نگاه جاناتان ویلسون به شرایط تيم ملي انگلستان و مربي ان؛ گارت ساوت گيت
اميرحسين صدر
جولای 2022
|
گارت ساوت گيت؛ روبرو و مواجهه با انتقادات مستقيم!
به شکل غریبی شرایط تیم های هم گروه ایران در جام جهانی، مربییان و شرایط و امادگی بازیکنان و نتایج دیدارهای ان ها، بی اختیار توجه همه ما را بیش از حد معمول به خود جلب می کند.
در تمامی مطالب و پیش بینی های هر گروه در رسانه هاي مختلف بالطبع شانسي به ایران داده نشده است.
از ديد خيلي ها، انگلیس به عنوان سرگروه صعود خواهد کرد و در اين بين و با شرایط فعلی تیم ما، ولز و امریکا فرمول و نسخه صعود به دور بعد را در ذهن خود پيچيده اند. برد برابر ایران، تساوی با انگلیس، و برنده ديدار حياتي اول بين اين دو تیم، صعود به مرحله بعدی را تضمین خواهد کرد.
خوشبختانه در اين شرايط، احتمالا تصميم درستي بود كه ايران با عدم تعويض مربي، خود را به دردسر مضاعفي دچار نساخت. فرصت تنگ است و وقت ناچيز براي تغييرات بزرگ.
بسياري از تيم ها و مربيان با مشكلات عديده خود مواجه هستند. جاناتان ويلسون در مقاله اخير خود در مجله "دنياي فوتبال" از هم گروه ما، انگلستان و مشكلات "گَرِت ساوت گِيت" در راه جام جهاني سخن گفته است.از توقعات و دردسرها، از تركيب تيم و تصميمات دشوار. جاييكه انتظارات بيش از حد است و بي اندازه.
با هم مي خوانيم:
الگو آشناست. یک بازیکن چند بازی خوب انجام می دهد. طرفداران و خبرنگاران محلی در مورد او شروع به صحبت می کنند. بازيكن بازي هاي خوب خود را ادامه می دهد. حالا رسانه هاي ملی شروع به نوشتن و گفتن از او مي كنند. فرم خوب بازيكن ادامه پيدا مي كند. ناگهان تب و هيجان بالا مي گيرد و بازيكن مزبور نقل مجلس مي شود. ديگر مردم و طرفداران شروع به صحبت در باب دعوت به تيم ملي می کنند، در قالب سوال و چرايي بزرگ؛ چرا مربي هنوز به او فرصتي نداده است؟
شايد تا حدی اين درخواست معقول باشد. هیچ مربی در صحنه بين المللي نمی تواند دائما گروه مشخصي از بازیکنان را به تيم دعوت كند و تركيب تيم را از ميان گروه مشابه شكل دهد. سرمربي تيم ملي باید با توجه به فرم بازيكنان تيم را انتخاب و تنظيم کند. در روزهای تاریک یک دهه یا بیشتر، زمانی که انگلستان به شدت فاقد کیفیت در سطح بين المللي بود، انتخاب بازيكنان، صرفاً بر مبناي فرم منطقی بود.
اما مشکل اینجاست، بازیکنی که اکنون در فرم قرار دارد، ممکن است در ماه نوامبر در فرم نباشد و وظیفه اصلی هر مربي و در كيث انگلستان، "گارت ساوت گیت"، آماده کردن تیم برای جام جهانی در پيش است.
بعد از چهار بازی لیگ ملتهای یوفا در پايان فصل، كه بدون شك از ديد همه به عنوان یک پیچ غيرمنتظره، ناخواسته و بي مورد به چشم می آيد، ولي بايد اذعان كرد، مشكل همه سرمربيان تيم هاي ملي همين است؛ ديدارهاي بینالمللی باندازه كافي وجود ندارد. و این بدان معناست بازیهاي محدود انجام شده بیش از حد مورد بررسی و نقد قرار میگیرند، و منعاقب ان نتیجهگیریهای گسترده و بسياري از ديدار تيم گرفته میشود، و اين در حالي است كه سرمربيان زمان بسیار محدودی برای طرح و اجرا و اعمال چیزی شبیه به یک سیستم پیچیده مانند تيم هاي باشگاهي دارند.
یکی از باورهای بزرگ فوتبال همين است؛ یک تیم ملی زمانی در بهترین حالت خود قرار دارد که بیشتر شبیه یک تیم باشگاهی باشد. از نظر وحدت و يگانگي، روحیه تیمی و انگيزه و هدفي مشترک. اين تقريبا بطور حتم واقعيت دارد. هیچ مربي باشگاهی مجبور نيست بعد از سه يا چهار بازي خوب و عالي تيم به مدت شش هفته براي بازي مجدد صبر كند. مربي باشگاه براحتي مي تواند به بازیکنی که در ترکیب اصلي تيمش نیست، فرصت و شانس دهد، حتی اگر بازيكنان بهتري در ان پست داشته باشد. بدون شك حضور بازیکن جدید در ارايش تيم، نه تنها تيم را تقويت خواهد كرد بلكه دليلي براي رقابت ميان بازيكنان براي حفظ پست خود در تركيب اصلي نيز خواهد بود، اگر چه هميشه خطر ایجاد اختلال در سیستم کل تیم هم وجود دارد.
بازیکن مورد علاقه هواداران؛ جک گریلیش بازیکنی است که طرفداران انگلیسی او را فرا مي خوانند!
شنیدن جمله، یک بازیکن "شایسته شانس" و دعوت به تیم ملی است، بسیار رایج و جا افتاده شده است. اما بازی برای انگلیس یا هر کشور دیگری، جایزه شایستگی و سزاواري نیست. وظیفه «ساوتگیت» این نیست نشان هایی مانند نشانهای blue peter (يكي از برنامه هاي کودکان در بي بی سی)را به عنوان پاداش برای خدمات خوب به بازيكنان هديه كند. سات گيت مسئول انتخاب تیمی است تا جام جهانی و تصاحب ان را به چالش بکشد.
"آلف رمزی" (تنها مربي كه براي اولين و اخرين بار عنوان قهرماني جهان را در سال ١٩٦٦ براي انگلستان بدست اورد)، زمانيكه برای اولین بار جک چارلتون را به تیم ملی انگلیس فراخواند، به او گفت: "من یک سيستم و الگو خاصي براي تيم در ذهن دارم. از اينرو، بازیکنان را متناسب با الگوي خودم انتخاب می کنم. و اين بدين معناست، من لزوما، همیشه بهترین بازیکنان را براي تيم انتخاب نمیكنم"
چارلتون به خوبی از کاستی های خود آگاه بود. او ظرافت بابی مور را نداشت، اما نکته همین بود. رمزی در ادامه گفتگويش به جك چارلتون گفت: "تو تکل بزن خوبی هستی و همينطور در هوا، با سَر خوب كار ميكني، و من در تيم به این چیزها نیاز دارم. و از همه مهمتر خوب می دانم به بابی مور اعتماد نداري"
الگوی ساوت گیت اکنون کاملاً جا افتاده است. او زمانیكه نگران کنترل توپ است، تيم را با سه مدافع میانی می چيند و زمانیکه فکر میکند انگلیس باید بر توپ مالکیت داشته باشد و بازي را به تسلط خود در اورد، ٣-٣-٤ تيم را ارايش میکند.
انتخاب ١-٣-٢-٤ در برابر آلمان این الگو را براي اولين بار شکست و شاید آزمایشی بود برای اینکه ببینیم آیا حضور دو هافبک دفاعي و كنترل كننده برای جبران از دست دادن یک مدافع میانی کافی هست یا خیر. شواهد امر در يك ساعت اول بازي نشان داد، اصلا اينطور نيست. پس از آن به سادگي آشکار شد، انگلیس فاقد هافبكي با توانایی پاس دادن و تغذيه مناسب مهاجمان است تا منجر به کنترل در اوردن ميدان و ايجاد موقعيت در طول بازي شود.
باز هم طبق معمول ساوت گیت متهم به منفی بودن بیش از حد و همچنين سرزنش و انتقاد به خاطر هدر دادن اين گروه از بازیکنان مستعد اين نسل شده است. در حالی که این گروه به وضوح بهتر از گذشته است، اما محدودیت و ضعف هاي خود را هم دارد: جردن پیکفورد دروازه بان اورتون هرگز به طور کامل اعتماد به نفس را القا نكرده است، از ديگر مشكلات مي توان به کمبود عمق و ژرفا و ذخيره مناسب در دفاع میانی، عدم حضور مرد بازي ساز و مبارز و قدرتمندي در ميانه ميدان، و نداشتن پشتیبان و حامي برای هری کین. اشاره كرد. هيچيك در تيم وجود ندارد. بسیاری از مدافعان جناح راست بسیار با استعداد و درجه يك و تعداد زیادی مهاجمان كناري خوب در جناحين چپ و راست وجود دارند، ولي هیچ یک از آنها به طور مداوم و ثابت خود را در بازی های بین المللی نشان نداده اند. بايد گفت، بالقوه گروه خوبي است با پتانسيل زياد تا یک گروه عالی و تقريبا بدون ضعف. با اين وجود، حضور در ۲ نیمه نهایی پشت هم در یورو و جام جهانی در طی سه سال با آنچه در ۵۰ سال پیش از ان رخ داده بود، در واقع نشان دهنده عملکرد خوب و قابل ستایشی است.
منتقدان حقیقتا چه فکر می کنند؟، اگر بازیکنان هجومی بیشتری در ترکیب اصلی قرار گیرند و وارد میدان شوند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مطمئن باشید پیامد ان فقط فضای بیشتری برای رقبا ایجاد خواهد کرد، چنانچه آلمان از آن بهره برد, و دقیقا همانگونه شکست ۴-۰ برابر مجارستان رخ داد. جاییکه ساوت گیت دو هافبک تهاجمی، بلینگهام و کانر گالاگر را در ترکیب تيم قرار داد.
ماهیت فوتبال بینالمللی همانطور که در ربع قرن گذشته ثابت شده اين است؛ کمبود زمان برای آمادهسازی و دیکته سیستم و تاکتیک های تهاجمی پیچیده غیرممکن است، از اینرو در ابتدا باید به ایمنی توجه کرد.
ممکن است خیلی هیجان انگیز نباشد ولي واقعيت انر اين است.بعد از شش سال، این حس وجود دارد برخی از «ساوت گیت» خسته شده اند.
«آلف رمزی» نیز برای ارائه سرگرمی و بازی تهاجمی بیشتر با انتقادات بسیاری مواجه شد. هیچ مربی کاملی نیست، و ساوت گیت گاهی اوقات در ایجاد تغییرات در طول بازی کند و اهسته به نظر می رسد، اما به نظر می رسد بسیاری از انتقادات در قبال او «واقعیت فوتبال بین المللی» را نادیده می گیرد.
...
همه انجه در رسانه ها و پيش بيني هاي هر گروه مي خوانيم، ناديده مي گيريم. كسي چه مي داند تا نوامبر سطح كيفيت تيم ها و امادگي بالقوه ان ها چه خواهد بود. مثل همه چيز و در همه جا، همه با مشكلات و مصائب خود مواجه هستند. نه تنها انگلستان، بلكه ولز و امريكا چالش پذير اند، از اينرو جا داره ايران را باوجود تمامي كمبودها پيش باخته ندانيم.
اميرحسين صدر
٢١ جولاي ٢٠٢٢