مرا ببوس مرا ببوس برای اخرین بار
تورا خدانگهدارکه میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سر نوشت
در میان طوفان همپیمان با قایقرانها
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها
به نیمه شبها دارم با یارم پیمانها
که بر فروزم اتشها در کوهستانها
اه شبه سیه گذز کند
زتیره راه گذر کند
نگه کن ای گل من
سرشک غم به دامن
برای من میفکن
دختر زیبا امشب بر تو مهمانم
در پیش تو می مانم
تا لب بگذاری بر لب من
دختر زیبا از برق نگاه تو
اشک بی گناه تو روشن سازد یک امشب من
مرا ببوس مرا ببوس برای اخرین بار
تورا خدا نگهدارکه میروم بسوی سرنوشت