سال ۲۰۰۸ بود..
مدت زیادی از فینال پاریس نگذشته بود
شاید بارسلونا پرستاره ترین تیم جهان بود تیمی که مسی، ژاوی، اتوعو، والدز، رونالدینیو، پویول و... رو داشت
و به جز اون هانری و یحیی توره هم به این تیم اضافه شده بودند
و مربی هم همان ریکاردی بود که بارسلونا را به نوک قله رسانده بود
اما این فقط ظاهر ماجرا بود بارسا از نظر اسم شاید سرشار از اسم و رسم بود اما خیل عظیمی از این ستارگان در طول فصل به دلیل مصدومیت و محرومیت غایب بودند و داوری ها نیز به شدت بارسا را اذیت میکرد
انگار دیگر بخت با ریکارد یار نبود هر چند او در سال ۲۰۰۶ درحالی که از مرحله یک چهارم لیگ قهرمانان اروپا نه مسی را داشت نه ژاوی میلان ابر تیم را بدون گل خوردن به زیر کشید و آرسنال شکست ناپذیر را در فینال شکست داد
شاید خود ریکارد بزرگ هم اشباع شده بود و مجموعه ای اشباع شده دیگر انگیزه ای برای ادامه ندارد این در زندگی نیز صادق است یک محرک باید باشد تا شما برای هدفی تلاش کنید
این را پپ زمانی فهمید که با تیم B بارسا تیم اصلی را به چالش کشید او رونالدینیو و دکویی را دید که طبلی تو خالی بودند با مربیگری ریکاردی که سیگاری به لب داشت او انگار زمین خورده ای بود که نمیخاست بلند بشه و به تلاش ادامه بده
تنها جذابیت اون تیم مسی جوون بود که هر لمس توپش یک اثر هنری بود نهایتا آن تیم سهمیه را گرفت و در لیگ قهرمانان اروپا نیز عملکرد نسبتا خوبی و به نیمه نهایی رسید
اما چیزی که از انتهای فصل مانده بود تیمی بود درحال فروپاشی که سقوط نکرده ولی در حال فروپاشیه...
این رو میتوانید از ژاوی بپرسید که داشت به میلان میرفت دیگه بدتر از این؟
واقعا میتونید تصور کنید که ژاوی میرفت؟؟
ژاوی که در زمان پپ گواردیولا ستون تیم بود و به همراه مسی و اینیستا هر حریفی را میبلعید
هیچکی نمیتونه بارسای رویایی رو به بدون ژاوی تصور کنه
این به لطف پپ گواردیولایی رخ داد که از ابتدا میدانست چه میخواهد و برای کارش استراتژی داشت و این کلید موفقیت در زندگیست
با انتخاب گواردیولا توسط کرویف بسیاری از هواداران متعجب بودند که چرا پپ؟ اون هنوز خیلی خام و بی تجربست و تبدیل به ی مهره سوخته میشه
حتی ریکارد بزرگ به بن بست خورد اگه قرار بود پپ جوون بیاد خب به ریکارد فرصت میدادین
فهم نبوغ گواردیولا کار هر کسی نبود اقلیتی دانا میخواست زیرا در زمان بازیگری پپ نیز فقط کسی میتوانست بفهمد او چقدر باهوش است که هوش فوتبالی سرشاری داشته باشد
اما پپ به قدری شجاعت داشت که بدون اینکه تحت تاثیر قرار بگیره از همون روز اول تعیین کرد که هر چی من میخوام باید بشه و نظر خودشو تحمیل کرد
گواردیولای جوون به ژاوی گفت تو نباید بری من ۴ سیستم مختلف در ذهنم دارم که داخل همشون تو هستی و نقش بسیار پررنگی داری
و ژاوی که عاشق بارسا بود از شدت خوشحالی به مدیر برنامه اش گفت هرگونه مذاکره با دیگر تیم ها متوقف شود
پپ حتی رونالدینیو، دکو و اتوعو رو نخواست هر چند اتوعو یک فصل دیگر به درخواست بازیکن ها ماند و درخشید
و تیمی که فاصله ای تا فروپاشی کامل نداشت نجات پیدا کرد البته از حق نگذریم گواردیولا شرایط بسیار بهتری نسبت به حال حاضر ژاوی داشت زیرا او بازیکن هایی سرشار از استعداد به مانند همین ژاوی داشت چیزی که ژاوی از آن بی بهره است دوران مربیگری او به زمانی برخورد که فوتبال ماشینی شده است و با سبک بازی خودش زمین تا آسمان فاصله دارد
با ورود پپ انگیزه و امید به بارسلونا برگشت
البته این فقط بخشی از ماجرا است زیرا شما نمیدانید که در ذهن پپ چه میگذرد او برای هر بازی جز به جز پلن و تاکتیک دارد هر چند بارسای ریکارد هم قشنگ بازی میکرد و در کلیات سبک بازی تفاوت زیادی وجود ندارد اما شما باید به جزییاتی توحه کنید که خیلی چیزها را تغییر میدهد
برای مثال اگر تحقیق کنید متوجه خواهید شد در الکلاسیکو معروف ۶-۲ پپ چه ایده ی طلایی داشت و چه باگی از تیم رئال مادرید پیدا کرد که آن اتفاق در سانتیاگو برنالئو رخ داد
پپ برای آن بازی چندان سیستم پیچیده ای نداشت و بازیکنان بیشتر بداهه کار کردند اما او مسی را از پست وینگر راست به پست نوک کاذب آورد و انگار یک بازیکن بارسا بیشتر از رئال مادرید داشت چه تقلب جالبی این از من بقیش با شما بازیکنان!
۴ روز پس از آن روز بارسایی که همه ی تیم ها رو قلع و قمع کرده بود در استمفوردبریج به مصاف چلسی رفت بارسلونا هانری را نداشت و همچنین پویول و مارکز در خط دفاع و کلا آن تیم سرحال همیشگی نبود به جز مسی که همچنان هم فوق العاده بازی میکرد
همچنین به لطف اشتباهات داوری اندوخته از بازی رفت نداشت پس گل عجیب اسین در دقایق ابتدایی بارسلونا را تا مرز اوت شدن برد
سناریو نیمه نهایی سال قبل مقابل منچستر درحال تکرار بود بارسلونا با شکست ۱-۰ در حال حذف شدن که درست به مانند سال قبل باعث فینال منچستریونایتد و چلسی میشد
خوب یادم می آید که پپ دعا کرد و از خداوند کمک خواست و خیلی زود با پاس مسی و شوت رویایی اینیستا (بله همان پسری که روزی پپ به ژاوی گفت تو جانشین من خواهی بود و او جانشین هر دوی ما همان کسی که پس از شکست ۱-۰ هفته اول نقابل نومانسیا به دفتر پپ رفت و او را از نا امیدی نجات داد) درست در آخرین دقایق تیم صعود کننده عوض شد اولین شوت درچارچوب به گل تبدیل شد و گواردیولا جوون شروع کرد دویدن و تشکر از درگاه خدا
هر چند حاشیه های آن بازی تمامی ندارد و همچنان هواداران چلسی مدعی هستند حق آنها خورده شده است و داوری آن بازی ایراد های فراوانی داشته است اما آدم ها چیزهایی که به نفعشان است فقط یادشان می آید وگرنه باید میدانستند بالاک اگر در بازی رفت اخراج میشد که باید میشد دیگر در آن بازی نبود تا دنبال داور بدودد و نماد حق طلبی شود
به هر حال اون شب دست تقدیر با بارسلونا یار بود تا بارسایی که با گواردیولا فوتبال را متحول کرده بود در فینال رم به مصاف منچستریونایتد برود تا با ضربه سر معروف مسی با سانتر دیدنی ژاوی و نهایتا ۳ گانه ای که تبدیل به ۶ گانه شد سرآغاز یک امپراطوری خیال انگیز باشد..