۱- از لباسهای شخصیتها چند دست وجود دارد برای زمانی که خراب یا کثیف شوند. علاوه بر آن، برای بدلکارها هم باید لباس اضافه وجود داشته باشد. گاهی اوقات بازیگرها از لباسهای خودشان در فیلمها استفاده میکنند. مثلاً بیشتر لباسهای جف بریجز در فیلم «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) به خود او تعلق داشت.
۲- برای ضبط سکانسهایی که در آن دست یا پای یک شخصیت قطع شده، بازیگرها دستکشها و جورابهای سبز رنگ میپوشند و سپس در مرحلهی پس تولید، آن بخشها با کامپیوتر حذف میشوند.
۳- در مورد سکانسهایی که با موسیقی همراه اند، صدا اغلب در مرحلهی پس تولید به آنها اضافه میشود. در مرحلهی فیلمبرداری، از دوربینهای متعددی استفاده میشود و ممکن نیست فیلم ضبط شده را بتوان طوری ویرایش کرد که موسیقی بی عیب و نقص از آب درآید. به علاوه، هر صدای اضافهای سر صحنه مشکل ساز خواهد شد، به خصوص اگر دیالوگهایی هم بین شخصیتها رد و بدل شود.
۴- اتکا به پیش بینیهای هواشناسی در زمان فیلمبرداری با ریسک زیادی همراه است. به همین دلیل است که برای ایجاد آب و هوای مورد نظر در فیلم، از جلوههای ویژهی کامپیوتری استفاده میشود.
۵- باران با شلنگهایی که در ارتفاع بسیار زیاد قرار میگیرند و به شیرهای آتش نشانی متصل اند، ساخته میشود.
۶- برف را از کاغذ یا پلاستیک میسازند. گاهی هم محصولاتی که پایهی صابونی دارند را با قرار دادن در یک دستگاه مخصوص تبدیل به دانههای برف میکنند.
۷- برای ساخت مه، از مواد شیمیایی استفاده میشود. ترکیب یخ خشک با آب، راهی سریع برای این منظور است.
۸- حضور دوربین اضافه یا تلفن همراه سر صحنه ممنوع است. این کار برای جلوگیری از درز داستان پیش از انتشار فیلم صورت میگیرد.
۹- تا به حال متوجه شده اید که بازیگرها در فیلمها بسیار جذابتر از واقعیت هستند؟ دلیلش روتوش دیجیتال است، یک فناوری گران قیمت که تنها در فیلمهایی که بودجهی هنگفتی دارند مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از این فناوری چین و چروکها و دیگر نقصهای پوستی بازیگران را از چهرهی آنها حذف میکنند و بینی شان را کوچکتر و پاهایشان را بلندتر میکنند.
۱۰- امروزه دیگر بازیگران مجبور نیستند برای نقش خود چندین کیلوگرم وزن کم کنند یا ماهها در باشگاه ورزش کنند. به طور حتم هنوز هم بازیگرانی وجود دارند که همهی این کارها را انجام دهند. اما در بسیاری از موارد، چهرهی بازیگران صرفاً بر روی بدن افرادی دیگر قرار میگیرد یا بدن آنها به شکلهای مختلف ویرایش میشود. مثلاً سازندگان سریال «هوملند» (Homeland) بارداری کلر دینز، بازیگر زن اصلی این مجموعه را به همین روش پنهان کردند.
۱۱- بازیگران باید مراقب لباسهای نقش خود باشند، چون تغییر لباس ها، هر چند اندک، میتواند به پیوستگی اثر لطمه بزند. حتی ممکن است در فاصلهی بین برداشت ها، از لباسها در جای مخصوصی نگهداری شود.
۱۲- در زمان فیلمبرداری، گریم بازیگران باید به طور مرتب اصلاح میشود. اما ممکن است هنگام ضبط بعضی سکانسها گریمورها امکان حضور نداشته باشند. در این مواقع، بازیگرها خود باید گریم شان را اصلاح کنند. برای این منظور، یک دست دستمال، پودر و رژلب در اختیار آنها قرار میگیرد.
۱۳- بعضی بازیگران برای بلندتر نشان دادن قد خود در برابر دوربین کفشهای لژدار به پا میکنند. رابرت دنیرو هم در زمان فیلمبرداری فیلم «مرد ایرلندی» (The Irishman) یک جفت از این کفشها به پا داشت و همینطور دنیل کریگ در نقش جیمز باند در فیلم «ذرهای آرامش» (Quantum of Solace) برای آنکه هم قد جما آرترتون، بازیگر زن این فیلم شود.
۱۴- کیفیت غداها و منوی غذای عوامل فیلم به بودجهی آن فیلم بستگی دارد. هم به بازیگران اصلی فیلم و هم به سیاهی لشکرها غذا داده میشود؛ و آنها اغلب باهم غذا میخورند، بنابراین سیاهی لشکرها میتوانند به راحتی با ستارههای بزرگ سینما ملاقات کنند.
۱۵- بدلکارها مجبور نیستند شبیه به بازیگران باشند. جدا از انجام بدلکاریهای خطرناک، آنها اغلب برای نمایش بخش بخصوصی از بدن شخصیتها استخدام میشوند یا به این دلیل که از مهارت خاصی برخوردارند. مثلاً در آن سکانس معروف فیلم «تایتانیک» (Titanic) که جک را در حال نقاشی کشیدن از رز نشان میدهد، آن دستی که مشغول طراحی است نه لئوناردو دیکاپریو، بلکه در واقع جیمز کامرون، کارگردان فیلم است که نقاش ماهری هم هست