سه شکست متوالی مقابل بارسلونا اتفاقی نیست. برخی (بخوانید طرفداران فلورنتینو پرز) می خواهند همه کاسه کوزه ها را سر کارلو آنچلوتی بشکنند. بله، آنچلوتی مقصر است چون نمی تواند دو فصل متوالی معجزه کند. چون نمی تواند با ترکیبی وصله پینه ای و ناقص شاهکار شگفت انگیزش در فصل گذشته (لالیگا و چمپیونزلیگ) را تکرار کند.
همان طور که صدها بار گفتیم، اتفاقات فصل گذشته برای رئال مادرید به خصوص در چمپیونزلیگ، معجزه ای غیرقابل تکرار است. اگر گلهای باورنکردنی رودریگو و بنزما مقابل پی اس جی، سیتی و چلسی نبودند و اتفاقاتی جادویی رخ نمی داد، آنچلوتی در همان فصل گذشته اخراج می شد نه حالا.
کارلو مقصر است چون هواداران را به حدی پرتوقع کرده که تصور می کنند که بازیکنانی جوان نظیر رودریگو، والورده، کاماوینگا و … با همه کم تجربگی هایشان یک فوق ستاره هستند اما این دروغی بیش نیست چرا که اکثر آنها در یک میدان بزرگ جهانی یعنی جام جهانی محو بودند. در همه ترکیب های دنیا (شامل بارسلونا!) تغییر نسل به یک باره رخ نمی دهد. بازیکنان جوان به چندین و چند سال تجربه اندوزی زیر سایه بزرگان نیاز دارند و انچلوتی بهتر از هر کسی این را می داند. سه ماه درخشان شوامنی در آغاز فصل و سه ماه وحشتناکش بعد از جام جهانی این مسئله را به خوبی ثابت می کند. ترکیب رئال مادرید باید ترکیبی از جوان ها و ستارگان تشکیل بدهند. اگر وینیسیوس حالا به یک فوق ستاره تبدیل شده، به این خاطر است که لیاقتش را به دست آورده و یکی از ستارگان سرشناس یک دهه اخیر فوتبال جهان یعنی هازارد را نیمکت نشین کرده است. اما شوامنی، کاماوینگا، والورده یا رودریگو با کدام رقابت به ترکیب رسیده اند؟ این بازیکنان هنوز خام هستند، ممکن است چندین بازی یا حتی چندین ماه بدرخشند اما ناگهان محو شوند چرا که هنوز تا “مودریچ”، “کاسمیرو” یا “رونالدو” شدن فاصله دارند. مودریچ و رونالدو هم یک شبه ستاره نشدند و البته هرگز در دوران فوتبالشان نشد که بی رقیب باشند.
وقتی که در شروع فصل بحث نبود یک بال راست مناسب در ترکیب رئال مادرید مطرح شد، همه گفتند که والورده چند بازی عالی در این پست داشته و رودریگو یک ذخیره طلایی بوده، پس اگر یک بال راست مطمئن (نظیر گنبری) خریده شود، جلوی پیشرفت آنها گرفته می شود. اما این دروغی بیش نیست. حتی اگر بلینگام هم برای فصل بعد خریده شود، باید و باید مودریچ و کروس در تیم بمانند تا جود به واسطه شایستگی های خودش به ترکیب برسد نه این که مثل شوامنی، بی رقیب به ترکیب برسد و بعد از آن طوری جوگیر شود که گویی یک فوق ستاره است. این قانون قدیمی فوتبال است: بازیکنان باید لیاقت حضور در ترکیب را با شایستگی به دست بیاورند، همان طور که میلیتائو با شایستگی مزدش را گرفت و سالها پشت راموس و واران ایستاد. قطعا شوامنی، کاماوینگا، رودریگو و والورده ستارگان آینده فوتبال دنیا خواهند بود اما آنها باید حقشان را “به دست بیاورند” نه این که جایگاهی در ترکیب اصلی به آنها کادو داده شود در غیر این صورت همین فاجعه ای پیش می آید که الان به خوبی می بینیم. بازیکنانی که یک روز ستاره هستند و روز دیگر با ذره بین هم نمی شود درون چمن پیدایشان کرد.
اما جدا از پست بال راست، باید به ضعف مشهود رئال مادرید در پست دفاع چپ، دفاع راست و مهاجم نوک اشاره کنیم. در هر سه پست، رئال مادرید بازیکنانی قدیمی و باتجربه را دارد اما کیفیت نامطلوب آنها که دلیل اصلیش هم بالا رفتن سنشان است، از همان فصل گذشته مشهود بود. کارواخال بدون تردید یکی از ضعیف ترین بازیکنان فصل گذشته رئال مادرید بود که بارها و بارها مقابل مهاجمان سرعتی جا ماند و روی انها پنالتی کرد اما فقط یک بازی در فینال کافی بود تا مدیران رئال همان تک بازی را بهانه کنند و بگویند که نیازی به خرید دفاع راست نیست! در پست دفاع چپ نیز در سالهای اخیر کاملا مشخص بود که مندی هر چقدر در دفاع مطمئن است، در حمله فاجعه است. اما مشکل این جاست که فرلاند در این فصل در خط دفاعی نیز مطمئن نیست. آلابا در این فصل اغلب روی تخت بیمارستان بوده و ناچو نیز با وجود تعریف و تمجیدهای بیش از حدی که هموطنان اسپانیایی اش در رسانه ها تقدیمش می کنند، یک خط در میان ظاهر می شود و در برخی شب ها نظیر ال کلاسیکو فاجعه آمیز ظاهر می شود.
اما هیچ کس نمی داند که چرا سرنوشت پروژه 700 میلیونی رئال مادرید به دست یک مهاجم 35 ساله سپرده شده است؟ در فصل گذشته هر بار که بنزما مصدوم می شد، کادر فنی رئال مادرید رخت ماتم بر تن می کرد. چطور می شود که مدیران رئال اجازه می دهند که تیمشان یک فصل دیگر بدون مهاجم ذخیره باشد به خصوص که یوویچ هم از تیم رفته است. در همین جاست که خیلی از ما شک می کنیم که نکند مدیران رئال مادرید عمدا به ضعف های تیم در پست دفاع راست، دفاع چپ، بال راست و مهاجم نوک چشم بسته اند تا بارسا را قهرمان لالیگا کنند. در غیر این صورت باید به عقل مدیران رئال شک کنیم (که حقیقتا تصور نمی کنیم که میلیاردری نظیر فلورنتینو پرز، آدم کم هوشی باشد و به همین خاطر احتمال این که ترکیب تیم عمدا تقویت نشده باشد را محتمل تر می بینیم!)
در پایان باید بگوییم که بله، کارلو آنچلوتی مقصر است که هواداران رئال را این قدر پرتوقع کرده که از تیمی که ترکیبی از بازیکنان پا به سن گذاشته و جوان های خام (به علاوه یکی دو ستاره نظیر وینیسیوس و میلیتائو) است، انتظار دارند که کل جامها را درو کند. تقصر کارلو است که کاری کرده که هواداران رئال تصور کنند که این ترکیب بی ستاره از ترکیب تیم هایی نظیر لیورپول و بارسلونا که چند صد میلیون یورو برای ساختنشان در سالهای اخیر هزینه شده، بهتر است. فراموش نکنیم که زیدان با همه نبوغ و استعداد مربیگری خود دقیقا با همین ترکیب در فصل 21-2020 به بن بست رسیده بود و به شکل بدی توسط چلسی حذف شد. نمی گوییم که زیدان مقصر آن نتایج بوده چرا که دقیقا همین ترکیب (با حداکثر دو، سه تغییر غیرمحسوس) را در اختیار داشت. قطعا مربی بعدی (چه رائول و چه پوچتینو) با همین ترکیب نه تنها نتایجی بهتر از شاهکار آنچلوتی در سال 2022 کسب نخواهد کرد بلکه احتمال این که یک فاجعه بزرگ تر به بار بیاید هم کم نیست مگر آن که مدیران رئال دست به کار شوند و علاوه بر بلینگام چندین نیاز اساسی دیگر تیم را هم رفع کنند که فعلا بوهای خوبی در این زمینه به مشام نمی رسد.
نمی شود که پیکان جوانان را در اختیار فرستاپن قرار بدهی و انتظار داشته باشی که فرمول یک را ببرد! اگر قرار به پروژه جوان سازی و استفاده از آلوارو رودریگز، آریباس، توبیاس و … است پس اولا که آنچلوتی به اشتباه انتخاب شده چرا که کارلو هرگز مربی بازیکن سازی نبوده است. از سویی دیگر اگر قرار است که این فصل فدای جوان سازی تیم شود، پس چرا مدیر تیم خبرنگاران وابسته را اجیر می کند که تا جایی که می توانند مربی تیم را بکوبند و او را مقصر نتیجه نگرفتن بنامند؟ برخی از نبوغ ژاوی می گویند اما اگر او هم لامبورگنی در اختیار نداشته باشد، حداقلش یک پژو 2008 نقلی در اختیار دارد که وقتی بازیکنی مصدوم می شود یا افت می کند، بتواند جایش را پر کند نه این که مثل رئال مادرید کلا 16-17 بازیکن در اختیارش باشد که اگر چند نفر هم افت کردند یا مصدوم شوند، شیرازه تیم از هم بپاشد! وقتی که مربی مهره کافی نداشته باشد، پس نمی توان انتظار داشت که تنوع تاکتیکی شگفت انگیزی از خود بروز بدهد و مجبور است که با همان معدود داشته هایش بسوزد و بسازد.
قبل از حمله به آنچلوتی بهتر است که به حال و روز رئال مادرید در سال 2021 فکر کنیم، زمانی که پرز به عنوان آخرین گزینه (پس از پاسخ رد کونته، آلگری و پوچتینو) به سراغ کارلو رفت و مربی ایتالیایی نتایجی فراتر از حد انتظارات گرفت. ایرادهای فنی آنچلوتی به خصوص در بازی رفت کوپا مقابل بارسا بر کسی پوشیده نیست اما قربانی کردن کارلو و نادیده گرفتن ضعف مدیریتی دقیقا همان چیزی است که پرز و رسانه هایش به ذهن هواداران فرو می کنند تا همان طور که پلگرینی، خود آنچلوتی (در دوره اولش) و زیدان (در دوره دومش) را پشت آنها مخفی کردند، این بار نیز خود را پشت مربی قایم کنند. هر چقدر آنچلوتی در دو شکست مقابل بارسا در بازی سوپرجام و بازی رفت کوپا مقصر بود، نمی توان در بازی برگشت لالیگا او را مقصر دانست چرا که چوب نمایش ضعیف مهره هایی را خورد که چاره ای جز بازی دادن به آنها نداشت. وقتی کریم افت می کند، مربی چه گزینه های دیگری دارد؟ ماریانو؟ آلوارو رودریگز کاملا بی تجربه؟ از قدیم گفته اند که هر چقدر پول بدهی، آش می خوری و این آشی که در حال حاضر توسط آنچلوتی پخته شده، از سر فلورنتینو پرز هم زیاد است!
با همه این ها هنوز وقت برای نجات فصل وجود دارد. کامبک مقابل بارسا در کوپا می تواند همه این سه شکست متوالی در ال کلاسیکوها را بشوید و ببرد. کارلو مرد معجزه هاست و از او هر کاری بر می آید همان طور که با وصله پینه ای ترین ترکیب تاریخ رئال مادرید توانست معجزه وارترین چمپیونزلیگ تاریخ باشگاه را رقم بزند