قسم نخور به جونم
كه بي قسم ميدونم
نور ستاره ي تو
رفته از آسمونم
چشام اشکی نداره
به پاي تو بباره
يه قلب پاره پاره
قسم خوردن نداره
نگيني بودي بر انگشتر من
اميدي در دل عاشق تر من
تو كه آتش زدي بر هستي من
به باد دادي چرا خاكستر من
تو كه با قلب عاشق مي پريدي
شكستي پس چرا بال و پر من؟
چرا ميخواي قسم هاي دروغین
بشه يكباره ديگه باور من
قسم نخور به جونم
كه بي قسم ميدونم
نور ستاره ي تو
رفته از آسمونم
چشام اشکی نداره
به پاي تو بباره
يه قلب پاره پاره
قسم خوردن نداره
توو دنيائي كه آوار مصيبت
با دستاي تو ريخته بر سر من
چرا ميخواي بدونم با يه حسه
حقيقي هستي يار و ياور من.
تو كه بيگانه هستي با سپيدي
تو كه دلبستگي هامو نديدي
در اين بازار داغ نا اميدي
تو را باور كنم با چه اميدي؟
قسم نخور به جونم
كه بي قسم ميدونم
نور ستاره ي تو
رفته از آسمونم
چشام اشکی نداره
به پاي تو بباره
يه قلب پاره پاره
قسم خوردن نداره
قسم نخور به جونم
كه بي قسم ميدونم
نور ستاره ي تو
رفته از آسمونم
چشام اشکی نداره
به پاي تو بباره
يه قلب پاره پاره
قسم خوردن نداره
نگيني بودي بر انگشتر من
اميدي در دل عاشق تر من
تو كه آتش زدي بر هستي من
به باد دادي چرا خاكستر من
تو كه با قلب عاشق مي پريدي
شكستي پس چرا بال و پر من؟
چرا ميخواي قسم هاي دروغین
بشه يكباره ديگه باور من