بازی آفلاین freedom fighters
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
نظرات بعضی از کاربران و گیمرها
⛪ گیمر فرید : من این بازی رو بالای پنجاه بار بازی کردم و هنوزم سیر نشدم. همیشه وقتی زمستون میشد هوای این بازی به کلم میزد. با اون آهنگ قشنگش همیش تو مغزم بود. تا حالا هیچ بازی رو اینقدر بازی نکردم. عالی بود.
⛪کاربر ناشناس : شاید بالای 40 بار تا تهش رفتم بعد warcraft3 بهترین بازی زندگیم بود.
⛪ کاربر ناشناس : بسیار بسیار سپاسگرازم
برگشتم تا سپاسگزاری کنم
خیلی خیلی کار شما ارزشمند است
حین این بازی باعث شد بعد از مدت ها در اواخر جوانی احساس یک نوجوان رو داشته باشم و هیجان و استرس بازی را یکبار دیگر درک کنم
وقتی نوجوان بودم بارها و بارها این بازی رو کردم
این دفعه با دانستن زبان انگلیسی درک بهتری از بازی داشتم
نسخه GOG بسیار راحت نصب شد و گرافیک و کیفیت عالی داشت
سپاسگزارم
____________________________________________________________________________
💟💟💟💟درباره بازی و جزئیات💟💟💟💟
فریدم فایترز، خیلی از مکانیکهای رایج این بازیها را شامل میشود. مبارزه با دشمنان، دسترسی داشتن به سلاحهای مختلف در جریان بازی و مواردی از این دست. اما چیزی که این بازی را در آن زمان به اثری منحصربهفرد تبدیل میکرد، وجود یک سری ویژگیهای تاکتیکی در آن بود. کریس به مرور زمان و با انجام کارهای مختلف، محبوبتر میشد و این باعث میشد تا به مرور وی شخصیتی کاریزماتیک شود. این ویژگی، به کریس اجازه میداد تا افراد دیگری را با خودش در نبردها همراه کند و با استفاده از سه دستور دنبال کردن، حمله و دفاع از آنها بخواهد تا کارهای مختلفی برایش انجام بدهند. شاید امروز که راجع به بازی و این ویژگی آن صحبت میکنیم، مکانیسمهای تاکتیکی فریدم فایترز امتیاز خیلی خاصی بهحساب نیایند اما خب در آن زمان، واقعا ایده جذابی بودند و بازی را تا حد زیادی با بازیهای کلیشهای متمایز میکردند. مهمتر از آن، هوش مصنوعی بسیار خوبی بود که سازندهها مخصوصا برای نیروهای خودی در بازی تعریف کرده بودند و ازاینرو وقتی دستور خاصی به نیروهایتان میدادید، آنها به شکلی کاملا منطقی و اصولی آن را انجام میدادند. در نتیجه مکانیسمهای تاکتیکی که تعریف شده بودند در عمل هم جواب میدادند و مثلا میتوانستید در مرحلهای که باید مقابل حمله نیروهای شوروی ایستادگی کنید، دفاع از یک نقطه را به نیروهایتان بسپارید، خودتان هم سراغ نقطهای دیگر بروید و مطمئن باشید که آنها به خوبی وظایفشان را انجام میدهند. یا برعکس زمانیکه دستور حمله به نیروهایتان بدهید، تماشای حرکت درست آنها به سمت جایی که واقعا مدنظر شما است
_____________________________________________________________________________
علاوهبر این فریدم فایترز یک ویژگی خوب دیگر هم داشت و آن خارج کردن روند بازی از حالت تمام خطی بود؛ ویژگی که بهتان آزادی عمل میداد تا مأموریتها را از بین موارد موجود انتخاب کنید و به سراغشان بروید. فرضا اگر در انجام دادن مأموریت اصلیتان به مشکل میخوردید و بهدلیل قوی بودن دشمنان اذیت میشدید، میتوانستید با حمله به جایی که اسیرهای جنگی در آن نگهداری میشوند و آزاد کردن آنها، کاریزمای خودتان را بالا ببرید و بتوانید نیروهای بیشتری را با خود برای انجام دادن هدف اصلی همراه کنید. یا فرضا در مرحلهای دیگر یک هلیکوپتر نظامی در انجام دادن مرحله اصلی آزارتان میداد و این امکان را داشتید تا قبل از رفتن به سراغ آن مأموریت، به جایی که هلیکوپتر در آن نگهداری میشود بروید و با منفجر کردن آن کار خودتان را راحتتر کنید. همچنین با اینکه کلیت مراحل بازی شامل تصرف پایگاههای تحت کنترل دشمن، آزاد کردن نیروها یا کشتن شخصی خاص میشود، اما بهلطف فضاسازی خوب بازی و همینطور غافلگیریهایی که در برخی مراحل انتظارتان را میکشند، فریدم فایترز هرگز به اثری یکنواخت از حیث گیمپلی و مأموریتها تبدیل نمیشود و سازندهها همیشه چیزی در آستین دارند که با آن مراحل را از یکنواختی خارج و شما سورپرایز کنند. راستی حالا که در مورد مراحل بازی صحبت میکنیم، اجازه بدهید یکی از بهترین بخشهای بازی را که بهشخصه علاقه زیادی به آن داشتم یک بار دیگر باهم مرور کنیم؛ منظورم مرحلهای به اسم On Thin Ice است که اتمسفر خاصش هنوز که هنوز است از خاطرم خارج نشده. کریس و دوستانش، در این مرحله قصد حمله به مکانی قلعهمانند را دارند که پایگاه نیروهای شوروی بهحساب میآید. در شبی زمستانی با بارش برف شدید، نیروها درحالیکه موسیقی حماسی با حال و هوای روسی هم در پسزمینه پخش میشود، سوار بر قایق در حال نزدیک شدن به مناطقی پوشیده از یخ هستند. دشمن که نزدیک شدن نیروهای آزادیخواه را میبیند، با استفاده از هلیکوپتر بشکههای انفجاری را به سمت محل حرکت آنها میبرد تا با پرتاب آنها و شکستن یخها، بتواند بهراحتی قایقهای حامل نیروها را هدف قرار بدهد و اجساد همه نیروها را به اعماق دریا بفرستد. کریس که در حال تماشای کشته شدن نیروها یکی پس از دیگری است، با برداشتن آر پی جی، هلیکوپتر را هدف قرار میدهد ولی باز هم در اثر آسیب دیدن قایق حاملش، به داخل آب میافتد. با اینکه تهدید شکستن یخها از بین رفته است، اما کماکان نیروهای دشمن مستقر در برجها با شلیک بیرحمانه تیربار یکی پس از دیگری نیروها را هدف قرار میدهند. از اینجا به بعد وارد گیمپلی میشویم و باید با پناه گرفتن پشت موانع اندک موجود، به مرور پیشروی کنید تا زمانیکه بتوانید با استفاده از آرپیجی، برج مراقبت را هدف قرار دهید و صدای کرکننده شلیک تیربارها را قطع کنید.