مطلب ارسالی کاربران
هتی گرین | خسیس ترین انسان تاریخ !
مقدمه
هتی گرین با نام مستعار جادوگر وال استریت، یک تاجر و سرمایه دار آمریکایی بود که به عنوان "ثروتمندترین زن آمریکا" در دوران طلایی شناخته می شد. او توسط کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان "بزرگترین خسیس" نامگذاری شد. علیرغم ثروتش، از خرید لباس های گران قیمت یا پرداخت هزینه آب گرم امتناع می کرد و لباسی که می پوشید فقط وقتی کهنه می شد تعویض میکرد. او در زمانی که تقریباً همه سرمایهداران اصلی مرد بودند، به عنوان سرمایهدار ثروت بسیار زیادی به دست آورد.
|
سالهای اولیه زندگی
هنریتا (هتی) هاولند رابینسون در سال 1834 در نیوبدفورد متولد شد،دختر ادوارد مات رابینسون و ابی هاولند بود، ثروتمندترین خانواده آن زمان شهر بود. اعضای خانواده او که صاحب ناوگان بزرگ صید نهنگ بودند و همچنین از تجارت چین سود می بردند. او یک برادر کوچکتر داشت که در کودکی فوت کرد.
هتی در دو سالگی برای زندگی با پدربزرگش گیدئون هاولند و عمه سیلویا فرستاده شد. هتی مظنه های سهام و گزارش های بازرگانی را برای پدربزرگش می خواند و برخی از روش های تجاری او را انتخاب می کرد. هتی در سن 10 سالگی وارد مدرسه شبانه روزی الیزا وینگ در سندویچ شد. پدر هتی پس از مرگ گیدئون رئیس شرکت صید نهنگ آیزاک هاولند شد و هتی شروع به تقلید از شیوه های تجاری پدرش کرد. به دلیل تأثیر پدرش و احتمالاً به دلیل اینکه مادرش دائماً بیمار بود، او به پدرش نزدیک بود و در سن شش سالگی برای او اوراق مالی می خواند. هتی خواندن دفترهای کل و تجارت کالا را آموخت. وقتی هتی 13 ساله بود، حسابدار خانواده شد. هتی پدرش را در شمارش خانه ها، انبارها، تاجران کالا و دلالان سهام همراهی کرد.
هتی در سن 15 سالگی برای دو جلسه تابستانی در آکادمی دوستان ثبت نام کرد. هتی همچنین در مدرسه تکمیلی آنا کابوت لاول شرکت کرد و در سال 1854 به عنوان اولین بازیگر ظاهر شد، قبل از اینکه به نیویورک برود تا با یکی از پسر عموی مادرش، هنری گرینل، زندگی میکرد. با این حال طولی نکشید که هتی به نیوبدفورد بازگشت و به طور متناوب بین خانه پدرش و خانه عمه اش رفت و آمد داشت. در آنجا، همانطور که جانت والاک نوشت، "با دنبال کردن علایق پدرش، نه تنها ستایش او را به دست آورد، بلکه در لذت او نیز از کسب درآمد شریک شد."
مادرش، ابی رابینسون، در 21 فوریه 1860 در سن 51 سالگی درگذشت، اما دارایی 100000 دلاری او به شوهرش رسید، به جز یک خانه 8000 دلاری (معادل 241،000 دلار در سال 2021) برای هتی. در ژوئن، پدر هتی ناوگان صید نهنگ فروخت و در شرکت کشتیرانی ویلیام تل کلمن را خرید و روی آن سرمایه گذاری کرد . زمانی که در نیویورک بود، در اوراق قرضه دولتی نیز سرمایه گذاری کرد که 6 درصد سود طلا پرداخت کرد. در نیوبدفورد، عمه سیلویا هتی 20000 دلار (معادل 603000 دلار در سال 2021) سهام به عنوان هدیه به هتی داد. هتی در حالی که با پدرش در نیویورک می ماند، با همسر آینده اش ادوارد هنری گرین آشنا شد.
ادوارد رابینسون در 14 ژوئن 1865 درگذشت و هتی را حدود 6 میلیون دلار (معادل 106213000 دلار در سال 2021) ارث بهش رسید که شامل 919000 دلار پول نقد، انباری در سانفرانسیسکو و باقی مانده در صندوق امانی بود که از آن درآمد دریافت می کرد
عمه هتی، سیلویا آن هاولند نیز در سال 1865، اندکی پس از پدرش درگذشت. در سپتامبر 1863، سیلویا هاولند نیمی از دارایی 2 میلیون دلاری خود (معادل 35,404,000 دلار در سال 2021) را به موسسات خیریه و نهادهای شهر نیوبدفورد واگذار کرده بود. بقیه به هتی رسید
|
ازدواج
هتی در 11 جولای 1867 در سن 33 سالگی با ادوارد هنری گرین ازدواج کرد. او را مجبور کرد قبل از عروسی از تمام حقوق پول خود صرف نظر کند. این زوج به خانه او در منهتن نقل مکان کردند. هنگامی که پسرعموهایش بر اساس تصمیم رابینسون علیه ماندل سعی کردند او را به جعل متهم کنند، این زوج به خارج از کشور به لندن نقل مکان کردند، جایی که در هتل لانگهام زندگی می کردند. دو فرزند آنها، ادوارد هاولند رابینسون گرین (به نام ند) و هریت سیلویا آن هاولند گرین ویلکس (به نام سیلویا) در لندن به دنیا آمدند: ند در 23 اوت 1868 و سیلویا در 7 ژانویه 1871.
آنها در سال 1885 از هم جدا شدند، اما باز ازدواج کردند و در زندگی بعدی خود زمان بیشتری را با هم سپری کردند.
|
گرین از استراتژی سرمایهگذاری برعکسی پیروی میکند، به قول او: "من وقتی خرید میکنم که چیزها کم هستند و هیچکس آنها را نمیخواهد. آنها را نگه میدارم تا زمانی که بالا بروند و مردم دیوانه شوند تا آنها را به دست آورند. این راز همه مشاغل موفق است. " گرین سود صندوق اعتماد پدرش را سرمایهگذاری کرد و بار دیگر مانند پدرش در اوراق قرضه جنگ داخلی سرمایهگذاری کرد که بازدهی بالایی در طلا پرداخت کرد و سهام راهآهن افزایش یافت. سود سالانه او در اولین سال اقامتش در لندن، بالغ بر 1.25 میلیون دلار بود، در حالی که بیشترین سود او در یک روز 200000 دلار بود. گرین ادامه داد: "من معتقدم که در پایین ترین سطح و بالاتر قرار بگیرم. من دوست دارم سهام راه آهن یا اوراق رهنی بخرم. وقتی می بینم یک چیز خوب ارزان می شود زیرا کسی آن را نمی خواهد، مقدار زیادی از آن را می خرم
هنگامی که خانواده گرین در اکتبر 1873 به ایالات متحده بازگشتند، ادوارد در وال استریت متحمل ضرر شد، و مجبور شدند در شهر زادگاه ادوارد در بلوز فالز، ورمونت ساکن شوند. هتی تا زمان مرگ او در سال 1875 با مادر ادوارد زندگی کرد.
پس از فروپاشی خانه مالی جان جی سیسکو پسر در سال 1885، که ادوارد شریک آن بود، فاش شد که ادوارد 700000 دلار بدهی داشت. 500000 دلار به هتی گرین یک چهارم از دارایی های بانک را تشکیل می داد. تا زمانی که بدهی ادوارد پرداخت نشد، بانک از انتقال 26 میلیون دلار سهام، اوراق قرضه، وام مسکن و اسنادش به بانک ملی شیمی امتناع کرد. در پایان، هتی این انتقال را انجام داد و بدهی شوهرش را پرداخت، اما هرگز ادوارد را نبخشید.
گرین دفتری در بانک شیمی تأسیس کرد، اما همچنان در پانسیون ها، آپارتمان ها یا هتل ها زندگی می کرد. در آن زمان او به عنوان "ملکه وال استریت" شناخته می شد. به قول او، فلسفه سرمایه گذاری او شامل این بود: "در تجارت به طور کلی، معامله را تا زمانی که یک شبه در مورد آن فکر نکرده اید، نبندید." او همچنین فکر کرد: "این است. به اعتقاد من وظیفه هر زنی این است که یاد بگیرد که به امور تجاری خود رسیدگی کند، و "دختری باید طوری تربیت شود که بتواند زندگی خود را بسازد..." "چه فقیر، چه ثروتمند، یک جوان. زن باید بداند یک حساب بانکی چگونه کار می کند، ترکیب وام مسکن و اوراق قرضه را بداند و ارزش بهره و نحوه انباشت آن را بداند.
|
شهرت
خسیسی گرین افسانه ای بود. او گفته بود که هرگز حرارت را روشن نکند و از آب گرم استفاده نکنند. او یک لباس مشکی کهنه و زیرپوش داشت که فقط پس از فرسوده شدن آن را عوض می کرد. دست هایش را نمیشست و سوار کالسکه ای قدیمی شد. او بیشتر پای هایی می خورد که پانزده سنت قیمت داشتند. یک داستان ادعا می کند که گرین نیمی از شب را صرف جستجوی یافتن تمبر گمشده ای به ارزش دو سنت کرد. یکی دیگر ادعا می کند که او به لباسشوی خود دستور داده است که فقط کثیف ترین قسمت های لباسش را بشویید تا در هزینه صابون صرفه جویی کند.
با این حال، از دیدگاه هتی، "فقط به این دلیل که من ساده لباس می پوشم و پول زیادی برای لباس هایم خرج نمی کنم، آنها می گویند من بداخلاق یا دیوانه هستم."
گرین بیشتر کار خود را در دفاتر بانک ملی سیبورد در نیویورک انجام میداد که دور تا دور آن را صندوقها و چمدانهای پر از اوراقش احاطه کرده بودند. او نمی خواست برای دفتر خودش اجاره بپردازد. احتمالاً به دلیل لباس معمولی او (عمدتاً به دلیل صرفه جویی، اما شاید تا حدی مربوط به تربیت کواکری او باشد)، به او لقب "جادوگر وال استریت" داده شد.
گرین یک تاجر موفق بود که عمدتاً در زمینه املاک و مستغلات سر و کار داشت، در راهآهن و معادن سرمایهگذاری میکرد و پول قرض میداد و در عین حال وامهای مسکن متعددی را دریافت میکرد. شهردار نیویورک چندین بار به پیش گرین آمد تا شهر را سرپا نگه دارد ، مخصوصاً در خلال هراس سال 1907. او چکی به مبلغ 1.1 میلیون دلار نوشت و پرداخت خود را به صورت اوراق درآمد کوتاه مدت دریافت کرد. او که به شدت جزییات محور بود، هزاران مایل به تنهایی سفر می کرد - در دورانی که تعداد کمی از زنان جرات سفر بدون اسکورت را داشتند - تا بدهی چند صد دلاری را دریافت کند.
صرفه جویی گرین به زندگی خانوادگی نیز کشیده شد. پسرش ند مجبور به قطع پا شد، زیرا او در جستجوی یک کلینیک رایگان آنقدر تأخیر کرد که مورد او غیرقابل درمان شد. او ثروتمند بود، اما تصمیم گرفت مانند یک فقیر زندگی کند.
به قول گرین، "فکر نمیکنم جامعه به معنای آن چیزی باشد که برخی از افراد ثروتمند میخواهند ما باور کنیم، من باید از زندگی در یکی از خانههای بزرگ نیویورک، تمام شب بیرون رفتن و تمام روز خوابیدن خسته شوم. هیچ لذت واقعی ندارم. این رابطه با افرادی است که من دوستشان دارم." با این حال، او همچنین یک انسان دوست مخفی بود و از توجه مطبوعات دوری میکرد. به قول او "من به صدقه محتاطانه اعتقاد دارم." هتی همچنین شهرت داشت که یک پرستار مؤثر است که از همسایگان پیر و جوان خود مراقبت می کند. شعر مورد علاقه او "سمفونی من" اثر ویلیام هنری چانینگ بود که با "زندگی محتوا با وسایل کوچک..." شروع می شود.
کن فیشر در کتاب 100 ذهنی که بازار را در سال 2007 منتشر کرد، درباره گرین بحث می کند. فیشر استدلال میکند که گرین با وجود عجیبوغریبهایش، از بسیاری جهات سرمایهگذار بهتری نسبت به بسیاری از همعصران اولیهاش در وال استریت بود. گرین به وضوح قدرت بهره مرکب را درک می کرد، و تمرکز او بر سود معمولی متوسط 6 درصد در سال و زندگی مقرون به صرفه بود، ثروت او را از افرادی مانند جسی لیورمور که مکرراً مبالغ هنگفتی را از معاملات گزاف بیشتر به دست می آوردند، بادوام تر می کرد، اما از این طریق بیش از حد ورشکست شد.
|
زندگی خود و فرزندانش
در جوانی، ند گرین برای مدیریت املاک خانواده در شیکاگو و تگزاس از مادرش دور شد. در میانسالی به نیویورک بازگشت. مادرش ماه های آخر زندگی را با او زندگی کرد.
سیلویا دختر گرین تا سی سالگی با مادرش زندگی کرد. گرین همه خواستگاران دخترش را تایید نکرد، به این گمان که آنها به دنبال ثروت او هستند. سیلویا سرانجام پس از دو سال نامزدی در 23 فوریه 1909 با متیو آستور ویلکز ازدواج کرد. ویلکس که وارث کوچک ثروت آستور است، با 2 میلیون دلار از خود وارد این ازدواج شد که به گرین اطمینان می داد که او یک به دنبال ثروت نیست. با این وجود، او را مجبور کرد تا با امضای قرارداد پیش از ازدواج از حق خود برای به ارث بردن ثروت سیلویا چشم پوشی کند.
وقتی فرزندان بزرگترش خانه را ترک کردند، گرین بارها و بارها در میان آپارتمانهای کوچک در بروکلین هایتس و پس از سال 1898 در هوبوکن، نیوجرسی نقل مکان کرد، عمدتاً برای اجتناب از مالیات بر دارایی نیویورک، اگرچه او به شهر پول وام با نرخهای معقول داد. سپس هتی مرتباً به دفتر خود در بانک شیمیایی در برادوی رفت و آمد می کرد. تا سال 1905، هتی بزرگترین وام دهنده نیویورک بود. شایعات غیر قابل اثبات ادعا می کردند که او فقط بلغور جو دوسر، تخم مرغ و پیاز را بدون حرارت می خورد تا قبض سوخت خود را افزایش ندهد.
گرین در سن بالا دچار فتق شد، اما از انجام عمل جراحی خودداری کرد و ترجیح داد از چوب برای فشار دادن ورم استفاده کند. او در نهایت دفتر خود را به بانک ملی پارک منتقل کرد.
|
مرگ
در 3 ژوئیه 1916، گرین در سن 81 سالگی در خانه پسرش در شهر نیویورک درگذشت. با توجه به ثبت طولانی مدت او "بزرگترین خسیس جهان" در کتاب رکوردهای جهانی گینس، او پس از دعوا با یک خدمتکار بر خراب شدن یک شیر بدون چربی، بر اثر افسردگی درگذشت. نیویورک تایمز گزارش داد که او چندین سکته مغزی را متحمل شد که منجر به مرگش شد.
گرین پس از مرگش به عنوان "جادوگر امور مالی" و "ثروتمندترین زن در آمریکا" شناخته می شد. برآوردها از ارزش خالص دارایی او بین 2.49 میلیارد دلار تا 4.98 میلیارد دلار بود که می توان گفت او را به ثروتمندترین زن جهان در آن زمان تبدیل می کرد.
گرین در قبرستان امانوئل در کلیسای اسقفی امانوئل در بلوز فالز، ورمونت، در کنار همسرش به خاک سپرده شد. او در اواخر عمر به ایمان اسقفی خود گرویده بود تا بتواند نزد او به خاک سپرده شود. دو فرزند آنها دارایی او را تقسیم کردند، که شامل یک امانت ده ساله برای سیلویا بود که توسط ند اداره می شد، گزارش شد که آنها از ثروت خود بیشتر از او لذت بردند. هر دو به طور قابل توجهی از رکود بزرگ عبور کردند که با پیروی از فلسفه هتی مبنی بر خرید محافظه کارانه با پشتوانه ذخایر نقدی قابل توجهی آسیبی ندیدند. ند یک کلکسیونر ماهر بود که به همه چیز از مسابقات اتومبیل رانی گرفته تا علم و باغبانی علاقه داشت. پس از مرگ او، خواهرش سیلویا، به عنوان وارث، در سال 1948 املاک خود را در راند هیل را به موسسه فناوری (MIT) اهدا کرد، که از این ملک برای آزمایش استفاده کرد. اینها شامل یک نمونه اولیه شتاب دهنده ذرات بود. آنها از فرستنده های رادیویی قدرتمند WMAF او برای حفظ ارتباط با سفر 1928-1930 ریچارد برد در قطب جنوب استفاده کردند.
سیلویا گرین در سال 1951 درگذشت و حدود 1 میلیارد دلار از خود بر جای گذاشت و همه به جز 111388000 دلار را به 64 کالج، کلیسا، بیمارستان و سایر مؤسسات خیریه اهدا کرد. هر دو کودک در نزدیکی والدین خود در آبشار بلوز به خاک سپرده شدند.
|