به تو گفتم قبل رفتنت
اگه نباشی یک روز
میمیرم از پا میافتم
به تو گفتم خودمو میکشم و
پر میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم
بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام
با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و اشک و
بغض و آه و
عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم
بگو گفتم یا نگفتم
مگه بِت نگفته بودم
بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من
بعد سفر کردن تو طنابِ داره
دیگه جون نداره دستام
آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود
واسه این نفس بریده
به تو گفتم قبل رفتنت
اگه نباشی یک روز
میمیرم از پا میافتم
به تو گفتم خودمو میکشم و
پر میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم
بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام
با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و اشک و
بغض و آه و
عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم
بگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم
بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من
بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام
آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود
واسه این نفس بریده
مگه بت نگفته بودم
بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من
بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام
آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود
واسه این نفس بریده
مگه بت نگفته بودم
بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من
بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام
آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود
واسه این نفس بریده