پس از تماشای فراوان فوتبال، به راحتی میتوان بیشتر چیزهایی که این ورزش برای ارائه دارد را احساس کرد. درام، هیجان، شادی - نسخههای جدید در زمینههای جدید همیشه سرگرمی عالی ایجاد میکنند. اما یافتن راههایی برای شوکهکردن، شگفتزده کردن و غرق شدن در فوتبال ممکن است کم رخ دهد. یک نمونه از آن میتوان به بازی برزیل- آلمان در نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۱۴ اشاره کرد.
نکته مهمی که باید در مورد این بازی در سال 2014 به خاطر سپرد این است که این اتفاق متحیر کننده در خاک خود برزیل رخ داد. با اینکه این واقعه نزدیک به ۹ سال از آن میگذرد، اما هیچ وقت از ذهن فوتبال و فوتبال دوستان پاک نخواهد شد. چه در زمان گذشته یا حال و چه در زمان آینده.
حتی در حالی که برزیل قرار بود بدون نیمار و تیاگو سیلوا مقابل آلمان قرار بگیرد، به هرحال بازی این دو تیم قرار بود برابر پیش بینی شود. با وجود کیفیت فراوان آلمان، این تیم هنوز نتوانسته بود در مراحل قبلی کاملاً متقاعد شود و به کیفیت عملکرد مرتبط با قهرمانی در جام جهانی برسد. برزیل که برای اولین بار از سال 1950 میزبانی این مسابقات را برعهده داشت، شروع خوبی داشت، اما رفته رفته همه چی برعکس آنچه فکر می کردیم اتفاق افتاد. با پخش سرود برزیل، به نظر می رسید که ورزشگاه در حال پرواز است. تماشاگران چنان پیراهن نیمار را به بالا گرفته بودند که انگار برایشان مهم نبود، نیمار مصدوم شده و در کنار آنها بازی را تماشا می کند. با بیش از 58000 تماشاگر، چنان آواز میخواندند که گویی روح جانلوئیجی بوفون تسخیر شده بود. پس از توقف موسیقی، استادیوم و بازیکنان همچنان به سرود خود ادامه دادند. حتی با دانستن اینکه چه چیزی قرار است اتفاق بیافتد، سخت است که اکنون آن را تماشا کنید و احساس ناراحتی نکنید.
چگونه ممکن است یک تیم از مردان بسیار با استعداد آلمانی ارتش بیش از 50000 نفری را که به نظر می رسید همگی آماده ورود مستقیم به خود جهنم بودند، متوقف کنند؟ یک شروع روان اما نسبتاً یکنواخت باعث شد آلمان در دقیقه ۱۱ از طریق توماس مولر به برتری برسد.
نشانههای وحشت در ردههای برزیل قابل مشاهده بود. زیرا آنها در جستجوی پاسخی سریع به میدان رفته بودند و به طرز دردناکی با ضدحملات آلمان باز ماندهاند، اما ۱۲ دقیقه دیگر نگذشته بود که آلمان دوباره راه گلزنی را پیدا کرد.
تصاویر برزیلیها در میان جمعیت برای مدت طولانی در خاطر باقی میماند. به همان اندازه گیجکننده، کاملاً حیرتزده، شگفتزده و وحشتزده از آنچه در مقابلشان رخ می داد. میروسلاو کلوزه جایگاه خود را به عنوان رکورددار گلزن در فینال جام جهانی تثبیت کرد و رکورد رونالدو را از آن خود کرده بود. چیزی که در نهایت به یک توهین نسبتاً کوچک اضافه شده در کنار فاجعه بزرگتر قریب الوقوع رخ داد.
در دقیقه ۲۳ بازی ، آلمان دومی را به برزیل زد. اما این پایان کارنبود بلکه شروع قبل طوفان بود. در دقیقه ۲۹ بازی بود که آلمان پنجمی را زد ورزشگاه را غرق در سکوت کرد. هر کسی که بازی را تماشا می کرد، احتمالاً نمیتواند فراموش کند که کجا بوده یا احساس خود را در هنگام آشکار شدن صحنه های گل چطور نشان داده است.
تصاویر برزیلیها در میان جمعیت برای مدت طولانی در ذهن باقی میماند. به همان اندازه گیجکننده، کاملاً حیرتزده، شگفتزده و وحشتزده از آنچه در مقابلشان اتفاق افتاده است. یک جمعیت ناامید که در جستجوی خون هستند. این اتفاق برای آنها کاملا طبیعی بود.
در حالی که عملکرد دیوید لوئیز توسط بسیاری مشخص شده بود که چقدر فاجعه است، اما او تنها نبود. به ویژه، دانته و مارسلو در کنار او، لوئیز گوستاوو در جلو و فرناندینیو در کنار او یا بهتر است بگوییم همه بازیکنان برزیل از آنچه فکر می کردیم افتضاح بودند.
بازیکنانی که در سطح باشگاهی خود هر کدامشان برای تیم هایشان مهره های فوق العاده بودند اما در این بازی تک تکشان تبدیل به مبتدی ترین بازیکن در جهان شده بودند. تا به امروز، درک اینکه چگونه کسانی که به بهترین دوران اوج بازی خود رسیدهاند، در مجموع میتوانند بهطور کلی برای چند دقیقه، آرامش خود را به طرز وحشتناکی از دست دهند، بسیار متعجب کننده است.
تحقیر به حدی بود که متس هوملز بعداً فاش کرد که در وقت استراحت، تیم آلمانی پذیرفت تا در نیمه دوم بازی را سخت نگیرد. یادداشتی که به نظر می رسید برای آندره شورله زیاد اهمیتی نداشته است.
همانطور که از آن زمان تا کنون شناخته شده است، "عذاب Mineirão " یک نقطه عالی برای تأمل در یک جام جهانی است. همه ما انفجارها و فروپاشیها را در لحظات بزرگ دیدهایم، اما منصفانه است که بگوییم هیچ چیز کاملاً شبیه ای آنچه در آن شب رخ داد ندیده بودیم.
در حالی که ممکن است گاهی احساس کنیم همه چیز را دیدهایم، مثل اینکه همیشه نسخهای از اتفاقات بعدی را میدانیم، یادآوری قابل توجهی است که گاهی اوقات، ما اصلاً چیزی نمیدانیم.