اینتر میلان- بایرن مونیخ
سه قاب و نصفی...
بازی با شکوهی است. یک درخت تناور. یک درخت زیبا. وقتی از پنجره به تاریخ ناگسستنی میان دو باشگاه اینترمیلان و بایرن مونیخ نگاه کنی. ستارگان، تفنگداران آلمانی در میلان، ملاقات در لیگ قهرمانان و سرانجام فینال در برنابئو... بایرن مونیخ، اینترمیلان، در سه قاب و البته سهم ما...
|
تابستان 1984. پایان یورو 1984 در خاک فرانسه. تورنمنت پلاتینی و رفقا. بازار نقل و انتقالات تابستانی، با رکوردشکنی در سن سیرو داغ میشود. کارل هاینتس رومنیگه، فاتح دو توپ طلا، دو جام باشگاههای اروپا و عناوین ریز و درشت داخلی، از مونیخ مسافر میلان خواهد شد. با قیمت سرسام آور 5.7 میلیون یورو. یک رکورد و یک انتقال پر سر و صدا. رومنیگه در در کنار لیام بریدی ایرلندی و ایتالیاییهای اینتر؛ آلتوبلی و والتر زنگا و جوزپه برگومی با اینتر به سومی سری آ، و نیمهنهایی کوپا ایتالیا و جام یوفا میرسد. پس از 4 فصل، راه ژرمنها به سنسیرو باز میشود. اندی برمه و لوتار متیوس، مسافران بعدی المپیک اشتادیون مونیخ به سن سیرو. جدال بایرن اینتر در نیمهنهایی جام یوفای فصل 1988/89، یک بازی تاریخی است. ملاقات مردان آلمانی. متیوس با لباس اینتر رو در روی کاپیتان آگنتالر. تراپاتونی روی نیمکت اینتر رو در روی یوپ هاینکس در اولین دورهی مربیگری در بایرن. اینتر با قدرت در بازی رفت و در مونیخ 2-0 پیروز میشود. برابر تیم جوان هاینکس. کاپیتان آگنتالر دربارهی آن بازی میگوید:
" "هیچ کس باور نمی کرد که ما بازی برگشت بتوانیم کاری انجام دهیم...."
مونیخیها اما در میلان به بازی باز میگردند. 3 گل در 7 دقیقهی بازی در نیمهی اول. وولفهارت، مهاجم تیزچنگ آن روزهای بایرن، وگمان و البته آگنتالر. گل سرنا و حملات نیمهی دوم اینتر به دروازهی آومان، در روز درخشان گلر آلمانی کافی نیست. بایرن پیروز آن بازیست.... فصل بعد، یورگن کلینزمن هم به اینتر میرود تا قهرمان سری آ با مثلث آلمانی خود رو در روی میلان با سه تفنگدار هلندیاشش صفآرایی کنند. با نشستن تراپاتونی روی نیمکت بایرن در دههی 90، ریشههای درخت قطورتر میشود...
بایرن در آغاز قرن بیست و یکم پس از 25 سال قهرمان اروپا میشود و اینتر، دو فصل بعد در سال 2003 مغلوب میلان در یک قدمی بازی فینال. در سال 2006 دو تیم با چهرهای متفاوت اولین رقابت خود در تاریخ لیگ قهرمانان را برگزار میکنند. جانشینی ماسیمو موراتی به جای جاچینتو فاکتی در صندلی ریاست باشگاه اینترمیلان و آخرین فصل فلیکس ماگات روی نیمکت بایرن. بایرن با شوایناشتایگر، فیلیپ لام و خرید لوکاس پودولسکی، به تیمی جوان تبدیل شده و اینترمیلان با لوییز فیگو زلاتان، کرسپو و پت ویرا تیم ستارگان قدیمی. در بازی رفت، بایرن خاطرات دو دهه قبل را زنده میکند. یک نمایش درخشان دیگر در سن سیرو. اخراج زلاتان و گروسو. اینتریهای خشمگین و نخستین گل اروپایی لوکاس پودولسکی با لباس بایرن. هر دو تیم موفق به صعود از گروه میشوند...
5 سال بعد و در دور یک هشتم نهایی فصل 2010/11، نوبت انتقام اینتریهاست. باخت 1-0 در سن سیرو با گل ماریو گومز، رکورد 100 درصد پیروزی بایرن در میلان برابر اینتر را حفظ میکند اما و در مونیخ، تیم لویی فنخال ناباورانه ببرد 2-1 را با شکست 3-2 عوض میکند. درخشش پاندف، سمی اتوئو و صعود اینتر به دور بعد. اگرچه حریف آلمانی بعدی، آنقدرها هم دست و دلباز نیست. اینتر، مغلوب شالکه به مربیگری رالف رانگنیک...
در تابستان سال 2009، فلورنتینو پرز در رئال مادرید با برپایی پروژهی کهکشانی 2، سر و صدایی به راه میاندازد. بیرون انداختن بازیکنان قدیمی و خریدهایی پر سر و صدا. وزلی اسناید و آرین رون، دو بازیکن هلندی مادرید، جز بازیکنانی هستند که باشگاه را ترک میکنند. روبن به مقصد مونیخ و اسنایدر در اینترمیلان. خرید کلیدی دیگر ژوزه مورینیو در اینتر لوسیو از بایرن است. یک فصل پر حادثه، پیروزی بایرن مونیخ با فنخال برابر منچستریونایتد، جشن ژوزه مورینیو در نوکمپ و .... روبن و اسنایدر در پایان فصل به برنابئو باز میگردند. برای بازی در فینالی که رئال مادرید در آن حاضر نیست. برای رقابت میان بایرن مونیخ و اینترمیلان. در فصل درخشان لوسیوی برزیلی در کنار والتر ساموئل و مایکون و کاپیتان زانتی در خط دفاع نفوذناپذیر اینتر. در شب دیگو میلیتو در برنابئو. در شبی که اینترمیلان پس از 45 سال بار دیگر قهرمان اروپا میشود اما...
سهم ما...
فینال برنابئو بازی باشکوهی است. تاکتیکهای مورینیو. روبن و ریبری. استانکوویچ و کامبیاسو. کاپیتان لام و کاپیتان زانتی. هانس یورگ بوت و ژولیو سزار درون دروازه... آن سالها، خوشبختی کوتاهی را تجربه میکردیم. بیخیال تصاویر وصله پینهای و بی کیفیت شبکه سه، بیخیال ترکیب آن لوگوی نارنجی رنگ بدترکیب روی المانهای درخشان لیگ قهرمانان، بیخیال پرش مداوم تصاویر و ... آن سالها ترکیب گزارش عادل فردوسی پور و دکتر حمیدرضا صدر عزیز برایمان به ترکیبی رویایی تبدیل شده بود. بیدار تا پاسی از شب برای شنیدن چند کلمه بیشتر از استاد صدر عزیز. فینال برنابئو یکی از همان بازیهاست. یک بازی بزرگ. صحبتهای دکتر صدر دربارهی تاریخ دو باشاه. دربارهی هاوارد وب. گزارش عادل و... لحظهی اوج بازی، اوجج لیگ قهرمانان، اوج فصل 2009/10 برای مان داستان دیگری دارد. وقتی کاپیتان زانتی جام را از میشل پلاتینی تحویل میگیرد... وقتی قرار است جام را بالا ببرد... وقتی درست در لحظه ی بالا رفتن جام، تصویر به دلیل نامعلومی قطع و صحنه ی آهسته ی گل میلیتو پخش میشود و عادل فردوسی پور مبهوت و عصبی می خندد...
" و ال کاپیتانو.... حتما جام رو بالا برده دیگه!!!!"