پپ گواردیولا مطمئناً بزرگترین نماد تحولی است که در دهه اخیر فوتبال ایده های بزرگی را در زمینه ی مالیکت ارائه داده است ، اما در مقابل او شخصیتی وجود دارد که بسیاری بعنوان ضد قهرمان از او یاد می کنند البته او خود را آقای خاص فوتبال نامید و هنگامی که با تیم اینتر خود مقابل بارسلونا ظاهر شد با به اوج رساندن عدم مالکیت در مقابل آن تیم به جامعه فوتبال درس بزرگی داد که هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
ژوزه مورینیو ادعای عجیبی می کند او در منچستریونایتد در پاسخ به صحبت های اسطوره های این تیم درباره فلسفهٔ خود این گونه توضیح می دهد که من با توجه به داشته هایم فلسفه خود را انتخاب می کنم برای مثال در پورتو تیمی داشتم که دیوانه وار دنبال توپ می دویدند در رئال تیمی داشتم که همه را با آن می کشتم در اینتر افرادی داشتم که می توانستند ساعت ها در یک بلوک دفاعی فشرده قرار بگیرند و گلی دریافت نکنند و...
اختصاصی طرفداری| با اینکه مرد پرتغالی بسیار انعطاف پذیرتر فلسفه خود را در تیم هایش ایجاد میکند، اصول ثابتی را نیز رعایت می کند من نگاهی اختصاصی به هافبک دو محوره «Dobell pivot» او خواهم انداخت.
مورینیو تیم هایش اکثرا با انتقالات تهاجمی پر سرعت و در عین حال با دقت شناخته می شود یکی از راز های موفقیت او تعبیر جدیدی بود که این مربی به دنیای فوتبال اضافه کرد تعبیری که مایکل کاکس تاکتیک نویس قدرتمند اتلتیک از آن به این گونه یاد می کند:
" سرمربی پرتغالی در دوره ی اول حضور در استمفوردبریج و با استفاده از کلود ماکله له موفق شد تعریفی جدید از وظایف یک هافبک دفاعی در فوتبال مدرن ارائه دهد؛ در دوره دوم حضور مورینیو در چلسی هم این نمانیا ماتیچ بود که به نوعی نقش ماکله له را برای او اجرا می کرد. ژوزه مورینیو اساسا یک مربی واکنش گراست و نه کنش گرا بنابراین خرید نمانیا ماتیچ هم نوعی واکنش به خلأ تاکتیکی ایجاد شده در منچستر یونایتد پس از جذب پوگبا بود چرا که هافبک صربستانی در مقایسه با فرناندینیو، هافبکی کاملا متفاوت است؛ او بازیکنی فیزیکی تر کم تحرک تر و البته متخصص در شروع حملات است و این همان شاخصه هایی است که مورینیو دقیقا در تیم هایش می خواهد. "
تکامل فلسفه هافبک آقای خاص
سیستم مربی پرتغالی در ابتدا چیزی بود که ما اکنون آن را 4-1-3-2 می نامیم، که آن موقع توسط مورینیو به عنوان الماس (4-4-2) الماس محبوب خط میانی توصیف شد. همچنین تغییراتی را نیز این سیستم در حین بازی داشت و بطور شناور به 433 -4231 تغییر می کرد ، اما در سال 2009 هنگامی مورینیو در اینتر حضور داشت بیشترین تنوع تاکتیک و بلوغ رخ داد ، بلوغی که موجب شد بیشتر طرفداران فوتبال بعد از آن درک کنند که مقابل بهترین تیم های مالیکیتی می توانید با یک بازی دفاعی و مبتنی بر اصل فشردگی پیروز شوید.
به ندرت پیش می آید که از تیمی خوشتان بیاید که مالیکت را در اختیار ندارد، اما اینتر زمان مورینیو با یک بلوک میانی « mid block » و بلوک پایین«low block» بهترین بارسلونا را در لیگ قهرمانان اروپا حذف کرد و سپس مورینیو با گفتن اینکه ما هواپیما مقابل بارسا پارک کرده بودیم استعاره ای که خود در مقابل تاتنهام در زمان چلسی استفاده کرده بود را به نهایتش رساند.
با بررسی افرادی که او در خط هافبک استفاده کرده است می توان به ویژگی های مشابهی دست یافت برای مثال هافبک نگهدارنده او شامل (ماتیچ، کلودو، آلونسو، هویبرگ، کامبیاسو) می شوند که بیشتر توزیع توپ و حافظت از جلوی خط دفاعی را با تعقیب بازیکنان حریف بر عهده داشتند در حالی که زوج این افراد (فابرگاس، خدیرا، اندومبله، لمپارد و زانتی) برای رسیدن به یک سوم تهاجمی و اقدام سریع دفاعی و همچنین تهاجمی بکار گرفته می شدند.
فلسفهٔ مرد پرتغالی به گفته خودش متناسب با تیم هایش نیز کمی تغییر می کرد زیرا در رئال او تاکتیک دفاع ضد حمله را گرچه خلق نکرد ، اما بی تردید به تکامل رساند و این در حالی است که همچنان رکورد رئال مادرید او از لحاظ امتیاز و تعداد گل زده ثابت مانده است.
وقتی کلوپ در دورتموند می گوید ما با کنترل آلونسو رئال را مهار کردیم می توان به نقش توزیع توپ توسط هافبک دفاعی در سیستم مورینیو پی برد ، اما در سمت مقابل پپ گواردیولا می گوید:
وقتی قرار باشد ژابی برای گرفتن توپ به دنبال بازیکن دیگری بدود، به بدترین مدافع دنیا تبدیل می شود. در هر صورت ژابی را بخاطر خصوصیات دفاعی اش جذب نکرده ایم. او زمانی که قصد حفظ توپ داریم بازیکن بسیار موثری است.
همینجاست که تضاد های مو و پپ نمایان می شود برای مثال مورینیو با اینکه به تفسیر بسیاری از افراد هافبک های میانی خود را تا حدودی دفاعی تر انتخاب کرد ، اما توانست در الکلاسیکو تنها بواسطه آلونسو ژاوی و مسی را محدود کند.
البته هافبک اسپانیایی بعدها توضیح داد که چگونه ضد تاکتیک ترین کار مورینیو در این دیدار پاسخ داد:
مسی وقتی 9 کاذب بازی می کرد یا نزدیک به دفاع چپ رئال در جناح راست قرار می گرفت و یا در میان مدافعان بود ؛ من وظیفه داشتم او را کنترل کنم و ژاوی را ترک کنم (تصویر بالا ) به محض اینکه مسی حرکت خود را در نیم فضا ها شروع می کند ، آلونسو از ژاوی جدا شده و تمرکز خود را روی آرژانتینی تغییر می دهد.
به این ترتیب با اینکه بارسلونا کنترل و مالکیت بیشتری داشت ، اما با کاهش فضای مسی خطر کمتری نیز داشت و این دقیقا راهی بود که ژوزه مورینیو معتقد بود شانس بیشتری برای رقابت با بارسا دارد.
در ادامه آلونسو از نبوغ مسی نیز تعریف کرد و کنترل آرژانتینی برای مادریدی ها گاها غیر ممکن ، اما وقتی اوزیل نیز در کار دفاعی تلاش خود را انجام می داد واقعا کار برای شاگردان پپ گره می خورد چرا که وینگر های رئال وظیفه کنترل مدافعان کناری تیم های حریف را داشتند برای مثال در تصویر بالا می توانید دیماریا و رونالدو را که در کار دفاعی شرکت کرده اند مشاهده کنید.
نقطه کلیدی راجب آلونسو و ضد حمله های سرعتی رئال مادرید بیشتر به استعداد بی نظیر آلونسو در فرستادن پاس های دقیق بر می گردد جواهری که در هر بازی بطور میانگین 2 تکل و 1.5بار قطع توپ می کرد جز تاپ ترین ارسال کننده های توپ بود و این دقیقا تکه پازل مورینیو در حمله را نیز تکمیل می کرد و عناصر هجومی جوان رئال را برای ضد حمله های زیر 10 ثانیه را آماده می ساخت.
درخششی که غبار آنرا فرا گرفت
مطمئناً سیستم مورینیو توانسته بود در اسپانیا پاسخ مثبتی دهد و او با برگشت به چلسی بار دیگر خط هافبک خود را ارتقاع بخشید؛ بگذارید من از این بخش کمی ترکیبی تر و مقایسه ای تر ماجرا را دنبال کنم.
مورینیو در لیگی قهرمان شد که مطمئناً از نظر پرسینگ فرسنگ ها از لیگ برتر جزیره جلوتر بود، چرا که او توانست با شکست بهترین بارسلونای تاریخ هم به جام برسد هم سیستم دفاع و ضد حمله را به تکامل برساند تکاملی که در مقابل پرسینگ سنگین بارسا [PPDA= 6.5] موفق از آب درآمد.
اکنون وقت لیگ انگلیس است ، اما مورینیو یکی از بهترین هافبک های دومحوره سیستم 4231 را با ورود فابرگاس به چلسی رقم می زند جایی که میانگین PPDA تیم های جزیره در اعداد 11/12 می چرخد مورینیو چلسی ای را تحویل می گیرد که PPDA=9 است و تنها ساوتهمپتون با ورود پوچتینو عدد پایین تری را به خود اختصاص داده [شایان توجه است که مصاحبه پوچتینو مبنی بر ورود او و تغییر سبک جزیره کاملا درست می باشد.]
ظهور ماتیچ که در دنیای امروزی به جرات می توان گفت که نسل هافبک هایی همچون او بسیار کمیاب گشته است انقلاب بزرگی در چلسی ایجاد کرد هافبک تهاجمی سابق بنفیکا اکنون وظیفه تشکیل سپر محافظ جلوی خط دفاعی 4 نفره چلسی را بر عهده خواهد داشت، اما او در همان سال ها نیز کم تحرک است و فابرگاس با توجه به داده ها چندان در امور دفاعی نقش پر رنگی ندارد.
فابرگاسی که از بارسا آمد بسیار خلاق در کار هجومی بود بطوری که از او منبع آماری بعنوان یک هافبک میانی هجومی یاد می کند ولی وقتی قدرت قطع توپ او را مشاهده می کنید میبینید که هیچ وقت در حد خدیرا یا زانتی نمی تواند ظاهر شود در همین حال مورینیو با توجه به حریفان دو راهکار را بکار برد 1) فشردگی را حفظ کنید و نظم را بهم نزنید 2) شرکت فوروارد ها و وینگر ها در امور دفاعی 3) تغییر زوج ماتیچ و فرستادن فابرگاس به پست هافبک تهاجمی
برخی مفسران تاکتیکی در پرتغال سیستم گگن پرسینگ آلمانی را شیوه نوین پرسینگی می دانند که مورینیو همان را در تیم هایش از میانه های میدان اجرا می کرد ،اما آلمانی ها آن را به بلوغ رساندند و اکنون با بالا بازی دادن خط دفاعی و پرسینگ مهاجمان تکامل بزرگی در این زمینه دیده می شود.
خط هافبک نکته جالبی است زیرا او همیشه دو بازیکن به شکل جمع و جور در مقابل دفاع خود نگه داشته است. این دو در دفاع کردن بازیکن محور بودند و اغلب بازیکنان حریف را وقتی وارد فضای مرکزی زمین می شدند مارک می کردند. این در واقع علامتگذاری منطقهای کلاسیک است که در آن هافبک ها نزدیکترین بازیکنان را در منطقه خود مارک میکنند و مهمتر از همه، نحوه کار آنها با هم بوده است. وقتی یکی پرسینگ را انجام می دهد دیگری فضای خالی را می پوشاند و هر دو همیشه به هم نزدیک بازی می کنند. اینکار باعث محافظت عالی در مقابل چهار دفاع و به خصوص مقابل مدافعان میانی میشد.
تمام این حرفا هایی که گفته شد در منچستر یونایتد بنظر می رسد برای اولین بار بخاطر عدم هماهنگی مدیریت و مربی و همچنین برخی از بازیکنان رخ نداد شاید در این تیم پوگبا نقش پررنگی داشته باشد، اما از عدم وجود اسکار و دی ماریا نیز نباید ساده بگذریم با این حال مشکلات رخ داده در این تیم باعث تضعیف آمار ماتیچ نیز شد.
کمربند میانی صرب در منچستریونایتد با مشکل بزرگی مواجه شد که در راس آن عدم هماهنگی با هافبک فرانسوی قرار داشت.
در تصاویر بالا که به زمان منچستریونایتد مورینیو بر می گردد میبینید که پوگبا با عدم جایگیری مناسب در مرکز زمین فضای بزرگی را در اختیار هافبک تهاجمی و وینگر تاتنهام قرار داده است.
در حالیکه ماتیچ سعی می کند سیستم مربی پرتغالی را به شکل درستی انجام دهد و با قرار گرفتن در بین مدافعان و تشکیل دیوار دفاعی مستحکم (پارک اتوبوس) کار را برای شوت زنی حریف مختل کند پوگبا با او هماهنگ نیست و هیچگاه ایدهٔ هافبک مدرنی که در چلسی ، اینتر ، رئال و.... دیدید در منچستریونایتد با پوگبا به بار ننشست.
در همین بازی وقتی به مارسیال و سانچز دقت می کنید نیز در می یابید که واقعا وجود اسکار یا دی ماریا چقدر بر عدم تحرک هافبک تخصصی مورینیو می توانست کمک کند با اینکه وینگر های منچستریونایتد بسیار جوان بودند ، اما مورینیو خواستار فروش مارسیال تا آخرین روزهای حضورش در منچستریونایتد بود وقتی داده های وینگر فرانسوی را با جسی لینگارد بررسی میکنیم به پارامتری میرسیم بعنوان « pressure regian» که سنجشی برای شرکت فوروارد های تیم ها در امور دفاعی می باشد.
با بررسی آمار مارسیال و لینگارد در مییابیم که در تاریخ های ذکر شده با ورود سولشایر قدرت دفاعی لینگارد کاهش پیدا کرده و مارسیال نیز در امور دفاعی همچنان بدون پیشرفت باقی مانده است البته شاید لازم است اوضاع منچستر یونایتد در زمان مورینیو بصورت ریزبینانه تری بررسی شود.
ویروس فرانسوی
مورینیو که در فصل اول بسیار از گران ترین خرید خود در برابر انتقادات دفاع می کرد پس از جام جهانی خواستار فعالیت بیشتر او در کار های دفاعی شد و مربی پرتغالی باور داشت که او در فرانسه بیشتر در کار دفاعی فعال تر است ، اما پس از صحبت های پوگبا با رسانه ها مبنی بر اینکه سیستم تیم مشکل دارد و با قرار گرفتن هررا و ماتیچ در پشت سرش می تواند راحت تر بازی کند دعوا با مورینیو به اوجش رسید.
با این حال همانطور که مایکل کاکس گفت ایده ی مورینیو واقعا تعریف جدیدی در دنیای فوتبال مدرن است جایی که آلونسو بعنوان هافبک دفاعی در رئال مادرید خارق العاده ظاهر می شود یا ماتیچ کنار فابرگاس باعث احیای هافبک فرانسوی می شود ، اما در منچستریونایتد برای اولین بار دچار مشکلاتی می شود که سیل انتقادات به سمت مربی روانه میشود و در نهایت آخرین چیزی که می توان گفت نقشی است که برای پوگبا بعد رفتن مورینیو در منچستریونایتد گم شد و خود او نیز به بیان آن اقرار کرد در چند سال اخیر نمیداند کجا بازی می کند.
فصل آخر مورینیو در منچستریونایتد:
بر اساس گفتههای یکی از منابع حاضر در رختکن یونایتد، مورینیو ضمن «ویروس» خطاب کردن پوگبا، به او گفته است: تو بازی نمیکنی به بازیکنان و طرفداران احترام نمیگذاری و تو ذهنیت افراد خوب و صادقی که کنارت هستند را میکشی.
پل پوگبا ستاره فرانسوی که فصل دوم در منچستر یونایتد زیر نظر آقای خاص در هر بازی 17 بار اقدام به پرسینگ می کرد و 3.5 بار زیر 5 ثانیه پرسینگ موفقی را میتوانست اجرا کند نتوانست دیگر این آمار را برای شیاطین سرخ با اوله و رانینگ تکرار کند و در آخر پس از نقش پر رنگ در اخراج مورینیو خود نیز بعنوان گرانترین خرید منچستریونایتد رایگان از این تیم جدا شد.
منبع:
TOTAL FOOTBALL, STATS BOBMS, OPTA