به مناسبت خبر حذف نام شرکتهای شرط بندی از لباس تیمهای لیگ برتری
....
دود غلیظ حلقهای، بوی تند تنباکو و صدای کشیدن قلیان. بی وقفه. صاحب قهوهخانه دکمهی قرمز رنگ کنترل تلویزیون را فشار میدهد. پس علت شلوغی امروز همین است: استقلال ( آخر چه نشانی از تاج در این تیم باقی مانده) با گل گهر ( یا شاید آلومینیوم، نفت، مس کارخانه، کارخانه است) بازی دارد. پسر جوان چشمهای قرمزش را در میان دود باز میکند. رفیقش سقلمه ای به ساق برهنه ی پاهایش میزند. با تتوی لنگر. با موهای فر.
-بلند شو. شروع شد؟
-با گوشی از شبکهی طبرستان ببین اون یکی بازی چی شد....
-اگه این هم بزنه میکسم در میاد...
سه دقیقه نگذشته نیمی از قهوه خانه فریاد میکشد. استقلال گل زد. و پسرک که انگار روی آن یکی تیم شرط بسته به رفیقش با فحش رکیکی میگوید:
ما که همهی زندگی رو باختیم. این هم روش...
|
دیوید ویلر، سالهاست در دستههای پایین فوتبال انگلیس بازی میکند. از اکستر تا کویینزپارک. پورتسموث، ام کی دانز، وایکام.... ویلر در یادداشتی تازه برای گاردین، از احاطه شدن بازیکنان فوتبال در میان کمپانیهای قمار و شرط بندی انتقاد میکند.
"غیر ممکن است که بدون دیدن نام چند تایی از آن شرکتها بتوانید یک مسابقه از پنج دستهی اول فوتبال انگلستان را تماشا کنید. تقریبا در تمام 500 بازی که در دستههای مختلف انجام دادهام آنها روی پیراهنم، دور زمین، روی دیوارههای استادیوم و... نقش بستهاند. و همهی ما کسانی را میشناسیم که از اعتیاد به آن رنج میکشند... شاید بگویید خب آنها پول میپردازند و شما بازیکنان دستمزدتان در همین چرخه تامین میشود اما با کمال میل حاضرم دستمزد کاهش یابد اما دیگر نام "bet" را در اطرافم نبینم... "
چرخش پول و گردش مالی برای خلق جذابیت همان بهانه ایست که سالهاست بر تمام وجوه بازی فوتبال سایه انداخته. همان بهانهای که سود گلهای دروگبا و فرانک لمپارد را به حساب کارخانهی تولید فولاد برای ساخت تانکهای ولادیمیر پوتین واریز میکند.
بهانهای که حالا و در صورت احراز جرایم من سیتی، یک خیانت آشکار را به بالاترین سطح فوتبال عیان خواهد ساخت: کلکسیونی از بهترین بازیکنان، بهترین مربی، بهترین نتایج و و دهها جشن قهرمانی که همگی شبیه همان دودهای غلیظ یک باره محو خواهند شد. طرفدارانی که هاج و واج و به تلخترین شکل ممکن باید تیم دوم جدول را برای اعطای مقام قهرمانی جستجو کنند. و چه چیز مزخرف تر از جشن قهرمانی که ده سال بعد قرار است بر پا شود؟ بله درست مثل شادیهای گل با تاخیر در وی ای آر... طرفداران...
جیسن استوکوود مالک باشگاه گریمزبی میگوید:
"من هر هفته شادی و شور را در چشم طرفداران اطراف زمینهای کوچک انگلستان میبینم. هرگز نمیخواهم به این واقعیت بیاندیشم که آنها، یا حداقل بخشی از آنها قربانیان شرطبندی هستند..."
استوکوود پرده از حقیقتی بر میدارد که همهی ما شاهدش هستیم. سالهاست بحث در مورد بازیکنانی است که دیگر مثل قبل عرق به پیراهن باشگاه خود ندارد. بازیکنانی که پیشبرنده آنها دستمزد چند هزار پوندیست. بازیکنانی که هر فصل بر لوگوی یک باشگاه دیگر بوسهی وفاداری میزنند... حالا اما این حقیقت از درون زمین به روی سکوها و درون کافهها و پای تلویزیونها هم کشیده شده. به طرفداران. به مالکان حقیقی بازی.
.چند نفر از آنها واقعا از سه تساوی پیاپی بایرن مونیخ و نزدیک شدن رقابت قهرمانی بوندسلیگا شادمان اند؟ و چند نفر به خاطر برد ضریب مساوی غول باواریایی؟ چند نفر از ته دل برد رکسهام کوچک در اف ای کاپ را جشن میگیرند و چند نفر از سود یک شبه به خاطر برد ونزدی برابر نیوکاسل هورا میکشند... ای کاش حداقل همین شادمانی هم پایدار باشد. ای کاش یک برد، دندان طمع را از ریشه بکند. ای کاش پول بردها سرمایهی قمار بعدی، بعدی و بعدی نشوند... به قول پل مرسن
"من اعتیاد به کوکایین، به مواد مخدر دیگر و الکل را تجربه کرده ام اما اعتیاد به قمار ویرانگرترین آنهاست..."
به خاطر آن دو نفر هم که شده بار دیگر سری به نتیجهی آن بازی میزنم:
هنوز هم همان یک گل... فعلا آن پسر "این یکی را هم مثل تمام زندگی باخته"... آن بیرون هوا تمیزتر است. خبری از دود نیست و نسیم خوبی میوزد...