در دیدار لیورپول و منچسترسیتی در کمیونیتی شیلد، داروین نونیز 39 دقیقه برای قرمزها به میدان رفت و در همین مدت کم نمایش جالب توجهی در پیروزی سه بر یک تیمش به نمایش گذاشت. ثبت یک گل و یک پاسگل، حاصل کار این مهاجم اروگوئهای بود.
طرفداری | وبسایت تلگراف لحظات بهیادماندنی داروین نونیز و تحولاتی که او در خط حمله لیورپول در این مسابقه ایجاد کرد را مورد بررسی قرار داده است که ترجمه این یادداشت کریس بسکام را میخوانید.
مدافعان لیگ برتر مراقب باشید، داروین پشت سر شماست!
پنجاه و شش ثانیه. داروین نونیز فقط پنجاه و شش ثانیه وقت میخواست تا به لیورپول نشان دهد داشتن یک مهاجم شماره 9 با شم گلزنی و دویدن بهسوی محوطه جریمه به جای رد و بدل کردن الگوهای مختلف پاس در خط هافبک چه معنایی دارد.
نونیز در دقیقه 58 وارد میدان شد تا سروصداهای لیورپولیهای حاضر در کینگپاور به تشویق و استقبال از این مو قشنگ اروگوئهای تبدیل شود. یک دقیقه بعد اندی رابرتسون - که در حرکات تهاجمی به اورلپ کردن از سمت چپ عادت دارد - در نیمه زمین خودی صاحب توپ شد و فورا تصمیم گرفت غیرمعمولترین و جذابترین گزینه را آزمایش کند. خیلی کم پیش آمده بود این فولبک اسکاتلندی در طول دوران حضورش در آنفیلد، در موقعیتی قرار گیرد که یک پاس پشت دفاع برای مهاجم نوکی فرصتطلب ارسال کند. معمولا رابرتسون با سادیو مانه در جناح چپ، پاسهای کوتاهی ردوبدل میکرد. رابرتسون پاسی دقیق برای نونیز ارسال کرد تا او پس از جا گذاشتن نیتن آکه، وارد نبردی تکبهتک با ادرسون شود. اگر مهاجم 23 ساله لیورپول در محاسباتش دچار اشتباه نمیشد، میتوانست یک پنالتی بگیرد اما مهم نیست که در آن صحنه چه شد.
این تکبهتک شدن نونیز، یک پیام جدی برای هر مدافع لیگ برتری بود. مدافعان لیگ برتر انگلیس باید مراقب پشتسرشان باشند تا مبادا داروین با عبور از خط دفاعیِ بالا، با دروازهبان تکبهتک شود. فولبکهای خلاق لیورپول که همین حالا بهترین گلسازان لیگ برتر هستند، در هر چینشی از سوی کلوپ میتوانند موقعیتساز شوند. با توانایی الکساندر آرنولد و رابرتسون در ارسال پاسهای تند و تیز، نونیز میتواند از آنها استفاده کند و این دو فولبک هم میتوانند انرژی بیشتری ذخیره کنند.
قاتلی در آسمانها
از اواخر دهه 1970، از هر مهاجم لیورپول با قدی بیش از 185 سانتیمتر از جان توشاک بعدی یاد میشد. طی این مدت مهاجمان نوک زیادی به لیورپول آمدند و نتوانستند تاثیری در حد و اندازههای این مهاجم افسانهای ولزی داشته باشند. فقط پیتر کراوچ بود که توانست دل هواداران آنفیلد را بهعنوان یک مهاجم بلندبالا به دست آورد چرا که در ضربات هوایی بسیار موثر بود.
با وجود اینکه لیورپول در فصل گذشته توانست 147 گل به ثمر برساند، گاهی اوقات تیم کلوپ در بازیهای یکطرفه فقدان یک مهاجم قاتل که با یک ضربه گل بزند را حس میکرد. در این بازیها، لیورپول در حالیکه میتوانست گلهای زیادی بزند، بازی را با اختلاف حداقلی پیروز میشد. فینال لیگ قهرمانان اروپا بارزترین مثالی از این بازیها بود که لیورپول با وجود نمایشی عالی در حمله، نتوانست ضربهای کاری به رئال مادرید وارد کند. قد بلند نونیز و تواناییهای سرزنی او، باعث میشود روآوردن به بازی مستقیم یکی از گزینههای لیورپول در صورت لزوم باشد. صحنه پنالتی لیورپول در دقیقه 80 شاهدی بر این مدعا است. محمد صلاح طی این سالها بهندرت سانتر کرده و بازی او به ردوبدل کردن توپ و حرکت شبحگونه به درون محوطه جریمه بود اما او توپی را به داخل محوطه سانتر کرد. ضربه سر نونیز پس از برخورد با دست روبن دیاس، بهدرستی یک پنالتی را به لیورپول هدیه کرد.
با اینحال نماد این گزاره، گل دقیقه 64 این ستاره اروگوئهای بود که با ضربه سر بهثمر رسید. البته باید گفت که لیورپول در فصل گذشته لیگ برتر با زدن 14 گل از روی ضربه سر، بیشترین گل را از این روش وارد دروازه حریفات کرد اما آنها بیشتر از روی ضربات آزاد و کرنر با ضربه سر به گل میرسیدند. حالا با داشتن نونیز، قرمزها میتوانند در جریان بازی هم از روی ضربات سر گل بزنند.
«الشومن» اینجاست!
کلوپ بهتر از این نمیتوانست رونمایی از نونیز در خاک انگلیس را جشن بگیرد. برای نیمکتنشینی نونیز در ماه اولش در لیورپول، دلایلی معقول وجود داشت چرا که او نیز همچون فابینیو یا رابرتسون نیاز داشت پیش از تبدیل شدن به بازیکنی ثابت، با تیم تطبیق یابد. گفته میشد نونیز در تمرینات کمی مشکل دارد اما پس از فرارسیدن یک بازی بزرگ، او کاملا متفاوت از جلسههای تمرینی سرد و بیروح ظاهر شد.
برخی از بازیکنان وقتی زیر فشار توقعات قرار میگیرند، عملکردشان با افت روبهرو میشود اما برخی دیگر از هجمهها انگیزه میگیرند و به دنبال استفاده از کوچکترین فرصتها هستند تا بتوانند ضربان نبض بیننده مسابقه را تندتر کنند. نونیز را میتوانیم جزو دسته دوم بدانیم که در حضور تماشاگران، دارای انگیزههای مضاعفی میشود. او پس از گلزنی به دلیل درآوردن پیراهنش و شیرجه زدن به سمت جمعیت، کارت زرد گرفت اما مشخصا او نمیتوانست از این لحظه چنین استفاده احساسیای نبرد. او همینحالا نیز همچون دوران هموطنش لوییس سوارز توانسته هواداران لیورپول را به وجد بیاورد.
رفتارهای نونیز، ما را به یاد نمایشطلبیهای زلاتان ابراهیموویچ میاندازد، با این تفاوت که او نسبت به زلاتان تمایل بیشتری برای دویدن و عرق ریختن دارد و این در حالی است که زلاتان، نرسیدن توپ به زیر پاهایش را یک توهین تلقی میکند. نونیز از سرعت خود استفاده میکند تا در موقعیت قرار گیرد و این درخشش مقابل قهرمانان میتواند اشتهای او برای ضربه زدن به دفاعهای ضعیفتر را بیشتر کند.
الگویی برای هالند
برخی چیزهای احمقانهای در فوتبال رواج یافته که ما عاشقان فوتبال مجبور به تحمل آنها هستیم؛ از زمان عجیب شروع بازیها تا برگزاری فینالها در استادیومهایی که ساختار آنها مشابه یک جشن روستایی است. یکی از مسائل غیرقابل فهمی که طی سالهای اخیر در فوتبال دیده میشود، اهمیت بازیهای دوستانه پیشفصل است.
البته باشگاهها مقصر وضع موجود هستند. خیلی وقت پیش نبود که اهمیت بازیهای دوستانه به آمادهسازی تیمها برمیگشت اما طی سالهای اخیر هدف بازیهای دوستانه دیگر آمادهسازی نیست. امروز بخش بازاریابی باشگاههای فوتبال باید فروش خوبی در کشورهای میزبان پیشفصل رقم بزنند و مطمئن شوند که هواداران در تشویق سیامین تعویض بازی سر ظهرشان کوتاهی نمیکنند. یورگن کلوپ در بازی مقابل منچستریونایتد در تور تایلند به چنین چیزی اشاره کرده بود. در همان روز بود که داروین نونیز اولین بازی غیررسمی و غیررقابتی خود با پیراهن لیورپول را تجربه کرد. با هر قدم از حرکات داروین نونیز میتوانستیم ببینیم او هنوز در تعطیلات تابستانی است و مثل یک غریبه به نظر میرسید.
درست مثل فرصتسوزی ارلینگ هالند در دقیقه 97 بازی با لیورپول، نونیز یک فرصت عالی را در محوطه جریمه منچستریونایتد از دست داد و هواداران نوجوان در فضای مجازی، نونیز را «اندی کارول بعدی» خطاب کردند. یورگن کلوپ پس از اولین بازی رسمی نونیز که کاملا درخشان رقم خورد، به درستی به بیهوده بودن این قضاوتهای منفی اشاره کرد:
[آن حرفها] شوخی بودند اما باید با اینها کنار بیاییم.
بدیهی است که هالند و نونیز در طول فصل مدام با یکدیگر مقایسه خواهند شد. ممکن است آنها همچون تیمهایشان شانهبهشانه تا پایان فصل پیش بروند. آن اشتباه نونیز از خاطرهها پاک شده و حالا نوبت هالند است که باید همچون نونیز خودش را از زیر فشار انتقادات خارج کند.