ی روز سر زده رفتم تمرین بارسا به گواردیولا گفتم میخوام بیام تو
پپ گفت ولی الان ی تمرین خیلی مهم داریم
حواس بازیکنا پرت میشه
میدونی که دوستت دارم مجید
ولی صبر کن
من گفتم برو کنار بینیم بالا
رفتم تو همه بازیکنا اومدن هههه اومدی خسته شدیم از تمرین
مسی توپو آورد ی دریبل بهم زد بعد پاس ژاوی شروع گردیم بازی
به اینیستا
اینیستا به پیکه لایی زد بعد دوباره پاس به مسی
مسی توپو آورد بالا
ی شوت مهلک زدم والدزکبیربه طرز عجیبی توپو درآورد
گفتم ایول والدز
خوشحالی کردم
همه تعجب کردن گفتن شوتت رو مهار کرد
گفتم از خدامه از خدامه ههههه
من گفتم گواردیولا قهر کرد؟
یدفعه با نون سنگگ اومد گفت نه بابا خخخخ
پویول گفت بربری بهتر بودا
مکسول گفت نه میمونه سر دلمون
والدز گفت تخم مرغ داریم ژاوی بپر درست کن
گواردیولا بهم گفت آفرین خوب اومدی تو زمین نشون دادی واقعا عاشق این جایی
بعد با مسی و چند تا از بازیکنا شروع کردیم تکضرب پاسکاری میکردیم پپ نظارت میکرد
ولی ژاوی آشپزخونه بود
آهنگ میخوند و تخم مرغ میشکست خرما ها رو ریخت تو تخم مرغا هم زد شد تمریه
بعد وقتی داشت درست میکرد منو مسی رفتیم آبمیوه ریختیم روش فرار کردیم خندیدیم
ژاوی افتاد دنبالمون خنده خنده
بعد پویول گفت بوی سوخته میاد!
این تخم مرغا جزغاله شدن که ژاوی کدوم گوری هستی
هانری گفت اشکال نداره الان وقت ناهاره ی بختیاری میگیریم میزنیم تو رگ
۱ ساعت گذشت نیومد ۲ ساعت گذشت نیومد
همه نگران بودیم که یدفعه مدیر رئال زنگ زد گفت یا این بازی رو از عمد میبازید یا هانری میمیره!
همه متاثر بودیم
اما چیزی به ذهن مسی رسید...
خلاصه نقشه رو کشیدیم
زلاتان ماسک پنالدو گذاشت گفت سلام منم پنالدو از خودمونم درو باز کن مدیر رئال
بعد اون درو باز کرد زلاتان اشاره زد همه بپرید بالا
آژیر خطر زده شد
اما دیر بود
ابراهیموویچ هانری رد کشید بیرون
ولی لحظه آخر مدیر رئال بمب ساعتی فعال کرد
گفت باید میدونستین اینجوری میشه
من گفتم سیم قرمز سیم قرمز
خوشبختانه والدز کبیرمتوجه منظورم شد و سیم قرمز رو کشید بمب غیر فعال شد
ی هلیکوپتر نشست اونجا و مدیر رئال داشت فرار میکرد
ولی ژاوی کشید رو دروازه و مسی شوت شیشه های هلیکوپتر ریخت پایین
بعد مدیر رئال رو دستگیر کردیم و ازش لواشک سیب درست کردیم