اختصاصی طرفداری | آرسنال با رهبری میکل آرتتا موفق شد تا سرانجام پس از 12 شکست متوالی برابر منچسترسیتی، نیمه آبی شهر منچستر را نیز همانند نیمه قرمز آن شکست دهد. پیروزی 1-0 این تیم در حالی رقم خورد که بازی از موقعیتهای بسیار زیادی برخوردار نبود و دو تیم با ارائه بازی حسابشده، کار را برای یکدیگر سخت کرده بودند. سرمربی اسپانیایی برای اولین بار از فصل 2018/19 دو شکست پیاپی را در لیگ برتر انگلیس تجربه میکند و پس از کریستال پالاس و لسترسیتی، ولورهمپتون و آرسنال هستند که ترمز قهرمان اروپا را به صورت متوالی میکشند. آرسنال نیز حالا با 20 امتیاز و تفاضل گل 10+، تاتنهام را کنار خود میبیند که شرایطی مشابه را از لحاظ امتیاز و تفاضل گل دارد. نگاهی تاکتیکی داریم به این دیدار مهم:
پرسینگ برنامهریزی شده از سوی دو تیم
آرسنال از همان ابتدای کار سعی داشت که با حداقل فشار برروی بازیکنان خود، اغلب فضاها را برای منچسترسیتی بسته نگه دارد. به همین دلیل میکل آرتتا همانند دیدار برابر منچستریونایتد تصمیم گرفت از Mid-Block استفاده کند و با بستن روزنهها، اجازه ندهد که بازیکنان خلاق تیم پپ گواردیولا راه به جایی ببرند. در این سیستم گابریل ژسوس به عنوان وینگر راست، حکم هافبک راست را نیز داشت و لیاندرو تروسار نیز همین وظیفه را در سمت چپ داشت. با این تفاوت که در لحظاتی که متئو کواچیچ به عقب میرفت و تلاش میکرد تا به بازیسازی کمک کند، ژسوس به خط حمله ملحق میشد تا در کنار اودگارد و انکتیا در خط حمله به پرس تیم خود کمک کند.
هنگام حرکت کواچیچ و صاحب توپ شدن این بازیکن کروات، مارتین اودگارد گام به گام با شماره 8 سیتیزنها حرکت میکرد تا رأس ضدپرس منچسترسیتی را متخل کند. در این شرایط که برناردو سیلوا پس از سپردن توپ به همتیمی خود، به جلو رفته بود، مجبور به بازگشت میشود تا بتواند با نزدیک کردن خود به کواچیچ، تیم را از خطر احتمالی دور کند.
در ادامه نیز اودگارد پس از فاصله گرفتن کواچیچ از توپ، تصمیم میگرفت که این بازیکن را رها کند و با قرار گرفتن میان برناردو سیلوا و متئو کواچیچ، ارتباط این دو بازیکن را با مشکل همراه کند. این بازیکن نروژی، فارغ از رهبری تیم آرسنال در زمین، نقشی مهم و اساسی در پرسینگ آرسنال داشت و به خوبی خط هافبک منچسترسیتی را از کار انداخته بود.
منچسترسیتی نیز که شرایط را بسیار سخت میدید و نمیتوانست راه به جایی ببرد، تصمیم گرفت که مالکیت را در اختیار آرسنال قرار دهد و با پرسینگ همیشگی خود، آرسنال را تحت فشار قرار دهند. حضور بازیکنی همچون برناردو سیلوا، ریکو لوئیس و همچنین خولیان آلوارز و فیل فودن باعث میشد تا به واسطه چندپسته بودن این بازیکنان، تنوعی فوقالعاده در این امر برای آبیپوشان میدان رقم بخورد. ملاحظه میکنید که در دقایقی از مسابقه، منچسترسیتی نیز با سیستم 2-4-4 به تیم حریف فشار وارد میکند و خولیان آلوارز با حرکت خود از سمت راست و ادامه دادن آن تا بخش مرکزی محوطه جریمه، داوید رایا و خط دفاعی توپچیها را تحت فشار قرار میداد. تفاوت سیستم 2-4-4 سیتیزنها به نسبت آرسنال به بالاتر رفتن شاگردان پپ گواردیولا برمیگردد و همین مسئله باعث میشد تا در دقایقی داوید رایا دست از پاسهای کوتاه بردارد و جورجینیو نیز نقش خود را به عنوان یک طعمه جهت ضدپرس از دست میداد. پاس بلند داوید رایا در هفدهمین دقیقه این دیدار میتوانست به یک کابوس تبدیل شود اما بخت با این گلر اسپانیایی یار بود و توپ پس از برخورد به مهاجم آرژانتینی از کنار تیر عمودی دروازه به بیرون رفت.
سیتی نیز در دقایق پایانی نیمه اول، تیم خود را عقبتر کشید و این فضایی را در اختیار آرسنال قرار میداد تا تیم خود را بالاتر ببرد و رایا نیز با شجاعت و جسارت خود، از دروازه بیرون میآمد و به دور از محوطه جریمه به بازیسازی میپرداخت. به حرکات دست متئو کواچیچ و ریکو لوئیس دقت کنید تا به شرح وظایف شاگردان پپ گواردیولا پی ببرید. دکلان رایس و جورجینیو برای اینکه کار را در ارسال پاس کوتاه راحت کنند، در یک لحظه از یکدیگر فاصله میگرفتند و رایس به راست میرفت و هافبک ایتالیایی نیز سمت چپ زمین آرسنال را هدف میگرفت. این حرکت میتوانست موجب ناهماهنگی در پرس سیتیزنها شود ولی لوئیس به کواچیچ اشاره میکند که به طرف رایس برود و هافبک کروات نیز اشاره به جورجینیو دارد. آنها به واسطه برنامهریزی و آمادگی خود باز هم آرسنال را تحت فشار قرار دادند و کواچیچ نیز در صحنه زیر با خوششانسی از کارت زرد دوم خود گریخت.
پرس حسابشده آرسنال چه تاثیری برروی منچسترسیتی و بازیسازی این تیم میگذاشت؟
منچسترسیتی هنگامی که مید بلاک (سیستم خطی با فاصله کم میان هافبک و مدافعان) را از سوی توپچیها دید، تصمیم گرفت که تیم خود را نزدیک به محوطه جریمه بیاورد تا بدین وسیله تیم قرمزپوش میدان را جلوتر بیاورد. اتفاقی که رقم خورد و آرسنال را از حالت خطی بیرون کشید تا روزنهها برای سیتیزنها دیده شود اما پرس از بالای سنگین شاگردان میکل آرتتا باعث شد تا برناردو سیلوا به طور کامل یک هافبک مرکزی لقب بگیرد تا وظیفه بازیکنانی همچون رودری و جان استونز را به عهده بگیرد و با قرارگیری در منطقه 5 (جلوی محوطه جریمه خودی)، توپ را از ادرسون مورائس دریافت کند و پخشکننده اصلی منچسترسیتی لقب بگیرد. دکلان رایس که این روزها ستاره بیچون و چرای آرسنال است تا محوطه جریمه منچسترسیتی حرکت میکند و قدم به قدم برناردو سیلوا را زیرنظر دارد تا اجازه خلاقیت را به هافبک پرتغالی ندهد.
در ادامه نیز منچسترسیتی که این روزها از سیستم معروف سه دفاعه خود فاصله گرفته است، تصمیم گرفت برای دقایقی به این سیستم برگردد و برناردو سیلوا نزدیک به خط دفاعی بازی میکرد تا یوشکو گواردیول و کایل واکر دو بازیکنی باشند که با قرارگیری در خط هافبک، فودن و آلوارز را در راستای مرکزی زمین قرار دهند. ملاحظه میکنید که متئو کواچیچ (یک خط عقبتر) به همراه ریکو لوئیس، خولیان آلوارز و فیل فودن، نزدیک به هم و پشت سر ارلینگ هالند قرار دارند. آنها با جایگیری میان خط هافبک و دفاعی آرسنال تلاش میکردند تا از بخش عمده سیستم خطی آرسنال که 1-4-1-4 بود، عبور کنند. گابریل ژسوس پستی شگفتانگیز را بر عهده گرفته بود و به عنوان فولبک راست، در زمین ایفای نقش میکرد تا بن وایت به عنوان فولبک معکوس (Inverted-FullBack) در مرکز زمین قرار بگیرد و نقش تک هافبک دفاعی را بازی کند.
جنگجو و خستگی ناپذیر؛ همچون خط میانی آرسنال چه در دفاع و چه در حمله!
منچسترسیتی در حرکت ناگهانی خود از کنارهها، تیم آرسنال را وارد شوک تازهای میکرد و آنها سعی داشتند که با ارسال از همان منطقه، کار را برای آرتتا و تیمش سخت و سختتر کنند اما آرسنال در این لحظات با استفاده از خط حمله و مخصوصاً خط میانی، با 9 بازیکن متحرک (غیر دروازهبان) در محوطه جریمه یا نزدیک به آن، حاضر شوند و به منچسترسیتی اجازه حملات سریع را ندهند. ملاحظه میکنید که دکلان رایس به همراه لیاندرو تروسار، خط دفاعی شش نفره تشکیل میدهند و یک خط جلوتر جورجینیو با گابریل ژسوس پشت سر مارتین اودگارد قرار دارند تا به نوعی در این لحظات سیستم 1-1-2-6، نجاتبخش دروازه داوید رایا باشد.
در حملات اما کاملاً مشخص است که در فصل جدید، مارتین اودگارد، نقشی دائمی در سمت راست بازی میکند و تمایل بسیار زیادی دارد تا حملات خود را از سمت راست زمین توپچیها شکل دهد. در ادامه نیز دکلان رایس بازیکنیست که در سمت چپ حرکت خود را آغاز میکند و وابسته به جریان بازی، حرکت خود را در مرکز زمین نیز شکل میدهد. جورجینیو اما یک نقش مرکزی دارد و در هنگام مالکیت تیم خود در کنارهها نزدیک به منطقه صاحب توپ حرکت میکند تا با قرارگیری در فضایی مناسب، همتیمی خود را از زیر فشار حریف خارج کند.
چه تغییراتی در نیمه دوم رقم خورد؟
با توجه به پرس ادامه منچسترسیتی، الکساندر زینچنکو همانند نیمه اول به عنوان Inverted-FullBack در نزدیک محوطه جریمه حرکت میکرد. با این تفاوت که این مسئله دقایق بیشتری نسبت به نیمه اول را دربر گرفت و همچنین باعث شد تا آزادی عمل در اختیار دکلان رایس قرار بگیرد و ملاحظه میکنید که هافبک انگلیسی جلوتر و در سمت چپ به وظایف خود میپردازد و دیگر محدودیتی را در میانه زمین حس نمیکند. هر چند کماکان شماره 41 قصد دارد با قرار گرفتن در منطقهای مناسب، داوید رایا را مجاب کند تا پاسی بلند ارسال کند و او را در محدودهای مناسب صاحب توپ کند و به حارج شدن تیم خود از پرس کمک کند.
در ادامه با ورود گابریل مارتینلی، این بازیکن یک تنوع و انعطافی را به خط حمله آرسنال اضافه کرد. ستاره برزیلی با حرکات مختلف خود سعی داشت که تمام مسیرها را برای رسیدن به دروازه حریف امتحان کند. مهمترین حرکت او در راستای مرکزی زمین شکل میگرفت. این بازیکن به عنوان یک بازیکن شماره 10 (هافبک تهاجمی) پشت محوطه جریمه قرار میگرفت و در ادامه و با نفوذ به محوطه جریمه سعی داشت از دفاع چندلایه منچسترسیتی عبور کند. هر چند او در این باره شکست میخورد. در دقایقی که مارتینلی در سمت چپ حضور نداشت، این دکلان رایس بود که جای خالی او را برای نفوذ در محوطه جریمه پر میکرد و زینچنکو نیز کماگان در مرکز زمین ایفای نقش میکرد.
در حملات سریع منچسترسیتی، تیم آبیپوش سعی داشت تا از نیمفضا (Half Space) کمک بگیرد. تقسیم بندی عرضی زمین به سه قسمت باعث میشود که سه بخش اصلی در این محدوده شکل بگیرد. یک در مرکز و دو در جناحین. فضایی که در این محدوده ایجاد شود را نیمفضا میگویند. بازیکنان آبیپوش میدان نیز با قرار گرفتن میان بازیکنان آرسنال در تلاش بودند که فضا را باز کنند و با استفاده از نیمفضاها به دروازه آرسنال نزدیک شوند.
سرانجام چگونه آرسنال به گل رسید؟
توماس پارتی با حضور خود در زمین، قدرت آرسنال در بازیسازی از عقب زمین را چند برابر بیشتر کرد. تاکههیرو تومیاسو دیگر بازیکنی بود که نقشی موثر پس از حضور در مسابقه داشت. او راه زینچنکو را در پیش میگرفت و در بخش مرکزی بازی میکرد. با این تفاوت که فولبک اوکراینی در عقب زمین قرار داشت و فولبک ژاپنی در بخش تهاجمی آرسنال ایفای نقش میکرد. حرکت تومیاسو در عرض و استفاده از فاصله بین فولبک و مدافع وسط باعث شد تا پارتی او را با یک پاس بلند صاحب توپ کند. به نوعی حرکت دو بازیکن غنایی و ژاپنی باعث شد تا توپ برای آرسنال در فضای میان خط هافبک و دفاع قرار بگیرد و به محدودهای دست بیابد که منچسترسیتی بارها برای بدست آوردن آن تلاش کرد اما موفق نشد. سرانجام مارتینلی با پاس کاتبک هاورتز در فضایی مناسب قرار گرفت تا این بازیکن آلمانی فارغ از کمک به کنارهها و کمربند میانی تیم خود، تاثیری مستقیم در گل آرسنال داشته باشد. ضربه مارتینلی به آکه برخورد کرد و همین تغییر جهت، سه امتیاز را برای شاگردان میکل آرتتا به ارمغان آورد.
نتیجه گیری
آرسنال یک بازی بسیار زیبا و ظریف را از خود به نمایش گذاشت و با دقت هر چه تمامتر به نکات فنی پرداخت و جای اشتباهی را به منچسترسیتی نشان نداد. بحث روانی اما نکتهای بود که در خروجهای داوید رایا به هنگام ارسال پاس بلند از کنارهها دیده میشد. به نوعی هیجان و استرس برای تقابل با منچسترسیتی، در اکثر بازیکنان آرسنال تاثیر بسزایی داشت. چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفی اما رایا بازیکنی بود که با این حس و حال اشتباهات زیادی را به نمایش گذاشت. در بحث فنی میتوان گفت که آرسنال شرایط بسیار خوبی را پشت سر گذاشته است و میکل آرتتا با کنترل روانی رختکن میتواند، فصلی فوقالعاده و خاطره انگیز را در بخش قرمز رنگ لندن رقم بزند. پپ گواردیولا اما با غیبت دو بازیکن کلیدی خود در خط هافبک، شرایط خوبی را پشت سر نمیگذارد و به نوعی رودری و کوین دیبروین قطعهای مهم در پازل تاکتیکی هستند. این تیم فصلی فوقالعاده را شروع کرد اما در ادامه و با دو شکست پیاپی، از رقبای خود عقب مانده است و باید ببینیم که سرمربی اسپانیایی، چه شرایطی را پس از فیفادی در منچسترسیتی رقم خواهد زد.