عماد صلغی. ورزش ( چون کار مفیدی انجام دادی مغز اون احساس غم و بی انرژی رو ازت دور میکنه کلا هر کار مفیدی میکنی همچین حسی پیدا میکنی )
. آهنگ ( قطعه های بتهوون و موتزارت ؛ قبلا به عنوان درمان استفاده میشدن ، تو رو درگیر خودش میکنه و بنظرم میتونه تا حدودی تاثیرگذار باشه )
. فیلم ( ن فقط برای سرگرمی ، فیلمایی که با حس و حالم بخونه و محتوای عمیقی داشته باشه و یه دریچه ای رو به روم باز کنه )
. حرف زدن با دوست و رفیق ( اما نه درد و دل ، همون بحث ها و شوخی های روزای عادی تا باعث بشه یکم فضات عوض بشه )
. خواب ( اکثر غم و افسردگی ها ، خودکشی ها و ... نصف شبا میاد سراغ آدم ، اگه خواب آدم تنظیم باشه و صبح زود بیدار بشیم شاید یکم متفاوت تر برخورد کنیم )
. غذا و خوراکی ( آدم اگه موقع ناراحتی چیزایی رو بخوره که دوست داره ولی معمولا دیر به دیر میخوره ، شاید فضاش تا حدودی با همین چیزای کوچیک تغییر کنه )
. فکر ( گاهی هیچکدوم از کارای بالا رو نمیکنم و فقط فکر میکنم و حالم بدتر میشه و این احساس پوچی و غم و کسلی فقط ادامه پیدا میکنه ... )