم شکستن استحکامات دشمن بسیار کاربرد داشت. زمانی که جنگ در ویرجینیا به عملیات محاصره انجامید، در ریچموند و پیترزبرگ در سال ۱۸۶۴ شمال شبکهای از راهآهن را ایجاد کرد که مقرهای مختلف ارتش را به هم متصل میکرد. یکی از ویژگیهای این شبکه راهآهن معرفی اسلحهای جدید بود. این اسلحه جدید بزرگ، دوربرد، مخصوص محاصره بود و میتوانست بهسرعت در موقعیتهای مختلف مستقر شود. یکی از قدرتمندترین این سلاحها دیکتاتور نام داشت. دیکتاتور خمپارهاندازی سیزده اینچی بود که توانایی شلیک گلولهای را به وزن ۲۰۰ پوند داشت و میتوانست آن را مایلها پرتاب کند.