مطلب ارسالی کاربران
داستان مردی که قهرمانی اروپارا ازبارسا گرفت هلموت دوکادام قهرمان سویل
داستان مردی که قهرمانی اروپارا ازبارسا گرفت هلموت دوکادام،قهرمان سویل
درشب فراموش نشدنی سویل دوکادام تنها 27سال داشت.همه منتظربودند تااوبه دروازه بان اول رومانی تبدیل شودوحتی باشگاه های بزرگ اروپایی به دنبال اوبیایند اما...
سال1986خیلی هارا به یادجام جهانی مکزیک می اندازدبه یادمارادونا به یاد"دست خدا" امااین لقب میتوانست به دست های دیگری هم داده شود.
شایداگررومانیایی ها زیرسلطه نیکلا چاءوشسکو حس شاعرانگی شان را ازدست نداده بودند،این لقب به دست های هلموت دوکادام داده میشد.مردی که درفینال فراموش نشدنی سویل یک تنه مقابل ستاره های بارسلونا ایستادواولین وتنها قهرمانی یک باشگاه رومانیایی درجام باشگاه های اروپارقم زد.لقب قهرمان سویل برای کاری که دوکادام انجام داد کمی دم دستی بود امامردم فراموشکاری که قدردانی ازستاره شان را 22سال به عقب انداختند بیش از اینهم انتظار نمیرفت
قبل از7می1986
دوکادام یک استعداد ویژه نبودازان دوازه بان هایی که قبل از20سالگی میشود فهمید که اینده درخشانی دارند اما انقدرخوب بود که استوابخارست باشگاهی که دران سال ها همه ستاره های رومانی را به خدمت میگرفتاوراازUTAآزادبخرد.
سال هابود که دینامو رقیب استوا قهرمانی هارا یکی پس ازدیگریاز آن خود میکرد وهمین باعث شده بودتاپسرنیکلا چاءوشسکو،دیکتاتور رومانی برای پایان دادن به این سلطه ریاست استوارابرعهده بگیرد یکی دوسال گذشت تا والنتین بفهمد که باید چکارکنداو امریش بنی اسطوره ای را به عنوان سرمربی انتخاب کردکهپس ازان بود که ستاره ها یکی پس ازدیگری راهی استوا شدندازویکتورپیتورگا،ماریوس لاگاتوشولازلوبولونی پیروزی ها وقهرمانی ها ازراه رسیدند اما نام چندانی ازدوکادام نبودزیرا استوا اصلا نمی باخت! البته ان ها تیم قدرومندی بودند اما کسی دوست نداشت خانواده چاءوشسکو راعصبانی کند.این بهترین دوره ناریخ استوابود آنها5سال پیاپی شکست نخوردند امابرای ماندن درتاریخ به یک قهرمانی اروپانیازداشتند جامی که بدون دوکادام نمیتوانستند به ان برسند بدون اوودست هایش
7می 1986سویل
استواتیم قدرتمندی بود شایدشکست ناپذیریشان را ازخط وربط سیاسی داشتند امارسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا ثابت میکرد آن ها تیم قدرتمندی خستند شاگردان امریش بنی درراه رسیدن به فینال5گل به ویله دانمارک،4گل به هونودا بوداپست مجارستان،1گل به کوسیسی فنلاندو3گل به اندرلشت بلژیک زدند تاحریف بارسا دردیدارنهایی شوند
ابی واناری ها اولین فصلشان را زیرنظرتری ونیلزراسپری می کردوبابرندشوستروآستپیو آرومی بالوبه به دنبال اولین قهرمانی دراروپابودند دیدارنهایی درسانچز پیس خوان برگزارمی شد همین خیلی هارا متقاعدکرده بود تاروی قهرمانی آبی واناری ها شرط بندی کنند.به هرحال اهالی سویل هم ترجیح میدانندهم وطنانشان به قهرمانی برسند تاتیمی که رهبرآن،آن هارا به یادژنرال فرانکو می انداخت.
بازی با برتری بارسا شروع شد اما رفته رفته بازی متعادل شدوبدون هیچ حادثه خاصی به پایان رسید.30دقیقه ملال آوردیگرتنها تماشاگران را خسته ترکرده بود.یک فینال کسالت بار که میتوانست برای همیشه ازیادها برود اما هنوز ضربات پنالتی مانده بود تا یک اتفاق تاریخی رقم بخورد ویک ستاره متولدشود.
اولین پنالتی رو میهاییل ماژارو برای استوازدواودوتی دروازه بان بارسا ان راگرفت تاهواداران بارسا رویای قهرمانی اروپا رانزدیکترببینند.آن ها درنیمه نهایی گوتنبرگ سوءدراشکست داده بودند وبه ستاره شان اطمینان داشتند.
الکسانکو که دربازی قبلی هم پنالتی اول رازده بود پشت توپ ایستادهمه منتظربودند تابالاخره یکی ازدروازه ها بازشود اما دوکادام با یک شیرجه سریع به سمت راست توپ رامهارکردپنالتی های بعدی را هم اوروتی ودوکادام مهارکردند به نظرمیرسید دروازه های سانچزپیس خوان طلسم شده است اما این طلسم با پنالتی سوم استوا شکست ماریوس لاکاتوش توپ را به جایی فرستاد که ازدست اوروتی کاری برنمی آمد حالا نوبت بارسا بود که جبران کند پیجی آلونسو که دردیدار برگشت مقابل گوتنبرگ با هتریک خود باعث صعود بارسا به فینال شده بود مامور زدن ضربه شد همه منتظرگل بارسا بودند اما بازهم دوکادام توپ را مهارکرد باورکردنی نبود اوجهت هرسه پنالتی رادرست تشخیص داده بود.
اوبعدهاگفت:خودم رابه جای زننده ضربه میگذاشتم این بازی منطق بودبعد ازگرفتن پنالتی اول خودم را بهجای زننده ضربه دوم قراردادم وفکرکردم اگردروازه بان پنالتی اول راازسمت راست مهارکرده باشد من باید چکارکنم؟طبیعتا دروازه بان به سمت چپ میرود پس تصمیم گرفتم به سمت راست بروم پنالتی سوم راهم مطمءن بودم پیجی آلونسو ان ضربه را به سمت راست خواهدزد زیرامنطقی بود که بعداز مهاردوپنالتی ازیک سمت دروازه بان به سمت مقابل خواهدرفت پس بازهم تصمیم گرفتم بازهم به سمت راست بروم پنالتی چهارم استوا راگاوریل بالینت به گل تبدیل کرد تا استوا دریک قدمی قهرمانی قرار بگیرد2-0به نفع استوا!
البته هنوز بارسا دوپنالتی دیگرداشت وگل شدن پنالتی چهارم مینوانست امیدهای بارسا را زنده کند ونیلز این ضربه رابه مارکوآلونسوپنیا داد پسر مارکو آلونسو ایماز مدافع سابق رءال مادرید ایماز دراولین قهرمانی رءال دراروپا درسال1955-56دردیدار فینال مقابل استاد دوریمس یکی از گل هارا به ثمر رسانده بود گلی که باعث پیروزی3-2رءال شد حالا نوبت پسراوبود تابارسا را به اولین قهرمانی در اروپا امیدوار کند اما برای رقم خوردن آن یک مانع بزرگ قرارداشت "هلموت دوکادام"
رومانیایی سیبیلو که سه پنالتی اول را به سمت راست شیرجه رده بود اینبارهم دست بازیکن بارسا راخواند وچهارمین پنالتی راهم مهار کرد این بزرگترین استقامت یک نفره در فوتبال بود دراندازه های گذشتن مارادونا از6انگلیسی که هیچ دروازه بان دیگری نتوانسته آن را تکرار کند وهنوز در کتاب رکورد های گینس دست نخورده باقی مانده است.
درمیان بهت ستاره های بارسا بازیکنان استوا جشن قهرمانی گرفتند ودربازگشت به رومانی همانند قهرمانان ملی از آن ها استقبال شد وطبیعی بود که همه میخواستند از دوکادام عکس وامضا بگیرند.
ستاره ای که محوشد
درشب فراموش نشدنی سویل دوکادام تنها 27سال داشت همه منتظربودند تا اوبه دروازه بان اول رومانی تبدیل شود وباشگاه های بزرگ اروپایی به دنبال اوبیاینداما بعد فینال برای 3سال هیچ کس از دوکادام خبری نداشت دیدار مقابل بارسا به آخرین بازی او برای استوا تبدیل شد وهیچ کس نمیدانست برسراو چه آمده است داستان های زیادی درموردش ساخته شد همه انگشت اتهام را به سوی خانواده چاءوشسکوگرفتند.درطول حکومت آنان در رومانی آدم های زیادی سربه نیست شده بودتد پس بعید نبود بخواهند بلایی به سر ستاره محبوبی مانند دوکادام بیاورند شایعه شده بود که رییس رءال مادرید برای قدردانی از دوکادام به خاطر ضربه ای که به بارسا زده است یک مرسدس بنز به او هدیه دادند هدیه ای که چشم نیکو پسر نیکلا چاءوشسکو را گرفت اما دوکادام از دادن آن خودداری کرد همین باعث شد تاماموران باشلیک به بازویش جواب این گستاخی را به اوبدهند.
چندسال بعد دوکادام باتیم دسته دومی ووگونول آراد دیده شد شبهی از ستاره ای درذهن رومن ها بود اوهمه شایعات را تکذیب کردوگفت:چندروز بعداز فینتل سویل وقتی بیدارشده است متوجه شده نمی تواند دست راستش را تکان دهد پو پزشکان به او گفته اند که او به بیماری آنوریسم مبتلا شده است.
خیلی ها حرفش را باور نکردند اما او بعد از ان که نیکلا چاءوشسکو وهمسرش النا پس از بازگشت از تهران تیرباران شدند حرفش را تغییر نداد.
پس از ان نوبت سال های بی پولی بود او هیچ پاداشی به خاطر عملکرد خیره کننده اش دریافت نکرد وجوسیاسی ملتهب رومانی باعث شده بود تاکمتر کسی به فکر مردی بیفتد که ستاره بختش در یک شب درخشیدو ناپدید شد وآنقدر به تنگدستی افتاد تا دستکش هایی را که درفینال سویل به دست کرده بود را دریک حراجی ایترنتیبفروشد
درسال 2003درلاتاری برنده اقامت در آمریکا شد وبا خانواده اش به ینگه دنیا رفتند اما برای اوکه بیشتر سال های عمرش را درحکومت کمونیستی گذرانده بود زندگی در آمریکا آسان نبود به رومانی برگشت اما دخترو همسرش راضی به برگشت نشدند به نظر می رسید سرنوشت هم چنان در حال گرفتن انتقام آن شب جادویی بود.
اما درسال 2008اوضاع کمی روبه راه شد رییس جمهور رومانی ازاوتقدیر کرد ودوسال بعد به عنوان رییس باشگاه استوا بخا رست رومانی انتخاب شد او مدتی قبل از ریاست باشگاه استعفا داد تا بقیه عمرش را با خاطره ان شب جادویی سپری کند.