تلاش برای درک بزرگی یورگن کلوپ در لیورپول مانند ایستادن در مقابل یک کوه و پی بردن به عظمت آن است. ما برای رسیدن به یک نگاه معنادار فاصله داریم. برای درک دستاوردهای یورگن کلوپ در لیورپول و انگلیس به چند سال زمان نیاز است.
طرفداری | در حال حاضر چه کاری به جز مقایسه کار یورگن کلوپ در آغاز تور خداحافظی او از انگلیس میتوان انجام داد؟ او بعد از ظهر امروز برای آخرین به ورزشگاه امارات سفر میکند و شاید فردی برای مقایسه با او داشته باشیم. نه با میکل آرتتا، بلکه با مردی که آرسنال را به آن چه که هست تبدیل کرد. آرسن ونگر و یورگن کلوپ به دو دوره مختلف فوتبال انگلیس تعلق دارند (شاید هم دو دوره فوتبال انگلیس متعلق به آنها است). ونگر و کلوپ تقریبا سه سال همدوره بودند اما اوج آنها بیست سال با یکدیگر فاصله دارد. میراث آنها با یکدیگر مطابقت دارد اما در فوتبال و سبک بازی تفاوتهایی وجود دارد. حتی گرایشهای مسیحی آنها نیز متفاوت است. میتوانید بین آن چه که ونگر در سال 1996 و کلوپ در سال 2015 به فوتبال انگلیس وارد کردند یک خط بکشید.
در پایان فصل جاری و در 57 سالگی، یورگن کلوپ با ساخت یکی از بزرگترین تیمهای عصر مدرن فوتبال، لیورپول را ترک میکند. او لیگ برتر، لیگ قهرمانان اروپا، لیگ کاپ و افای کاپ را یک بار فتح کرده و تا پایان فصل هم میتواند چهار جام دیگر کسب کند. با این حال، با توجه به این که لیورپولِ کلوپ چهقدر خوب بوده است، تنها یک جام لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا به آنها احساس ناکافی بودن میدهد. واضح است که لیورپول برای کسب عناوین بیشتری خیلی نزدیک شده بود. آنها دو بار بهترین عملکرد یک نایب قهرمان را به ثبت رساندهاند: 97 امتیاز در فصل 19-2018 و 92 امتیاز در فصل 22-2021. قرمزها دو فینال لیگ قهرمانان اروپا را نیز به رئال مادرید واگذار کردند. برای این که همه چیز کامل متفاوت به نظر برسد، نیاز به کار بزرگی نبود. ایلکای گوندوعان در آخرین بازی فصل 22-2021 مقابل استون ویلا گلزنی کرد و تیبو کورتوا با سیو خود باعث قهرمانی رئال مادرید شد تا لیورپول در کسب دو جام ناکام بماند.
اما این موضوع چهقدر اهمیت دارد؟ به آرسن ونگر نگاه کنید. آرسنالِ او سالها درخشان بود و سه بار فاتح لیگ برتر شد. بسیاری معتقد هستند آنها باید قهرمانی بیشتری کسب میکردند چون در فصل 99-1998، 03-2002 و 08-2007 در موقعیت خوبی قرار داشتند. توپچیها در اروپا نیز نتوانستند دستاوردهای داخلی را تکرار کنند. آرسنال یک بار در سال 2000 به فینال جام یوفا و یک بار در سال 2006 به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید و در هر دو بازی شکست خورد. حتی در فصل شکستناپذیرها (04-2003) آرسنال با گل وین بریج در یک چهارم نهایی به چلسی باخت. هم ونگر و هم کلوپ تیمهای خود را به بهتر از آن چه که بقیه انتظار داشتند، تبدیل کردند، اما هر دو در ادامه فهمیدند که چنین چیزی همیشه کافی نیست. درست زمانی که آرسنال در سال 2004 در اوج قرار داشت، چلسی با رومن آبراموویچ از آنها پیشی گرفت.
آرسن ونگر از جامعه فوتبال خواسته بود بحث هزینهها کنترل شود اما چنین چیزی انجام نشد و آرسنال نیز هرگز نتوانست به اوج بازگردد. در همین حین، یورگن کلوپ با تیمی وارد رقابت شد که میلیاردها دلار برای ایدههای پپ گواردیولا هزینه کرده بود. بنابراین، تا امروز این دوره از فوتبال انگلیس معتلق به پپ گواردیولایی است که پنج بار بیشتر از یورگن کلوپ عنوان قهرمانی لیگ برتر را کسب کرده است. یکی از بزرگترین تمجیدها از سرمربی لیورپول را هفته گذشته سرمربی منچسترسیتی مطرح کرد:
دوره ما در منچسترسیتی بدون یورگن کلوپ نمیتوانست معنایی داشته باشد. چنین چیزی امکانپذیر نیست.
کلوپ رقابت را بالا برد و باعث شد منچسترسیتی تا جایی که میتواند به تیم بهتری تبدیل شود. لیورپولِ او فرمانروای این دوره از فوتبال انگلیس نبوده است، درست مثل آرسنالِ ونگر. کلوپ برای گواردیولا، مانند ونگر برای فرگوسن است. رقیبی ضروری که رقابت را به این نقطه رساند اما در پایان، نه کلوپ و نه ونگر هرگز تبدیل به «برنده سریالی» نشدند. آنها میراثی غنیتری نسبت به ویترین عناوین قهرمانی به جا میگذارند (این که چنین دستاوردی در مقابل ناکامی در قهرمانیها برای آرامش آنها کافیست یا نه، یک علامت سوال است).
نفوذ یورگن کلوپ در لیورپول به حدی عمیق است که باعث میشود آنها پس از دوران سرمربی آلمانی، در بسیاری از نقاط دوباره کارشان را شروع کنند. آرسن ونگر و یورگن کلوپ از تیمهای خودشان جدایی ناپذیر هستند. آنها نه تنها برای آرسنال و لیورپول، بلکه برای منافع فوتبال نیز صحبت میکردند: در مورد زمانبندی بازیها، هزینه نقل و انتقالاتی، سیاست، تکنولوژی و موضوعاتی که بقیه از مطرح کردن آن واهمه داشتند. وفاداری، همبستگی و صداقت، ارزشهای ونگر و کلوپ بودند که باعث میشد همه آنها را دوست داشته باشند. آرسنال و لیورپول این دو مربی نیز چنین ارزشهایی را در زمین به نمایش میگذاشتند.
نقطهای برای تفاوت آرسن ونگر و یورگن کلوپ وجود دارد. تاثیر آنها روی فوتبال انگلیس مشابه هم است اما سبک و خصوصیات این دو با هم فرق دارد. هیچکس بهتر از یورگن کلوپ نمیتواند این موضوع را توصف کند. او در مورد دیدار دورتموند و آرسنال گفته بود:
آرسن ونگر مالکیت توپ و پاس را دوست دارد. مانند یک ارکستر اما موسیقی بیصدایی است. من هوی متال را دوست دارم.
سیستم مبتنی بر خلاقیت آرسن ونگر با ضد پرس یورگن کلوپ را میتوانیم با یکدیگر مقایسه کنیم. اما یک لحظه تصور کنید آرسن ونگر مانند یورگن کلوپ پس از شکست در یک فینال اروپایی با سایر اعضای کادرفنی نوشیدنی خورده و آواز بخواند (یورگن کلوپ پس از شکست لیورپول مقابل سویا چنین کاری را انجام داده بود). کلوپ بسیار باهوش است و مدرک دانشگاهی دارد اما هیچکس او را پروفسور خطاب نمیکند. شخصیت و کاراکتر این دو ممکن است تابعی از شرایط گذشته آنها باشد اما ونگر و کلوپ خیلی از هم دور نیستند.
ونگر در روستایی در دوتنلهایم، خارج از استراسبورگ و درست در مرز آلمان بزرگ شده است. اگر یک ساعت به سمت شرق رانندگی کنید، پس از عبور از رودخانه راین و جنگل سیاه به گلتن خواهید رسید، زادگاه کلوپ. ارزشهای هر دو مربی را جامعه به آنها القا کرده است. هر دو چند بار در مورد اهمیت ایمان به مسیحیت صحبت کردهاند. ونگر در سال 2013 گفته بود سپاسگزار ارزشهایی است که دینش به او داده است. سرمربی سابق آرسنال یک کاتولیک سختگیر بوده اما سرمربی فعلی لیورپول پروتستان است. ونگر در مورد دینش گفته بود:
تاثیر دین برای من به این نحو است که اگر خوشحال نیستم، یعنی کارم را خوب انجام ندادهام. دین باعث میشود همیشه احساس گناه داشته باشید.
همه میدانند که آرسن ونگر در سال 2004 به نوعی به «کمال» دست یافت. او در سال 2002 هم در مورد شکستناپذیری صحبت کرده بود اما چند هفته بعد وین رونی جوان همه چیز را عوض کرد. ونگر تیمش را مملو از هافبک خلاق کرده بود و بازی زیبایی ارائه میکرد اما عده زیادی باور داشتند آرسنال بهتر است تنها به پیروزی فکر کند. کورلی میلر در مورد او گفته بود:
به باور کاتولیک آرسن ونگر، فضیلت، زیبایی و جادو مهمتر از کسب عناوین قهرمانی است.
خصوصیات شخصی روی فوتبال ونگر تاثیر گذاشته بود. او از خودش و خانواده جدا شده بود و در سال 2017 گفت برای فوتبال باید جانفشانی کرد و سرمربیگری مانند تبدیل شدن به یک کشیش است. او در سال 2019 اعتراف کرد چنین سبکی باعث شد او به «متخصص در مازوخیسم» تبدیل شود. ونگر احتمالا به همین دلیل به جای این که مانند یورگن کلوپ تنها در اوج بماند، ترجیح داد 22 سال به شغلش ادامه دهد.
یورگن کلوپ اما فرق دارد. پیشینیه او به بادن-وورتمبرگ بر میگردد. او در سال 2018 به تلگراف گفته بود:
مسیحی بودن چند قانون برای من ایجاد کرده است. پروتستان خوب است و باعث میشود درهای بازی برای شما وجود داشته باشد. آنقدر هم مبتنی بر تعصب نیست.
با این حال، کلوپ قبلا در مصاحبهای دیگر در مورد «خداوند به ما کمک خواهد کرد» و «عیسی مهمترین اتفاق دنیا بوده است» صحبتهایی داشته است. اما وقتی که کلوپِ مسیحی هشت و نیم سال پیش هدایت لیورپول را برعهده گرفت، مهمترین عامل موفقیت او، ایمان هواداران و بازیکنان به ایدههایش بود. او قول داده بود که شک و تردیدها را تبدیل به ایمان خواهد کرد. او به قولش عمل کرد. مهمترین ویژگی لیورپولِ کلوپ، زیبایی بازی تیم او نبود، بلکه سختکوشی بازیکنانش بود. جایی که این موضوع در سایر تیمهای مرد آلمانی نیز برجسته بود.
بین آرسن ونگر و و یورگن کلوپ تفاوتهای عمیقی وجود دارد اما تاثیر آنها در فوتبال انگلیس مشترک است. زمانی که هفته گذشته سرمربی لیورپول گفت «میخواهم قبل از آن که دیر شود زندگی کنم» پژواک ونگر را در او شنیدیم. هزینهای به اسم «کشیش» فوتبال بودن.
به قلم جک پیت پروک برای اتلتیک