بهترین تیم‌های فوتبال همیشه نیروی هجومی بزرگی داشته‌اند. یک دفاع عالی ممکن است منجر به یک کلین شیت یا یک امتیاز شود، اما تا زمانی که گل نزنید نمی‌توانید در یک مسابقه فوتبال پیروز شوید و اگر گل‌ها همچنان به ثمر می‌رسند، شاید بتوانید یک یا دو جام را به دست آورید. بسیاری از بهترین تیم های فوتبال چیزی مشترک دارند و آن داشتن یک قدرت تهاجمی عالی است که به آنها اجازه می دهد بازی ها را ببرند. ترکیب‌ها ممکن است با دوره‌های مختلف فوتبال متفاوت باشد، به‌طوری‌که خط حمله واقعی از 0 (ترکیب معروف 4-6-0 دل بوسکه) تا 3 یا 4 مهاجم تشکیل شده است. اما اغلب 3 بازیکن هستند که در واقع خط مقدم هستند.
بنابراین میخواهیم نگاهی به بهترین سه‌گانه‌های هجومی تاریخ فوتبال داشته باشیم.
سر بابی چارلتون، جورج بست، دنیس لاو (منچستریونایتد)
منچستریونایتد به عنوان پرافتخارترین تیم در فوتبال انگلیس، با مثلث‌های تهاجمی بزرگ بیگانه نیست. از دوران یورک و کول گرفته تا بکام، گیگز، ون نیستلروی و حتی بعدها توز، رونی، کریستیانو رونالدو. اما هیچ یک از این همکاری ها به اندازه سه گانه بابی چارلتون، دنیس لاو و جورج بست که مطمئناً نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین سه گانه‌های هجومی تمام دوران در تاریخ فوتبال ثبت کردند، قوی نبود.
چارلتون، بست و لاو که به عنوان تثلیث مقدس شناخته می شوند، منچستر یونایتد را تحت مدیریت سر مت بازبی معروف که به باشگاه کمک کرد تا از روزهای سختی که پس از سقوط هواپیمای غم انگیز که منجر به کشته شدن بیشتر تیم منچستریونایتد شد، عبور کند.
با توانایی خارق‌العاده لاو در ضربات پایانی و خلاقیت چارلتون، منچستریونایتد توانست موقعیت‌های زیادی ایجاد کند، اما سپس به آن لمس جادویی جورج بست اضافه کنید تا یکی از بهترین سه‌گانه‌های هجومی در جهان خواهید داشت. تثلیث مقدس به منچستریونایتد کمک کرد تا دو عنوان قهرمانی در لیگ دسته اول را کسب کند و جام ملت های اروپا در سال 1968 در راس همه دستاوردهای آنها قرار گیرد. این سه نفر همچنین در دوره ای که با هم بازی می کردند، هر کدام یک جایزه توپ طلا را به دست آوردند که آنها را در بین بهترین سه گانه هجومی تاریخ فوتبال منحصر به فرد می کند. در سال 2008، منچستریونایتد مجسمه ای از این سه اسطوره را در خارج از ورزشگاه اولدترافورد نصب کرد تا عظمت آنها را در تاریخ باشگاه نشان دهد.
_________________________________________________________
فرانس پوشکاش، ناندور هیدگکوتی، ساندور کوچیس (مجارستان)
یک هوادار فوتبال مدرن ممکن است از گنجاندن 3 بازیکن مجارستانی در این لیست از بهترین سه گانه هجومی تمام دوران غافلگیر شود، اما وضعیت در دهه 1950 متفاوت بود، جایی که مجارستان گربه سیاه در تمام رقابت های جام جهانی بود زیرا آنها احتمالاً سه نفر از برترین مثلث‌ها را داشتند. بهترین مهاجمان تاریخ تیم مجارستان فرانس پوشکاش، ناندور هیدگکوتی و ساندور کوچیس بودند. لقبی که به این سه نفر داده شده بود (Magical Magyars=جادوی مَگیارز) بود.
این سه مثلث در جام جهانی ۱۹۵۴ به هیچ تیمی رحم نمی‌کرد و آنها را گلباران می‌کردند.
ناندرو هیدگکوتی بازیسار و مغز متفکر پشت خط حمله بود، فرانس پوشکاش تمام کننده تمام عیار و گیلاس روی کیک ساندرو کوچیس دربیل‌زن و نمایشگر قهار بود.
این سه نفر ترس را در دل هر مدافعی در جام جهانی ۱۹۵۴ انداخته بودند، و یکی از به یادماندنی ترین جام جهانی های تاریخ را در ذهن فوتبال دوستان هک کردند.
گل های تیمی، ضربات سر، گل‌های ساده یک بر یک و کلی شادی های بعد از گل به وجود آوردند. کوچیس، پوشکاش و هیدگکوتی به مجارستان کمک کردند و آمار شگفت انگیز19گل را در یک تورنمنت جام جهانی به ثمر برسانند.
کوچیس با 11 گل و پوشکاش و هیدگکوتی هر کدام 4 گل مسابقات را به عنوان بهترین گلزن به پایان رساندند.
این سه نفر تاریخ ساز شدند زیرا مجارستان را به فینال جام جهانی بردند اما به طرز شگفت انگیزی فینال را به آلمان غربی باختند که نتواستند اولین قهرمانی خود را در تاریخ کسب کنند. اما با وجود اینکه آنها نتوانستند جام را به دست بیاورند، ستاره های واقعی آن تورنمنت فرانس پوشکاش، ناندور هیدگکوتی، ساندور کوچیس بودند و همکاری آنها هنوز هم امروز به عنوان یکی از بهترین تیم های سه گانه هجومی در تاریخ فوتبال یاد می شود.
_________________________________________________________
یوهان کرایف، اسجاک سوارت، پیت کایزر (آژاکس)
وقتی از فوتبال به عنوان "بازی زیبا" یاد می شود، سخت است که به تیم های هلند و آژاکس در دهه 70 فکر نکنیم. سبک Total Football که دارای سبک فوتبال عالی، سرگرم کننده و هجومی بود که توسط استادان هلندی به کمال رسید، واقعاً در اردیویسه و به ویژه در آژاکس شروع شد، جایی که یکی از بهترین فوتبالیست های تاریخ، یوهان کرایف با آن هم گروه شد، و یکی از بهترین سه مثلث مخوف را تشکیل دادند.
بسیاری از آنچه که اکنون فوتبال مدرن در نظر گرفته می شود، واقعاً در دهه 1960 و 70 آژاکس سرچشمه گرفته است. فلسفه فوق‌العاده Total Football آژاکس آنها را به موفقیت‌های چشمگیری در آن دوره سوق داد و تا حد زیادی به لطف این سه بازیکن بود. کرایف در وسط و سوارت و کایزر در هر جناح، مهاجمی ساده با دو وینگر در هر طرف که در فوتبال امروز بسیار می بینیم.
کرایف، سوارت و کایزر به آژاکس کمک کردند تا 6 عنوان قهرمانی Eredivisie را کسب کند، ۴جام داخلی و ۳ جام اروپایی متوالی باورنکردنی (که اکنون به عنوان چمپیونزلیگ شناخته میشود) بین فصل های 1970تا1973، با فصل 1971_72 توانستند یک سه‌گانه نادر کسب کنند.
با وجود اینکه این سه نفر هرگز نتوانستند مثلث خطرناک خود را در تیم ملی هلند تشکیل دهند، اما توانستند در تیم باشگاهی خود دوران عالی را سپری کنند.
_________________________________________________________
پله، کوتینیو، په په (سانتوس)
گل‌ها، گل‌ها و حتی گل‌های بیشتر، چیزی است که وقتی ۳ تا از بهترین مهاجمان برزیلی تمام دوران را کنار هم می‌گذارید، به دست می‌آورید. جفت تقریباً افسانه ای کوتینیو، په په و خود اسطوره فوتبال، پله، سانتوس دهه 1950 و 60 را به یکی از بزرگترین تیم های باشگاهی تاریخ فوتبال تبدیل کرد. در آن زمان به نظر می رسید که هیچ کس نمی تواند سانتوس را که توسط یکی از بهترین تیم های سه گانه هجومی فوتبال هدایت می شد، متوقف کرد.
پله نامی است که اکثر افرادی که در هر درجه ای در معرض ورزش هستند، ممکن است تشخیص دهند که چه اسطوره‌ای است، اما حتی در آن زمان کوتینیو و په په آنقدر بزرگ بودند که پله جزئی از انها بود. آنها در موفقیت بی سابقه سانتوس در ۱۵ سالی که باهم بودند، بازی کردند.
ما احتمالاً بهترین بازیکن تمام دوران را پله داریم، که در کنار بهترین شریک فوتبالی‌اش کوتینیو و پشت سر آنها، کانن ویلا بلمیرو مقلب به په‌په با پای چپش. هیچ تیم دیگری واقعاً در مقابل سانتوس شانسی نداشت و مدافعین حریف فقط نظاره‌گر بازی زیبا این سه مثلث بودند.
پله با 643 گل و پپه و سانتوس به ترتیب 405 و 307 گل به ثمر رساندند، فضای کمی برای رقابت در میان بهترین تیم های سه مثلث هجومی تاریخ فوتبال حداقل برای یک همکاری موفق از نظر گلزنی باقی مانده است. این سه نفر همگی فاتح جام جهانی بودند و با عناوین متعدد سری آ برزیل و همچنین 2 کوپا لیبرتادورس به سانتوس کمک کردند. آنها در طول همکاری خود توانستند 1418 گل در 1800 بازی به ثمر برسانند و من به شما به جرات می‌گویم هیچ مثلثی همانند این مثلث وجود ندارد.
_________________________________________________________
لیونل مسی، لوئیس سوارز، نیمار (بارسلونا)
مثلث MSN معروفی می‌آید که شامل دوتا از بهترین مهاجمان امروزی با نام های لوییز سوارزس و نیمار و مسلما بهترین بازیکن فوتبالیست، لیونل مسی است. در حالی که BBC رئال مادرید بازیکنان بزرگی بودند، MSN بارسا یک تکنیک و استعداد خالص بود، به طوری که هر سه آنها می‌توانستند کارهای وحشتناکی را در زمین انجام دهند و مدافعان مقابل را مانند بازیکنی آماتور از بین ببرند. مسی و نیمار قبلاً روابط بسیار خوبی داشتند و معمولاً با یک بازیکن مهاجم دیگر مانند الکسیس سانچز ارتباط برقرار می کردند تا حریفان را به هم بزنند، اما با اضافه شدن سوارز در سال 2014 فقط باعث شد که ایکس فاکتور به حملات بارسلونا اضافه شود و این سه بهترین دوران زندگی خود را با هم تجربه کردند.
شاید باورنکردنی ترین چیزی که این سه بازیکن داشتند، مکتب فکری بارسلونا بود که یاد می دهد چگونه فوتبال زیبا بازی کنید و همیشه توپ را به کسی که شانس بیشتری برای گلزنی دارد پاس دهید. این بسیار ساده به نظر می رسد، اما وقتی بازیکنانی دارید که کاملاً قادر به گلزنی حتی از نیمه راه هستند و وقتی تصمیم می گیرند کار تیمی را مقدم بر خود قرار دهند، باعث میشود که همیشه به یکدیگر کمک کنند و آنقدر هماهنگ هستند که می تواند هر فرصتی را به یک گل تبدیل کند.
مسی، نیمار و سوارز توانستند در 450 بازی با هم 364 گل به ثمر برسانند و در نهایت 173 بار به یکدیگر پاس گل دادند، که به کار تیمی ذکر شده در بالا می بالند. بزرگترین دستاورد آنها در اولین فصلی بود که با هم بازی کردند، زمانی که به بارسلونا کمک کردند تا سه گانه بی سابقه را به دست آورد، و اولین باشگاهی بودند که این کار را دو بار انجام داد. علاوه بر آن، آنها دو لالیگا و دو جام کوپا دل ری را نیز به دست آوردند، اما این سه گانه، علیرغم اینکه یکی از بهترین سه گانه هجومی تاریخ فوتبال بود، چندان دوام نیاورد زیرا نیمار به زودی تصمیم گرفت بارسلونا را ترک کند و به پی اس جی بپیوندد. چه کسی میداند اگر این اتفاق نمی‌افتاد به چه چیز‌هایی می‌رسیدند.
_________________________________________________________
کریستیانو رونالدو، گرت بیل، کریم بنزما (رئال مادرید)
BBC معروف که بسیاری از طرفداران رئال مادرید خاطرات خوبی از آنها دارند، اولین مثلث هجومی رئال مادرید است که در این لیست از بزرگترین سه گانه هجومی تاریخ فوتبال ظاهر می شود. کریستیانو رونالدو در طول دوران حرفه‌ای خود با بازیکنان زیادی در خط حمله بوده است، اما در اوج قدرت او در کنار گرت بیل و کریم بنزما بخشی از یک نیزه سه سر هجومی ترسناک بود و رئال مادرید را از نظر افتخار اروپا به قله دست نیافتنی رسانده بودند.
در حالی که بنزما به طور معمول در مرکز قرار داشت، رونالدو در سمت چپ عمل کرد و بیل، که چپ پا است در سمت راست خط حمله بود، اما این سه به راحتی می‌توانستند موقعیت خود را تغییر دهند، زیرا همگی می‌توانند چندین نقش را ایفا کنند. این سه نفر هم با توپ در پای خود و هم در هوا توانایی زیادی داشتند، بنابراین هر سانتری که به محوطه جریمه می رسید معمولاً یک تهدید بود. البته هر سه اینها توانایی زیادی در ضربات قیچی برگردون داشتند.
رونالدو و بنزما پیش از آمدن بیل با هم در تیم بودند، اما رئال مادرید در آن زمان تمام تلاش خود را برای خرید بهترین بازیکن لیگ برتر در آن زمان گرت بیل انجام داد. این انتقال مانند هر انتقال بزرگ رئال، برای ساختن تیمی قوی بود که بتواند به رئال مادرید برای رسیدن به رویای دهمین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا کمک کند. و همانطور که اتفاق افتاد، بیل در واقع مهره گم شده بود زیرا او آمد و بلافاصله در تیم جای گرفت و در کنار بنزما و رونالدو، رئال مادرید را به دهمین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا رساند.
این مثلث به سه قهرمانی متوالی دیگر در لیگ قهرمانان اروپا دست یافتند و جایگاه خود را در بین بهترین سه گانه هجومی تاریخ فوتبال تثبیت کردند. رونالدو با ۲۴۹ گل و بنزما با ۱۰۵ گل و بیل با ۹۸ گل توانستند در مجموع ۴۵۲ گل به ثمر برسانند تا باعث شود رئال مادرید به چهار قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و همچنین یک لالیگا و یک کوپا دل ری برسند. آنها به عنوان یکی از بهترین نیروهای هجومی که رئال مادرید تا به حال داشته است در تاریخ ثبت خواهند شد‌ه‌اند.
_________________________________________________________
رونالدو، ریوالدو، رونالدینیو (برزیل)
با نگاهی به گذشته، حتی گفتن نام این سه بازیکن، هواداران فوتبال را در سراسر جهان هیجان زده می کند، اما در سال 2002 اینطور نبود، زیرا رونالدو که سال ها پسر طلایی برزیل بود، از یک مصدومیت وحشتناک با بسیاری از افراد برگشته بود. حتی از تصمیم برای قرار دادن او در تیم جام جهانی 2002 انتقاد کردند و از سوی دیگر رونالدینیو بود که فقط 22 سال داشت و هنوز خودش را به عنوان یک بازیکن ثابت نکرده بود. اما این سه نفر به طرز باشکوهی ثابت کردند که شک‌ها اشتباهی پیش نبود، زیرا آنها بهترین عملکردهای جام جهانی را ارائه کردند و به یکی از بهترین سه‌گانه‌های هجومی در جهان تبدیل شدند.
تیم برزیل 2002 که توسط بسیاری به عنوان "آخرین تیمی که جوگا بونیتو بازی کرد" نامیده می شود، چیز دیگری بود. آنها با تفکرات تهاجمی شدید و بازی زیبا، هر حریفی را ضربه فنی می‌کردند و به راحتی از روی آنها غلتیدند و به نظر می رسید تمام حملات آنها در پایان یا ریوالدو یا رونالدو را پیدا می کند. با بازی رونالدینیو در نقش بازیساز نحوه بیان این سه نفر در زمین، سرگرم کردن تماشاگران و در عین حال رسیدن به هدف تیمی در پایان هر مسابقه، هم زیبا و هم به نوعی غم انگیز است، زیرا به نظر می رسد امروز هیچ بازیکنی وجود ندارد که بتواند آن را تا این حد تکرار کند.
رونالدو با زدن ۸گل، ریوالدو با زدن ۵گل و رونالدینیو با زدن ۲گل توانستند ۱۵ گل از ۱۸ گل تیم را به ثمر برسانند . البته باید پاس گل ها را هم اضافه کرد. این سه نفر توانستند برزیل را به پنجمین قهرمانی تاریخ جام جهانی برساندند.
علیرغم دوره کوتاهی که «سه‌آر» با هم داشتند، نحوه بازی آنها و رساندن زیبایی فوتبال خیابانی به بزرگترین صحنه فوتبال، آنها را به یکی از بهترین سه‌گانه‌های هجومی تاریخ فوتبال تبدیل کرده است.
_________________________________________________________
پله، گارینچا، واوا (برزیل)
به ندرت تیمی به اندازه تیم برزیل در سال های 1958 و 1962 افسانه ای وجود دارد. اگر کوه المپ برای فوتبال وجود داشته باشد، آن تیم همان برزیل خواهد بود. سه نفری که حمله آنها را رهبری کردند، مانند سه تیم برزیلی دیگری که در لیست خود داریم، به طرح اولیه بسیاری از مثلث‌های تهاجمی تبدیل شدند. پله و گارینچا به راحتی یکی از بهترین زوج های تاریخ فوتبال هستند. این دو با هم 40 بازی برای برزیل انجام دادند و برزیل در هیچ یک از آن بازی ها شکست نخورد و گارینچا تا آنجا پیش رفت که در تمام دوران ملی خود فقط یک بار شکست خورد. به آن واوا باتجربه و پرکار را اضافه کنید و در نهایت با ترکیبی از اهداف، ترفندها و سرگرمی ها مواجه خواهید شد. به زبان ساده، جوگا بونیتو این سه نفر اولین بار در جام جهانی 1958 با هم بازی کردند. پله در آن زمان یک بچه 17 ساله بود و تا آخرین بازی گروهی برزیل در این بازی حضور نداشت.
پس از اینکه ویسنته فئولا، سرمربی برزیل تصمیم گرفت پس از دو نمایش ضعیف برزیل در ابتدا، ترکیب را تغییر دهد. تغییر در ترکیب با اولین حضور این سه نفر در کنار هم و پس از آن این سه نفر قدرت خود را به رخ کشیدند، که با ۱
پاس گل گارینچا و گلزنی واوا و پله انجام می‌شد. این زوج ۱۱گل به ثمر رساندند و به برزیل کمک کردند پس از شکست ۵_۲ میزبان (سوئد) در یکی از پرگل‌ترین جام‌های جهانی، قهرمان شود.
زمانی که جام جهانی 1962 فرا رسید، پله از نظر بسیاری از افراد
بهترین بازیکن جهان بود، اما پس از گلزنی در بازی اول، در بازی دوم مصدوم شد و قرار بود بقیه مسابقات را از دست بدهد. گارینچا، شادی مردم را افزایش داد، زیرا او مسابقات را طوفانی کرد و در نهایت بهترین بازیکن و بهترین گلزن آن مسابقات شد، هرچند که دومی را با ۵ بازیکن دیگر از جمله واوا به اشتراک گذاشت. با این وجود، این سه نفر به برزیل کمک کردند تا خود را به عنوان غول جام جهانی با مشارکت گسترده در 2 جام اول این کشور تثبیت کند و بنابراین تبدیل به یکی از بهترین سه‌گانه‌های هجومی در تاریخ فوتبال شوند.
_________________________________________________________
آلفردو دی استفانو، فرانس پوشکاش، فرانسیسکو خنتو (رئال مادرید)
دومین حضور فرانس پوشکاش در لیست، این بار احتمالا خطرناک ترین مثلث تاریخ فوتبال که رئال مادرید را به غول اروپایی امروز تبدیل کرد. موفقیتی که این سه به دست آوردند حتی توسط بازیکنانی مانند کریستیانو رونالدو و لیونل مسی نیز نتوانستند بدست بیاورند نشان دهنده گواه کافی بر کیفیت و موفقیت آنهاست.
رئال مادرید پیش از این در سال 1958 سه بار قهرمان اروپا شده بود، زمانی که پوشکاش، یکی از بهترین مهاجمان جهان به آنها پیوست. در حالی که دی استفانو و پاکو خنتو افسانه ای نیز برای کمک به رئال حضور داشتند، رئال مادرید به تسلط خود در اروپا ادامه می دهد. رسیدن به فینال های متعدد جام ملت های اروپا همکاری دی استفانو و پوشکاش به طور خاص عالی بود زیرا این دو به طور کامل از یکدیگر تعریف می کردند و پوشکاش خوشحال بود و هر دو گل های زیادی به ثمر می‌رساندند.
همکاری این سه نفر 6 سال به طول انجامید که باعث شد آنها 4 قهرمانی لالیگا و همچنین 2 جام اروپا را به دست بیاورند که به ویژه فینال 1960 بهترین بود زیرا پوشکاش 4 گل و دی استفانو 3 به ثمر رساند و رئال مادرید در بازی 7-3 مقابل اینتراخت پیروز شد. اگرچه دی استفانو در سال 1964 از رئال جدا شد، خنتو و پوشکاش به کسب افتخار ادامه دادند که در نهایت پاکو خنتو با 6 عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا پرافتخارترین بازیکن لیگ قهرمانان اروپا شد. خنتو و دی استفانو و پوشکاش رئال مادرید را به غول اروپایی که امروز هستند رساندند و در این روند تبدیل به بهترین سه گانه هجومی تاریخ فوتبال شدند.
