لیو شان با نام ادبی گونگسی، دومین و آخرین امپراتور ایالت شو هان در طول سه پادشاهی بود. هنگامی که لیو شان در سن 16 سالگی بر تخت سلطنت نشست، تحت مراقبت صدراعظم ژوگه بود. سلطنت او که 40 سال بود طولانی ترین دوره پادشاهی در دوران سه پادشاهی بود. در طول سلطنت لیو شان، مبارزات بسیاری علیه ایالت رقیب سائو وی، عمدتاً توسط ژوگه لیانگ و جانشین اوجیانگ وی صورت گرفت، اما به دلیل عدم تطابق شدید آنها از نظر جمعیت و وسعت جغرافیایی، فایده چندانی نداشت. لیو شان سرانجام در سال 263 تسیلم وی شد و چنگدو پایتخت شو را تحویل سلسله وی داد. او به سرعت به پایتخت وی در لویانگ رفت و به عنوان "دوک آنله" شناخته شد در آنجا او آخرین سالهای زندگی خود را قبل از مرگ در سال 271 به طور مسالمت آمیز سپری کرد، احتمالاً به دلایل طبیعی فوت کرده است.
لیو شان که به طور گسترده برای نسل های بعدی با نام زمان نوزادی اش آدو / ادو شناخته می شود، معمولاً به عنوان یک حاکم ناتوان شناخته می شود. او همچنین متهم به لذت بردن در حالی که از امور دولتی غفلت می کرد، می شد به مقامات فاسد اجازه می داد تا قدرت را در دست بگیرند. برخی از محققان مدرن دیدگاه مثبت تری نسبت به توانایی لیو شان دارند، زیرا سلطنت طولانی لیو شان در شو هان برخلاف رقبای خود عاری از کودتاهای خونین دربار بود. با این وجود، امروزه نام «ادو» هنوز در زبان چینی معمولاً به عنوان لقبی برای افرادی به قدری ناتوان در انجام یک کار استفاده میشود که هیچ مقدار کمکی به آنها باعث نمیکند تا موفق شوند.
لیو شان پسر ارشد جنگ سالار لیو بی بود و از کنیز لیو بی، لیدی گان به دنیا آمد. در سال 208، رقیب لیو بی، کائو کائو ، که تا آن زمان بیشتر شمال چین را اشغال کرده بود، کارزاری را در استان جینگ راه اندازی کرد . در طول عقب نشینی خود به جنوب، لیو بی توسط یک نیروی سواره نظام نخبه به رهبری کائو کائو در نبرد چانگبان گرفتار شد و مجبور شد لیدی گان و لیو شان را پشت سر بگذارد تا فرار خود را از سر بگیرد. ژنرال لیو بی، ژائو یون، برای محافظت از اعضای خانواده لیو بی پشت سر ماند. ژائو یون در حالی که کودک شیرخوار لیو شان را در آغوش گرفته بود، مادر و کودک را به مکان امن هدایت کرد.
یک داستان دیگر از زندگی اولیه لیو شان در Weilüe توسط Yu Huan ارائه شد . گفته می شد که لیو شان، که در آن زمان چندین سال داشت، از لیو بی جدا شد، زمانی که کائو کائو در سال 200 در شیائوپی مورد حمله قرار گرفت . او به نوعی از هانژونگ شر در آورد و توسط تاجران برده فروخته شد. تنها زمانی که لیو بی خود را در سال 221 امپراتور اعلام کرد، لیو شان دوباره به پدرش ملحق شد. پی سونگجی این گزارش را در سوابق مشروح سه پادشاهی خود گنجانده است ، اما از دادن هیچ اعتباری به آن خودداری کرد.
پس از اینکه لیو بی در سال 221 خود را امپراتور شو هان اعلام کرد ، لیو شان به طور رسمی به عنوان ولیعهد منصوب شد. در سال بعد، لیو بی پایتخت چنگدو را برای لشکرکشی به سون کوان ، که ژنرال خود لو منگ را برای حمله و تصرف استان جینگ از لیو بی در سال 219 فرستاده بود، ترک کرد. لیو بی در نبرد شیائوتینگ شکست خورد . لیو بی قبل از مرگش ، لیو شان جوان را به سرپرستی صدراعظم خود ژوگه لیانگ سپرد. لیو بی بیانیه ای مبهم در بستر مرگ به ژوگه لیانگ در مورد احتمال آمادگی لیو شان برای حکومت گفت. این بیانیه حداقل به این معنی بود که ژوگه لیانگ اختیار داشت تا در صورت ناتوانی ولیعهد جانشین لیو شان شود و ممکن است به ژوگه لیانگ اجازه دهد تا خودش تاج و تخت را به دست گیرد.
در سال ۲۶۲ که با حملات مداوم جیانگ وی تشدید شد نایب السلطنه وی، سیما ژائو، برنامه ریزی کرد تا یک کارزار بزرگ برای پایان دادن به تهدید شو یک بار برای همیشه انجام دهد. با شنیدن شایعات این طرح، جیانگ وی درخواستی را به لیو شان ارائه کرد و به او در مورد جمع آوری نیروهای وی تحت فرماندهی ژنرال های دنگ آی ، ژوگه ژو و ژونگ هوی در نزدیکی مرز هشدار داد. با این حال، هوانگ هائو با فالگیری، لیو شان را متقاعد کرد که هیچ اقدامی در مورد درخواست های جیانگ وی برای آماده سازی جنگ انجام ندهد!!!
در سال 263، سیما ژائو حملات خود را به رهبری دنگ آی، ژوگه ژو و ژونگ هوی آغاز کرد. لیو شان نقشه های قبلی جیانگ وی را دنبال کرد و به نیروهای مرزی دستور داد که عقب نشینی کنند و آماده شوند تا نیروهای وی را به دام بیاندازند، نه اینکه مستقیماً با آنها مقابله کنند. با این حال، این طرح یک نقص مهلک داشت - فرض بر این بود که نیروهای وی شهرهای مرزی را محاصره خواهند کرد، در عوض، دنگ آی و ژونگ هوی اینکار را نکردند و در عوض در گذرگاه یانگ آن پیشروی کردند و آنجا را گرفتند جیانگ وی توانست با سربازان آنها مقابله کند و در ابتدا آنها را دفع کند، اما دنگ آی ارتش خود را از طریق یک گذرگاه کوهستانی خائنانه و در اعماق قلمرو شو هدایت کرد. در آنجا او حمله غافلگیرانه ای را به جیانگیو ( در میانیانگ امروزی ، سیچوان ) انجام داد. پس از شکست دادن ژوگه ژان در آنجا، دنگ آی عملاً هیچ سرباز شو بین ارتش او و پایتخت شو چنگدو باقی نماند لیو شان در مواجهه با چشم انداز دفاع از چنگدو در برابر سربازان دنگ آی بدون هیچ دفاعی، از توصیه وزیر کیائو ژو استفاده کرد و بی درنگ تسلیم شد. این تسلیم توسط بسیاری مورد انتقاد قرار گرفت.
در مارس 264، ژونگ هوی تلاشی را برای به دست گرفتن قدرت انجام داد - که جیانگ وی، که تسلیم ژونگ هوی شده بود، سعی کرد از آن برای احیای شو استفاده کند. او به ژونگ هوی توصیه کرد که دنگ آی را به دروغ متهم به خیانت کند و او را دستگیر کند و با نیروهای ترکیبی خود علیه سیما ژائو شورش کند. ژونگ هوی این کار را انجام داد و جیانگ وی قصد داشت در مرحله بعدی ژونگ هوی و پیروانش را بکشد و سپس استقلال شو را در زمان امپراتور لیو شان دوباره اعلام کند و در واقع به لیو شان نامه نوشته بود تا او را از این نقشه ها مطلع کند. با این حال، نیروهای ژونگ هوی علیه او شورش کردند و جیانگ وی و ژونگ هوی هر دو در جنگ کشته شدند. خود لیو شان در این آشوب آسیبی ندید، اگرچه ولیعهد او لیو ژوان در این آشفتگی کشته شد.
در اوایل سال 264، لیو شان به همراه ملکه ژانگ و کل خانواده اش به پایتخت وی، لوئویانگ نقل مکان کردند ( در 11 آوریل 264 ) او به عنوان دوک آنله شناخته شد در حالی که پسران و نوههایش مارکیز شدند.
وقایع نگاری هان و جین نوشته شی زوچی ، حادثه ای را ثبت می کند که به معروف ترین داستان مربوط به لیو شان تبدیل شده است: یک روز، نایب السلطنه وی، سیما ژائو، لیو شان و پیروانش را به جشنی دعوت کرد که طی آن سیما ژائو ترتیبی داد که هنرمندان موسیقی سنتی و رقص شو را اجرا کنند. مقامات سابق شو که حاضر بودند همه غمگین بودند، اما لیو شان به وضوح بیتحرک بود. وقتی سیما ژائو از او پرسید که آیا دلش برای ایالت سابقش تنگ شده است، لیو شان پاسخ داد:
"من اینجا خیلی خوشحالم که به شو فکر کنم."
این عبارت به یک اصطلاح چینی تبدیل شده است که معنای آن مجازی است "شاد و به خانه فعلی فقط اهمیت دادن / به گذشته فکر نمی کند". این عبارت با توجه به شخصیت فرد بار منفی دارد.
شی ژنگ ، مقام سابق شو، سپس به لیو شان توصیه کرد که پاسخ مناسب این است که تا چه حد او را از مقبرههای خانوادگیاش دور کردهاند. لیو شان زمانی که بعداً از او سؤال مشابهی پرسیده شد این توصیه را دنبال کرد، با این حال سیما ژائو به سرعت حدس زد که در پاسخ او مشاوره نقش داشته است و لیو شان نیز اعتراف کرد. این مورد توسط سیما ژائو به عنوان نشانه ای از اینکه لیو شان یک احمق بی کفایت است، مورد توجه قرار گرفت. برخی از مورخان بعدی معتقد بودند که این نشان دهنده خرد لیو شان در نشان دادن عمدی عدم جاه طلبی است تا سیما ژائو او را به عنوان یک تهدید تلقی نکند.
لیو شان در سال 271 در لوئویانگ درگذشت و نام پس از مرگش "دوک سی آنله" به معنای دوک عمیق اندیش صلح و خوشبختی به او داده شد. این خاندان بدون زمین چندین نسل در طول ایالت جانشین وی، سلسله جین دوام آورد ، قبل از اینکه در آشفتگی های ناشی از وو هو خاموش شود. لیو یوان ، بنیانگذار هان ژائو ، یکی از ایالت های شانزده پادشاهی ، ادعا کرد که جانشین مشروع سلسله هان است. در این مقام، او به لیو شان پس از مرگش لقب «امپراطور شیائوهوای» «امپراتور فرزند و مهربان» داد.
مورخان امروزی دیدگاهی تجدیدنظرطلبانه اتخاذ کردهاند و تصویر رایج لیو شان را که او را با دید مثبتتری میبیند، به چالش میکشند.
در میان آنها، یی ژونگتیان استدلال کرد که حتی امپراتوران شایسته مانند امپراتور وو از هان، درباریان بدی در کنار او داشتند. لیو شان تنها مورد نیست. علاوه بر این، اطراف لیو شان نه تنها درباریان شرور، بلکه بسیاری از افسران شایسته و با استعداد مانند جیانگ وان، فی یی و دونگ یون بودند. ثانیا، تسلیم شدن لیو شان بدون درگیری زیاد قابل سرزنش است، اما سقوط شو هان در واقع به دلایل زیادی بود. ثالثاً، در مورد ژائو یون، موقعیت رسمی ژائو در طول زندگی اش در واقع پایین تر از گوان یو، ژانگ فی، ما چائو و هوانگ ژونگ بود. از این رو، اعطای عناوین مارکیز پس از مرگ توسط لیو شان به چهار نفر اخیر اما به موقع به ژائو یون قابل درک بود. در نهایت، رفتار لیو شان در مقابل سیما ژائو هدفمند بود: او تظاهر به احمق و حقارت کرد تا سیما ژائو او را نادیده بگیرد و به خانواده اش رحم کند و لیو شان موفق شد. توانایی فریب دادن سیما ژائو بی اعتماد به این معنی بود که لیو شان در واقع احمق نبود.
علاوه بر این، نشانه های قابل توجهی از شایستگی لیو شان در طول سلطنت او وجود داشت. او پس از مرگ ژوگه لیانگ با زیرکی کنترل مستقیم امور دولتی را دوباره به دست گرفت و جیانگ وان و فی یی را منصوب کرد تا این دو بتوانند یکدیگر را کنترل کنند. در سال 238، کائو وی با گونگسون یوان جنگ کرد و بسیاری از مردم در شو هان معتقد بودند که این فرصت خوبی برای گسترش در شمال است. با این حال، لیو شان با دقت به فی یی دستور داد که فقط در ترکیب با وو شرقی، و تنها زمانی که کائو وی آماده نبود، حمله کند. بنابراین، چندین مفسر تاریخی، احتیاط لیو شان را با احتیاط کمپین های پرهزینه و ناکارآمد لیو بی و ژوگه لیانگ مقایسه می کنند. سرانجام، تسلیم لیو شان در 262-263 به دلیل تفاوت گسترده جمعیتی و توانایی نظامی بین دو ایالت و همچنین تمایل فاتحان وی، توسط مفسران، هم در سوابق تاریخی و هم در دوران معاصر، با همدردی به عنوان یک انتخاب اجتناب ناپذیر تلقی شده است. قتل عام شهروندان کشورهای دشمن که حاضر به تسلیم نبودند. به طور خاص، تسلیم لیو شان اغلب با تسلیم گونگسون یوان ، یک جنگ سالار منطقه ای مقایسه می شود که تلاش کرد با اتحاد با وو شرقی، قدرت را پس بگیرد، که در نهایت منجر به نابودی قبیله او و قتل عام خونین پایگاه جمعیتی او در لیادونگ شد. در مقابل، تسلیم لیو شان منجر به انتقال مسالمت آمیز قدرت به پادشاهی وی شد، به جز در طول یک هفته ناآرامی ناشی از توطئه جیانگ وی، بیشتر جمعیت آسیبی ندیدند.
بحث در مورد لیو شان فرزند لیوبی بسیار گسترده است ما تا اینجا اکتفا می کنیم حال این خواننده مطلب است که باید تصمیم بگیرد لیوشان لایق و باهوش بوده یا نادان و بی کفایت.