طرفداری | امروز سالروز مسابقه تاریخی ایران و استرالیا است. به همین بهانه به سراغ روایت کامل داستان این مسابقه رفتیم، روایتی که پیش از این حسین خسروی با عکسهای کمتر دیده شده در قسمت شانزدهم ایرانِ جهانی تقدیم تان کرده بود و امروز دوباره سایه روشنهای آن را مرور میکنیم:
کاروان تیم ملی کشورمان روز چهارشنبه بعد از یک سفر 16 ساعته و طولانی به ملبورن رسید تا روز شنبه راس ساعت 12:45 به وقت تهران بازی برگشت را برابر رقیب سر سختش در ورزشگاه کریکت گراند ملبورن برگزار کند. بعد از بازی رفت، جو بدی در رسانههای استرالیایی بر علیه تری ونبلز راه افتاده بود تا جایی که الکس توبین، کاپیتان استرالیاییها در مصاحبه با رسانههای کشورش تری ونبلز را ترسو خوانده بود. توبین درباره بازی رفت گفت: «ما نباید مثل بازی رفت دست به عقب نشینی بزنیم. ما مشکلی برای بازی برابر ایران نداریم و میتوانیم با حرکت از جناحین دروازه آنها را باز کنیم. » رابی اسلیتر، دیگر بازیکن تاثیر گذار استرالیاییها درباره بازی رفت چنین گفت: « ما از تهران راضی برگشتیم و با اینکه تیم ملی ایران بازیکنان خوبی در اختیار دارد اجازه نمیدهیم که مثل سال 1978 ما را از رسیدن به جام جهانی بازدارند.»
در اردوی استرالیاییها تنها مورد نگران کننده غیبت احتمالی پاول اوکون مدافع باشگاه لاتزیو و تیم ملی استرالیا بود اما در سمت مقابل با اتمام دوران محرومیت کریم باقری، والدیر ویرا هیچ مصدوم یا محرومی برای این مسابقه حساس نداشت.
سرمربی تیم ملی کشورمان در خصوص بازی پیش رو گفت: « روحیه بازیکنان برای این مسابقه بزرگ عالیست و این موضوع را میتوان در چهرههای آنها به خوبی مشاهده کرد. من زمان کافی برای کار با ملیپوشان را نداشتم اما از شرایط تیم کاملا راضی هستم. با اینکه هنوز بازی کریم باقری را ندیده ام اما تعریف او را خیلی شنیده ام و حتما در روز شنبه از حضورش استفاده خواهم کرد. »
طبق اعلام فدراسیون فوتبال استرالیا 78 هزار بلیط مسابقه به فروش رفت اما چیزی که ظهر شنبه در کریکت گراند دیده شد جمعیتی بیش از 85 هزار نفر بود که حدود 15 هزار تای آن را هواداران تیم ملی کشورمان تشکیل میدادند.
از آخرین حضور استرالیاییها در جام جهانی 23 سال میگذشت اما تیم ملی کشورمان، که در سال 1978 با عبور از سد همین استرالیا جواز صعود به جام جهانی را دریافت کرده بود، بعد از 19 سال در یک قدمی جام جهانی قرار داشت.
استرالیاییها در بازیهای قبلی خود و در 12 مسابقه 37 گل به ثمر رسانده بودند که نشان از فوتبال تهاجمی آنها داشت و در اردوی تیم ملی کشورمان هم بازیکنی مثل کریم باقری حضور داشت که با 18 گل زده آقای گل تمامی رقابتهای انتخابی جام جهانی 1998 فرانسه بود. این یعنی هر دو تیم برای ارائه یک بازی زیبا و البته صعود به جام جهانی پا به زمین مسابقه خواهند گذاشت.
بعد از یک هفته استرس و التهاب در فضای فوتبالی کشورمان سرانجام در ساعت 12:45 ظهر روز شنبه به وقت تهران و 20:15 به وقت ملبورن ساندرو پل مجاری در سوت خود دمید و بازی آغاز شد.
درباره دقایق ابتدایی مسابقه حرفی نمیتوان زد. از استرالیاییها حمله و از سفیدپوشان کشورمان دفاع. در ده دقیقه ابتدایی احمدرضا عابدزاده سه مصاف تک به تک را مهار کرد، پاشازاده ضربه سنگین هری کیول را از روی خط دروازه با سر به کرنر فرستاد و استرالیاییها 6 کرنر پیاپی را روی دروازه ایران ارسال کردند، دقت کنید، تنها در ده دقیقه. اگر در این دقایق ابتدایی درخشش مدافعان و علی الخصوص احمدرضا عابدزاده نبود کار صعود استرالیاییها به جام جهانی در همان ابتدای یکسره میشد.
درخشش پاشازاده و مهار یک دستی سانتر استرالیاییها توسط عابدزاده روحیه خوبی به بازیکنان ایرانی برای ادامه مسابقه داد اما سرانجام در دقیقه سی و یکم مقاوت خط دفاعی ایران شکست و استرالیاییها با ضربه هری کیول، مثل بازی رفت، گل اول بازی را به ثمر رساندند. ارسال ویدمار از جناح چپ بعد از عبور از پاشازاده که با دیگر مهاجم استرالیاییها یارگیری کرده بود در تیر دورتر با ضربه تمام کننده هری کیول به گل اول بازی تبدیل شد تا خیال استرالیاییها تا حدود زیادی راحت شود.
بعد از این گل و فروکش کردن فشار حملات استرالیایی ها، در اواخر نیمه اول تیم ملی کشورمان با فرار مهدوی کیا از تله آفساید حریف صاحب اولین موقعیت خطرناکش شد که با خروج بوسنیچ راه به جایی نبرد و نیمه اول با همان تک گل به پایان رسید.
با شروع نیمه دوم استرالیاییها خیلی زود حساب کار را دو بر صفر کردند. حرکت استان لازاریدیس از جناح چپ و ارسال او به محوطه جریمه ایران با ضربه سر کیول به فوستر رسید، ضربه سر این بازیکن با برخورد به تیر افقی دروازه به میدان بازگشت و این بار استرالیاییها با ضربه آئوریلیو ویدمار از گوشه محوطه پنج و نیم متر دروازه عابدزاده را باز کردند.
هواداران استرالیایی سر از پا نمیشناختند و خود را در جام جهانی میدیدند. در این لحظه بود که نقطه عطف مسابقه شکل گرفت. پیتر هور، هولیگان معروف استرالیایی که پیش از این هم بارها در جریان رویدادهای بزرگ اختلال ایجاد کرده بود با حمله به سمت دروازه ایران تور دروازه را پاره کرد و باعث توقف بازی شد.
این اتفاق که چیزی در حدود پنج دقیقه از وقت بازی را تلف کرد باعث شد تا بازیکنان استرالیایی از تکاپو بیافتند و در سمت مقابل هم ملیپوشان کشورمان بتوانند خود را بعد از گل زودهنگامی که در اوایل نیمه دوم دریافت کردند، پیدا کنند و مجددا به جریان بازی برگردند. حرکات و لبخندهای عابدزاده و خونسردی کاپیتان تیم ملی در این دقایق کمک شایان توجهی به آرام کردن بازیکنان تیم ملی کرد.
بعد از این حوادث و از سر گیری بازی این تیم ملی کشورمان بود که موفق شد در میدان ملبورن خودنمایی کند. با ورود منصوریان به جای شاهرودی کمربند میانی تیم ملی محکمتر شد و با ورود ابراهیم تهامی تکنیکی به جای نعیم سعداوی نیرویی تازه نفس به خط حمله تیم ملی اضافه شد. ساعت ورزشگاه دقیقه 75 را نشان میداد که کریم باقری اختلاف را به یک گل رساند. حرکت پا به توپ ابراهیم تهامی از جناح راست با دخالت خداداد عزیزی همراه شد و با از بین رفتن نظم دفاعی استرالیا و سماجت تهامی، خداداد عزیزی موفق شد توپ را در دهانه دروازه خالی استرالیاییها به کریم باقری برساند تا گل اول ایران با پای باقری به ثبت برسد.
بعد از این گل تری ونبلز با دو تعویض همزمان به فکر دفاع کردن از یک گل برتریش افتاد اما این اندوخته میزبان هم بعد از چهار دقیقه از دست رفت. در دقیقه هفتاد و نهم شروع مجدد بوسنیچ در میانه میدان با ضربه سر کریم باقری به علی دایی رسید. دایی با مهار توپ، قدرت بدنی بالای و یک چرخش زیبا توپ را پشت مدافعان و روی زمین برای خداداد عزیزی تیزپا ارسال کرد. فرار خداداد از تله آفساید و ضربه فنی و تمام کننده مهاجم تیم ملی کشورمان آب سردی بر پیکر 70 هزار هوادار استرالیایی بود که حالا بازی دو بر صفر برده را با تساوی 2-2 عوض کرده بودند.
حالا تیم سی و دوم جام جهانی تیم ملی جمهوری اسلامی ایران بود. 60 میلیون ایرانی در پوست خود نمیگنجیدند و البته یازده دقیقه نفس گیر بدون احتساب وقتهای اضافه را در پیش رو داشتند.
بعد از گل مساوی تری ونبلز از تنها تعویض باقیمانده خود استفاده کرد و گراهام آرنولد را به جمع مهاجمانش اضافه کرد. والدیر ویرا هم علی اکبر استاد اسدی را جایگزین ابراهیم تهامی کرد که با ورودش به زمین ورق بازی را به سود ایران برگردانده بود. هیجان و اضطراب موجود در بازیکنان تیم ملی را در صحنه تعویض ابراهیم تهامی به خوبی میتوان دید. حالا تنها حملات استرالیا بود و دفاع جانانه ما. نود دقیقه بازی تمام شد اما ساندرو پل هشت دقیقه وقت اضافه اعلام کرد. هشت دقیقه ای که به انداز تمام نود دقیقه گذشته اضطراب آور و حساس بود. به هر ترتیب این هشت دقیقه هم با درایت ملی پوشان ایرانی گذشت و با سوت ساندرو پل تیم ملی کشورمان به جام جهانی 1998 فرانسه راه یافت.
در این لحظات کمتر ایرانی ای بود که در حال جشن و پایکوبی نباشد. خیابانهای تهران و اکثر شهرهای بزرگ مملو از مردم مشتاقی بود که برای صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی سر از پا نمیشناختند. شیرینی و شکلات بود که کف خیابانها دیده میشد.
والدیر ویرا در پایان بازی در مصاحبه با رادیو فرانسه گفت: «پیروزی حق ما بود. تمام مردم ایران متظر این برد بودند و ما شایستگی اش را داشتیم. من شک ندارم که امروز خدا با ما یار بود.»
در این بین نباید از نقش پر رنگ دکتر بیژن ذوالفقار نسب قافل شویم. فردی که در شرایط حساس بعد از اخراج مایلی کهن تا صعود به جام جهانی، در اصل سرمربی تیم ملی بود و در کنار والدیر ویرا، که به طور کلی یک مربی برای روح و روان ملی پوشان بود، به خوبی نکات فنی را به گوش بازیکنان میرساند.
تری ونبلز هم بعد از سوت پایان بازی در جمع خبرنگاران حاضر شد و در شرایطی که ناراحتی عمیقی در چهره داشت گفت: « این تیم در فرانسه هم خطرناک خواهد بود. رقیبان ایران باید از چند مرد کلیدی ایران، دایی، باقری، عزیزی و عابدزاده بترسند.»
فردای بازی پیامهای تبریک بود که روانه فدراسیون فوتبال ایران میشد، از فیفا و AFC گرفته تا فدراسیون فوتبال عربستان، همه و همه صعود ایران به جام جهانی را تبریک گفته بودند اما رسانههای استرالیایی زمین و زمان را مقصر میدانستند و همگی روی یک نام اتفاق نظر داشتند، دیوید هیل، رئیس فدراسیون فوتبال استرالیا. روزنامه معتبر استرالین در سرمقاله خود ضمن اینکه خواستار استعفای دیوید هیل شده بود نوشت: « دیوید هیل با صحبتهای کودکانه اش پیش از بازی رفت درباره میزبانی ایرانیها این بازی را بزرگ کرد. ایران در چهار دقیقه با ثبت دو گل فوتبال استرالیا را از اوج قلههای پیروزی و شکوه به قعر درههای شکست و ناامیدی کشاند. »
ملی پوشان کشورمان چند روز بعد در سیل انبوه هواداران مشتاقی که برای استقبال از آنها به ورزشگاه آزادی آمده بودند به وطن بازگشتند اما نکته مبهمی که در حوالی تیم ملی وجود داشت نام سرمربی ایران در جام جهانی بود. با اتمام رقابتهای انتخابی والدیر ویرا به تیم ملی امید بازگشت و باز هم فدراسیون فوتبال در پروسه پیدا کردن مربی خارجی برای تیم ملی گرفتار شد که در این مطلب قصد اشاره به آن را نداریم.
به این ترتیب پروند صعود ایران به جام جهانی 1998 فرانسه هم بسته شد و فوتبال ایران موفق شد بعد از بیست سال دوری از جام جهانی دوباره مسافر این رقابت بزرگ باشد.