طرفداری | طی هفتۀ گذشته فوتبال آرژانتین با دلی اندوهگین، شاهد درگذشت دو بازیگر معروف تاریخ فوتبال خود بود.
لوئیس آدولفو گالوان ۲۰۲۵ - ۱۹۴۸
ستارۀ پیشین تیم ملی آرژانتین و قهرمان جهان در سال ۱۹۷۸، لوئیس آدولفو گالوان، در سن ۷۷ سالگی در شهر کوردوبا درگذشت.
گالوان در تمام مسابقات تیم ملی آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ حضور داشت و نقش مهمی در خط دفاعی با کاپیتان دنیل پاسارلا در نخستین قهرمانی تاریخ این کشور ایفا کرد؛ جایی که آرژانتین در فینال و در وقتهای اضافه با نتیجۀ ۳-۱ هلند را شکست داد. عملکرد گالوان در دیدار فینال، همواره در آن نبردی که از جنگ کم نداشت، مورد تحسین قرار گرفت.
با این حال، آن تورنمنت با حواشی بسیاری همراه بود؛ از جملۀ اتهاماتی دربارهٔ تبانی و دخالت حکومت نظامی وقت آرژانتین در نتایج مسابقات.
گالوان رکورددار بیشترین بازی در تاریخ باشگاه اتلتیکو تایارس است؛ باشگاهی که در آن ۱۷ سال بازی کرد، ۵۰۳ بار به میدان رفت و شش عنوان قهرمانی به دست آورد.
گالوان نمونۀ عالی تعهد، صبوری و آرامش در قلب خط دفاعی بود. مردی بیحاشیه که در سکوت، ۱۷ سال پیراهن باشگاه تایارس را با وفاداری پوشید و ستون مستحکم تیمی بود که برای اولین بار آرژانتین را بر بام جهان نشاند؛ تیمی که با قلب و غیرت، با توجه به حرف و حدیثهای بیپایان حکومت دیکتاتوری این کشور، مقابل بزرگان ایستاد و در میان اعضای تیم تاریخساز آرژانتین، سزار منوتی قرار گرفت.
مرد همیشه مبارز؛ گالوان و رنسنبرینک در فینال جام جهانی 1978
باشگاه تایارس در بیانیهای نوشت:
با اندوه فراوان، درگذشت لوئیس آدولفو گالوان، نماد باشگاه و قهرمان جهان با تیم ملی آرژانتین در سال ۱۹۷۸ را اعلام میکنیم.
جام جهانی ۱۹۷۸، یکی از بحثبرانگیزترین و تاریکترین تورنمنتهای تاریخ فوتبال جهان بود؛ جامی که زیر سایۀ خون، سرکوب و سکوت برگزار شد. در حالیکه هیجان فوتبال، قارهها را درنوردیده بود، هزاران نفر از مخالفان حکومت نظامی آرژانتین در اردوگاههای مخوف شکنجه میشدند؛ تنها ۷۰۰ متر دورتر از زمین، جایی در نزدیکی همان ورزشگاهی که فینال در آن برگزار شد، انسانهایی اسیر بودند که فریادشان به هیچکجا نمیرسید.
لوئیس آدولفو گالوان در جام جهانی
در مرحلۀ گروهی، وقتی آرژانتین به بردی پرگل برای صعود نیاز داشت، شایعات سنگینی دربارهٔ تبانی و فشار سیاسی برای شکست تیم پرو بالا گرفت. نتیجۀ آن دیدار، پیروزی ۶-۰ و صعودی مشکوک بود.
تیم ملی هلند نیز، که طعم ناداوری و سیاستزدگی را چشیده بود، از حضور در مراسم اهدای جام خودداری کرد.
ولی هیچیک از این حواشی، دخلی به بازیکنان و تیم فوقالعادۀ قدرتمند منوتی با بازیکنانی چون گالوان، پاسارلا، تارنتینی، اردیلس، لوکه و ماریو کمپس استثنایی و فیلول، دروازهبان تیم نداشت! کسی که توسط منوتی نادیده گرفته شد و مبارزۀ دروازهبان شمارۀ یک تیم را به او باخت، هوگو گاتی، دروازهبان معروف آن عصر آرژانتین بود.
هوگو گاتی ۲۰۲۵ - ۱۹۴۴
درگذشت گالوان تنها دو هفتۀ پس از مرگ اسطورۀ دروازهبانی در آرژانتین، هوگو گاتی، رخ داد. دوستان فوتبالی خوب میدانند برای مردان تنهای گود میدان، احترامی غیرقابل وصف قائلم.
سالها پیش از اسطورههای دروازهبانی و بحثبرانگیز آمریکای لاتین چون رنه هیگیتا از کلمبیا و ژوزه لوئی شالاور پاراگوئهای که احتمالاً فوتبالدوستان این عصر کموبیش این دو را بهخاطر دارند، یا امیلیو مارتینز آرژانتینی در این دوران که دروازهبانان نامتعارف، عجیب و غریب و خارج از عرفی محسوب میشوند، هوگو گاتی خلاف جریان شنا میکرد؛ ساختارشکن، نابهنجار، نمایشی و اغراقآمیز بود؛ جسور و بیپروا، خودنما، پرشور و غیرقابل کنترل.
بیراه نبود دههها قبل از سیمئونهٔ آرژانتینی، او را «ال لوکو یا دیوانه» مینامیدند. در کودکی، تصاویرش با آن چهرۀ جَزی و همیشه اخمو، مرا به یاد مبارزان سرخپوستی میانداخت که کابویهای سفیدپوست، حقشان را خوردهاند و مانند سرخپوستهای شجاع و مبارز، مثل «جرانیمو»، حاضر نیستند تن به اسارت بدهند.

دروازهبانی که از او بهعنوان نخستین کسی که در میادین فوتبال از دستکش استفاده کرد، یاد میشود. گاتی بعد از فوتبال در اسپانیا مفسر و کارشناس فوتبال بود و در سن ۸۰ سالگی درگذشت. سنگربان جنجالی، با بازیهای دیوانهوار در زمین و شخصیت رک و راست و صریحش در تلویزیون و رسانهها، دل میلیونها نفر را ربود.
دیوانگیاش از آن جنس نابی بود که مرزها و رسم و رسوم فوتبال گذشته را جابهجا کرد. نخستین دروازهبانی بود که برای کنترل بهتر توپ و حفاظت از انگشتانش، دستکش به دست کرد، و یکی از نخستین دروازهبانانی بود که جرئت کرد از چهارچوب بیرون بزند، در دفاع شرکت کند، و حتی به خط حمله بپیوندد. پیشگام بود و جلوتر از زمان خود.
در عصر دروازهبانهای ایستا و محتاط، گاتی چون طوفانی در زمین ظاهر میشد؛ بازی با پا، سر و حتی سینه، تا توپ را کنترل کند.
در عین حال، «گاتی» مانند دروازهبانان درجۀ یک امروزی، با خواندن بازی، به جاگیری و موقعیت خود در درون دروازه تکیه میکرد تا به واکنشهای غریزی و شیرجههای خود.
او پایهگذار تکنیک «آچیکه» بود؛ «Achique» اصطلاحی به زبان اسپانیایی است که عمدتاً در فوتبال آمریکای لاتین و اسپانیا بهکار میرود و به تکنیکی دروازهبانانی اشاره دارد که با خروج سریع از دروازه، برای مقابله با مهاجم حریف، دروازه را رها میکنند.
جاییکه دروازهبان از خط دروازه جلوتر میآید تا به مهاجمین فشار وارد کند و زاویۀ شوتزنی آنها را کاهش دهد، بهویژه در موقعیتهای تکبهتک.
گاتی، مثل همیشه رنگارنگ
گاتی در پنالتیها، کابوس مهاجمان بود؛ با مهار ۲۶ پنالتی، در کنار اوبالدو فیلول، دروازهبان آرژانتین در جامجهانی ۷۸، در صدر رکوردداران تاریخ فوتبال آرژانتین قرار دارد. در ۷۶۵ مسابقۀ لیگ حرفهای آرژانتین به میدان رفت؛ رکوردی افسانهای است و بیش از ۳۵۰ بار با پیراهن بوکاجونیورز قلبها را لرزاند.
در تیم ملی آرژانتین عضوی از ترکیب جام جهانی ۱۹۶۶ بود. در حالیکه در سال ۷۸ از تیم منوتی کنار ماند، و در حالیکه در سال ۱۹۸۲ بهعنوان بهترین بازیکن سال آرژانتین انتخاب شد. دهۀ ۱۹۸۰ زمان سختی برای بوکا بود. او هم پایان خوشی، مانند جرانیمو که بهعنوان اسیر جنگی در بیمارستان جان سپرد، نداشت. آخرین مسابقۀ خود را در ۱۱ سپتامبر ۱۹۸۸ انجام داد؛ روزی که اشتباهش باعث باخت «او» و بوکاجونیورز شد و بعد از آن، تا پایان، بهعنوان نگهبان ذخیره تا مدتی در تیم بود و دیگر هرگز در مسابقۀ رسمی انجام وظیفه نکرد.
بازگشت او با تلویزیون بود. گویی مرد شکستۀ جانگرفتۀ دوبارهای است. گاتی فقط در زمین بازی طوفانی نبود. پس از بازنشستگی، به تلویزیون و رسانهها روی آورد و با نظرات تند و بیپردهاش، خصوصاً دربارهٔ لیونل مسی، خبرساز شد و بارها و بارها از او انتقاد کرد:
او در این واخر تا حدی پیش رفت که اظهار کرد:
نسخۀ محدودشدۀ کریستیانو رونالدو در عربستان، هنوز از مسی بهتر است: آنجا سختتر است، همه دنبالت میدوند، میزننت. ولی رونالدو هنوز یک پدیده است.
گاتی حتی قهرمانی آرژانتین در جام جهانی قطر در سال ۲۰۲۲ را با مسی، کماهمیت جلوه داد و اعتبار را به همکیش خود داد: «ستارۀ واقعی آن تیم، امیلیانو مارتینز بود، نه مسی.»
نظراتش بهطور حتم کمی غیرمنصفانه به چشم میآید، اما «ال لوکوی» میادین، در پشت میکروفون هم دیوانۀ دوستداشتنی باقی ماند. همانی بود که همیشه بود.
با تمام جنجالها، با تمام اظهارنظرهای عجیب و غریب، گاتی همیشه بخش جدانشدنی از حافظه و هویت فوتبال آرژانتین است. اگر دوستش داشتی، یا منتقدی متنفر بهحساب میآمدی؛ نمیتوانستی نادیدهاش بگیری.
در میان کتابهایی که در مورد دروازهبانان دارم، دو کتاب فوقالعادۀ «بیرون از گود / The Outsider» از جاناتان ویلسون و کتابهای "دروازهبان؛ قهرمان بدبختی / Portieri: Figli di puttana" و ورژن ایتالیایی آن؛ "دروازهبانان؛ حرامزادهها" هر دو اثر فاستو باگاتینی، مفصلاً قصۀ بزرگی او را بهزیبایی به نگارش درآوردهاند که به دوران حرفۀ خاص و متفاوت و پررنگ این دروازهبان افسانهای آرژانتینی میپردازند.

گاتی شاید بهخاطر ظاهر برافروختهاش در بیرون و داخل زمین، کمی باعث ترس مهاجمان میشد، بیشتر به بوکسورها و شرخَرهای خیابانی بود، ولی بهخاطر پوشیدن پیراهنهای پرزرقوبرق و رنگارنگ معروف بود، و از جمله اولین نفراتی در میادین فوتبال که با پیراهن صورتی برای مسابقه حاضر شد. دروازهبانی بیباک بود و اغلب از محدودۀ هجده خارج میشد تا حملۀ تیمش را آغاز کند، سبکی از بازی که او را در زمان خود متمایز میکرد.
در کتاب باگاتینی، به رقابت بیوقفهاش با اوبالدو فیلول میپردازد. با وجود حضور در تیم ملی، گاتی نتوانست در جام جهانی ۱۹۷۸ به قهرمانی برسد؛ چراکه سایۀ سنگین رقیب دیرینهاش، اوبالدو فلیول، ملقب به «ال پاتو»، فرصت درخشش را از او گرفت.
همچنین، طبع و روح صریح او، از جمله اظهارنظرهای تند دربارهٔ خدایان فوتبال نظیر دیگو مارادونا و لیونل مسی میپردازد.
شخصیتی بزرگتر از زندگی و متفاوت، گاتی و رویکردهای نامتعارف او در فوتبال و زندگی، داستان او را به بخش جذابی از بررسی باگاتینی در خصوص دروازهبانان تبدیل کرده است.
در تاریخ فوتبال آرژانتین، حتی تا امروز، از سوی بسیاری «بهترین دروازهبان تاریخ آرژانتین» لقب گرفته است.
در بخشی از کتاب فاوستو باگاتینی، دربارهاش مینویسد:
مردی دیوانه، نه فقط در سبک بازی بلکه در ظاهر؛ با پیراهنهای اَجَقوَوَجَق، جورابهای افتاده تا مچ، و دستمالسری که موهای بلوند و بلندش را مهار میکرد. او دیوانهترینِ دیوانهها بود.
خارج از چارچوب دروازهها، هم نیز اهل قواعد مرسوم نبود. آنچه او را به چهرهای جنجالی بدل کرد، زبان بیپردهاش بود. نمونهاش، توهین به دیگو مارادونا، پیش از دیدار بین آرژانتینوس جونیورز و بوکا، زمانیکه مارادونا هنوز ستاره نشده بود، او را «چاقالو» نام گذاشت. اگرچه بعدها گاتی از علاقهاش به اسطورۀ آرژانتین گفت و او را «بهترین» خواند.
اما این تمام ماجرا نبود. گاتی در سالهای پایانی عمر، لئو مسی را نیز بینصیب نگذاشت و در قیاسی پرحاشیه بین دو کاپیتان قهرمان جهان گفت:
مسی در بارسا راحت بود؛ داورها با هر برخورد سوت میزدند، و همتیمیها برایش بازی میکردند. اما دیهگو تنها بود، او را تا مرز مرگ میزدند و او باز هم بلند میشد. مسی هیچوقت کتک نخورد. اگر به مسی بخوری، همانجا میافتد و روی زمین دراز کش میماند. مسی کجا بازی کرد؟ فقط در بارسا و آرژانتین. آیا خودش را در کشورهای دیگر محک زد؟ نه.
در تاریخ فوتبال آرژانتین، نام هوگو گاتی همچنان با غرابت و جسارت گره خورده است و اگرچه فوتبالدوستان امروزی احتمالاً هیچگونه آشنایی با او ندارند، ولی برای دوستداران فوتبال در آرژانتین و اسپانیا، که در آن زندگی میکرد، صدای بلندش خاموش شده، اما بیپروایی و روراستی و رد پایش، چه درون دروازه، چه در قاب تلویزیون، برای همیشه باقی خواهد ماند.
و من هرگز قصههای سرخپوست اخموی آرژانتینی با آن «هِدبَند»، موهای بلند و آشفته، که به سبک سرخپوستانی که با خون خود از خاکشان دفاع میکردند، از دروازهاش محافظت میکرد، فراموش نکردم.
