پس از پایان هفته سوم مسابقات لیگ برتر خلیج فارس، پرسپولیس با ۳ گل زده، پایینتر از شمسآذر قزوین و ملوان، یکی از ضعیفترین خطوط تهاجمی رقابتها را در اختیار دارد. سه گلی که البته هیچ کدام توسط تک مهاجم پرسپولیسیها یعنی شهاب زاهدی به ثمر نرسیده است. دو گل توسط مدافعین (علی نعمتی و گیورگی گولسیانی) و یک گل توسط هافبک کناری (سعید صادقی)، حاصل عملکرد سرخپوشان پایتخت در سه هفته اخیر بوده است.
اما ضعف گلزنی مهاجمان هدف پرسپولیس، تنها محدود به این فصل نیست. به استثنای فصلی در میانه راه عذر کالدرون را خواسته شد و فصل جاری، طی ۳ فصلی که یحیی گلمحمدی به طور کامل هدایت این تیم را برعهده داشته، تنها در فصل ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که بهترین گلزن فصل سرخپوشان پایتخت در لیگ برتر، یک مهاجم نوک بود. مهدی عبدی در لیگ بیست و یکم ۷ بار برای پرسپولیس گلزنی کرد که البته آمار نازلی به شمار میآید. فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ و ۱۴۰۲-۱۴۰۱، بهترین گلزنان پرسپولیس، به ترتیب احمد نوراللهی و مهدی ترابی بودند که هر دو، مشخصا مهاجم هدف نیستند.
اما آیا مشکل گلزنی مهاجمان پرسپولیس طی سالهای اخیر، همواره به علت کیفیت فنی پایین آنهاست؟ در دورانی که یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس بوده، نامهایی مثل شهریار مغانلو، عیسی آلکثیر، شیخ دیاباته، لئاندرو پریرا، علی علیپور، یورگن لوکادیا، مهدی عبدی، مهدی مهدیخانی، کریستین اوساگونا، آنتونی استوکس، شرزود تمیروف و حامد پاکدل به عنوان مهاجم هدف در ترکیب پرسپولیس قرار گرفتهاند که به استثنای علی علیپور و پدیدهای به اسم یورگن لوکادیا، هیچکدام بازیکنانی نبودهاند که خیال هواداران پرسپولیس را حضور یک شکارچی حرفهای در محوطه جریمه حریف، راحت کنند.
واقعیت این است که پرسپولیس هر فصل نسبتا خوب گل میزند اما همواره از نداشتن مهاجم زهردار رنج میبرد. البته این که تعداد بازیکنان بیشتری در امر گلزنی یک تیم مشارکت داشته باشند، فینفسه موضوع بدی نیست اما در دیدارهایی نظیر بازی مقابل ذوب آهن که کار گره میخورد، داشتن یک مهره تعیینکننده در خط حمله، میتواند معادلات را تغییر دهد. چیزی که پرسپولیس مدتهاست از آن بیبهره بوده.
تاکتیکی که یحیی گلمحمدی روی اجرای آن تبحر دارد، امر گلزنی را به بالهای کناری تیمهایش محول میکند. اگر با دقت بیشتری به بازیهای پرسپولیس نگاه کنید، مهدی ترابی و سعید صادقی خودخواهتر از حد معمول یک وینگر ظاهر میشوند و در موقعیتسازی در جریان بازی، دست و دلباز نیستند؛ موضوعی که لئاندرو پریرا هم از آن شکایت داشت.
تمرکز و تکیه پرسپولیس به بالهای کناری، خصوصا مهدی ترابی، باعث میشود در روزی که او روی فرم نباشد و یا از سوی حریف به خوبی مهار شود، یک سوم هجومی پرسپولیس عملا فلج باشد؛ همانند چیزی که در بازی مقابل ذوب آهن، تراکتور و آلومینیوم اراک دیدیم، پرسپولیس در این بازیها روی یکسوم دفاعی حریف خیمهزده بود اما به معنای واقعی جمله، موقعیت خاصی روی دروازه حریفان ایجاد نمیشد.
همانطور که در مطلب شهاب زاهدی، یک شوخی تلخ با خط حمله پرسپولیس اشاره کردم، سرخپوشان پایتخت در چنین شرایطی به یک ستاره نظیر یورگن لوکادیا نیاز دارند که از همان تک موقعیتها نهایت بهره را برده و به اصطلاح خودمانی فوتبالیها، «کار را در بیاورد».
در پایان، شاید بتوان گفت عملکرد ضعیف مهاجمانی نظیر لئاندرو پریرا، شهاب زاهدی، مهدی عبدی و... در چند فصل گذشته، صرفا بخاطر سطح فنی ضعیف آنها نبوده و بخشی از آن، به سیستم یحیی گلمحمدی بازمیگردد؛ سیستمی نیش فورواردها را کشیده و آنها را از طبعیت خود یعنی گلزنی، دور میکند.