طرفداری | روند میلانِ ۲۵-۲۰۲۴ سرشار از بالا و پایین بود. لحظات اندکی برای غرور و افتخار وجود داشتند اما بیشتر مقاطع که مقطع پایانی فصل مهمترین آنهاست، پر بود از ناامیدی و افسوس.
تیم میلان که صحبت از غنیبودن تاریخ و قدرت میراثگونهاش در فوتبال تکراری شده، فصل ۲۰۲۴/۲۵ سری آ را با ثبت بدترین رتبه ده سال اخیرش به پایان خواهد رساند؛ همین یک گزاره کافی است تا عمق فاجعهای که پس از شکست ۳-۱ مقابل آاس رم بیشتر از هر زمان دیگری را نشان دهد. فاجعهای در لیگ که حتی نمیتوان مثل تاتنهام یا منچستریونایتدِ لیگ برتر انگلیس، آن را با قهرمانی در لیگ اروپا و از آن مهمتر حداقل کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا به فراموشی سپرد. خیر، میلان نهتنها نهم شد، بلکه غرور و اعتباری که مقابل تیمهای بزرگ داشت را نیز از دست داد و در این میان فقط یک نکته برای هواداران تسکیندهنده بود؛ روسونری در چنین فصلی توانست بدون شکست، سهبار اینتر را شکست دهد! اما وقتی این به یکی از معدود دستاوردهای کل فصل شیاطین تبدیل میشود، مشخص خواهد شد که چرا فاتحه این فصل خواندنیست. بماند که همین تیم در برابر باقی تیمهای بالادستی، بیآزارتر از تیمی مثل کومو بود! خلاصه نتایج میلان مقابل هفت تیم دیگر بالای سر خود در جدول سری آ:
- ناپولی: دو باخت
- یوونتوس: یک مساوی، یک باخت
- رم: یک مساوی، یک باخت
- فیورنتینا: یک مساوی، یک باخت
- لاتزیو: یک مساوی، یک باخت
- بولونیا: یک مساوی، یک پیروزی
- آتالانتا: دو باخت
این آمار بهخوبی نشان میدهد که میلان نهتنها افت کرده، بلکه در برابر مدعیان کاملاً بیدفاع ظاهر شده است و وجهه ترسناک خود در برابر تیمهای قوی را کاملاً از دست داده است. سریآ امسال یکی از رقابتیترین فصلهای خود را تجربه کرد؛ از کشیده شدن قهرمانی به هفته آخر تا جنگ سهمیهها. اما نکتهای که کمتر به آن توجه میشود، کاهش میانگین امتیازات تیمهاست. پس از ۳۷ هفته، هنوز هیچ تیمی به ۸۰ امتیاز نرسیده و قهرمان در بهترین حالت، فصل را با ۸۲ امتیاز به پایان میبرد؛ آماری که در ۱۴ سال اخیر (آخرین بار خود میلان در فصل ۲۰۱۰/۱۱ با ۸۲ امتیاز فاتح سری آ شد) بیسابقه بوده است. حال در چنین فصلی، میلان با از دست دادن بیدلیل امتیازات، تنها ۶۰ امتیاز کسب کرده است؛ فاجعهای در دل یک لیگ بهشدت قابل موفقشدن در فصل جاری!

همهچیز فقط نتایج نیست؛ آیا شما واقعا فوتبالیست هستید؟
مسئله فقط نتایج بد میلان در این فصل نیست؛ بلکه این است که بدانیم فصلی که با فونسکا شروع شد و با کونسیسائو تمام میشود، چگونه این اندازه تاسفبار شد. اشتباهات بچهگانه، نمایشهای آماتور، و سهلانگاریهای فردی، همه دستبهدست هم دادند تا فصل میلان بهمعنای واقعی کلمه تباه شود. از رکورد عجیب ۳ گل به خودی مالک چاو که بهشکل تاریخیای ۲ تا از آنها در بازیهای رفت و برگشت برابر تورینو به ثمر رسید گرفته تا اشتباههای مکرر و عملکرد بیثبات و نامطمئن مایک منیان در بخشی از فصل و اخراجهای کودکانه و تکراری در بازیهای حیاتی و حساس که حتی در لیگ ایران هم نظیر آن کمتر دیده میشود؛ تئو هرناندز مقابل فاینورد، استراهینیا پاولوویچ برابر لاتزیو، سانتی خیمنز در دیدار با رم، یونس موسی مقابل دیناموزاگرب و ...
گل به خودی چاو مقابل تورینو روی اشتباه وحشتناک منیان (تورینو 1-0 میلان)
فرصتسوزیهای فاجعهبار در مقابل دروازه حریفان در بازیهای مختلف که گل سرسبدشان، از دست رفتن دو پنالتی در یک مسابقه مقابل فیورنتینا، یا خراب کردن پنالتی حساس برابر ناپولی توسط خیمنز بود هم مصداق دیگری برای این شرمآوری است. بله، اینها فقط گوشهای از اشتباهات عجیب و غریب فصل بودند. بماند که اگر بخواهیم عملکرد فنی ضعیف بازیکنان را هم بررسی کنیم، اوضاع بهمراتب وخیمتر است.
اگر واقعگرایانه نگاه کنیم، فقط تیجانی ریندرس و کریستین پولیشیچ سزاوار تقدیر در این تیم هستند؛ تنها بازیکنانی که با ثبات خوب و نمایشهای باکیفیتشان، از دیگران جدا میشوند. بهویژه ریندرس که در فصلی اینچنین تیره، عملکردی در حد بهترین هافبکهای اروپا داشت و عجیب نیست که حالا پپ گواردیولا و منچسترسیتی را بهعنوان مشتری برای خود میبیند.
از سوی دیگر، رافائل لیائو قرار بود و هست که ستاره باشد، اما هنوز معلوم نیست که او چه هفتهای قصد دارد فوتبال بازی کند و چه هفتهای نه! تئو هرناندز، بدترین فصل خود در ۶ سال اخیر را تجربه کرد. مهاجمان هم یکی از یکی بیرمقتر و از آن بدتر، ساختار دفاعیِ شلخته و آسیبپذیر میلان را دیدیم. گل خوردن برای این خط دفاعی به یک عادت تبدیل شده بود.
تنها نکته مهیج فصل، کامبکهای پرتعداد میلان بود. بازیهایی که با عقبافتادگی آغاز میشدند و با پیروزی به پایان میرسیدند. حتی قهرمانی در سوپرجام ایتالیا هم از دل همین بازگشتها زاده شد. اما سوال مهم اینجاست: چرا باید همیشه عقب بیفتی که بخواهی کامبک بزنی؟!
پیروزی در دو بازی سوپرجام و قهرمانی در آن، شکست ۱-۲ اینتر در دربی رفت سری آ و ۰-۳ در دربی برگشت جام حذفی و پیروزی در سانتیاگو برنابئو مقابل رئال مادرید، تنها خاطرات خوش یک فصل زشت بودند. فصلی که با هواداران میلان با آمدن کونسیسائو بهجای فونسکا، به بازسازی آن امیدوار شدند، اما حتی مرد ۵۰ ساله پرآوازه در فوتبال پرتغال هم نتوانست از بازیکنانی که اساساً تمایلی به بازیکردن ندارند، نتیجهای بگیرد. و حالا... دوباره بروید سراغ تعویض مربی! فقط یک سؤال در ذهن هواداران نقش بسته است و آن هم این است که با ذهنیت پوسیدهای که در جان این تیم ریشه دوانده، چه میخواهید بکنید؟
بدتر از همه، مدیریت است
زلاتان ابراهیموویچ با عنوان نامفهوم «مشاور کاردیناله» بیشتر شبیه یک عنصر تزئینی و پوشاننده است تا مدیری مؤثر. زلاتانی که محبوبیت فوقالعادهاش در زمان بازیگری نزد هواداران را با شتابی عجیب نابود میکند یا پائولو اسکارونی که علیرغم ادعای هواداری قدیمی، بیشتر شبیه یک تاجر بیعلاقه است و جورجو فورلانی که مدیریتش مساوی شد با خریدهایی بیثمر امسال که تنها با ارفاق میتوان گفت یوسف فوفانا از درونشان مهرهای قابل اتکا در آمد.
گل تیجانی ریندرس به هلاس ورونا روی پاس دقیق یوسف فوفانا
مجموعهای از اشتباهات مدیریتی از تابستان و با جایگزینی پیولی توسط فونسکا آغاز شد. اشتباهاتی که بازیکنان را هم از عملکرد خوب و هم از انگیزه برای تمدید قرارداد تهی کرد. میلان حالا باید فصل بعد را با رتبهای آغاز کند که حتی حضور در کوپا ایتالیا را هم برایش سخت کرده است. طبق ساختار جام حذفی ایتالیا ۸ تیم برتر فصل قبل لیگ، از مرحله یکهشتم وارد جام میشوند و اگر میلان در هفته آخر سری آ نتواند خود را به این جمع برساند، فصل بعد در ماه اوت باید به جام حذفی پای بگذارد (مشابه وضعیت ناپولی در فصل جاری) و این بهمعنای آمادهسازی کمتر، برنامهریزی فشردهتر و احتمال کاهش درآمدهای پیشفصل است.
بماند که صعود نکردن مستقیم به یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان امسال با باخت زشت به دینامو زاگرب که آن هم متاثر از اشتباهات مضحک گابیا و اخراج یونس موسی بود و البته عدم راهیابی از همه رقابتهای اروپایی فصل بعد، همین حالا ضربهای بزرگ به برند و اقتصاد باشگاه زده است.
حالا میلان مانده و فصل آیندهای که مبهم تر از وضعیت فعلی است
هواداران دیگر حتی نمیتوانند بگویند: «اشکالی ندارد، فوتبال است و این فصل بد بود، اما حتماً فصل بعد جبران میکنیم.» چون کسی نمیداند آیا اصلاً فصل بعد بهتری وجود دارد یا خیر.
میلان نه در اروپا حضور دارد و نه وضعیت بازیکنانش برای فصل بعد روشن است. بودجه بسیار محدودی برای نقلوانتقالات آتی در دستان مدیران خواهد بود و شرایط بازیکنان فعلی هم نگرانکننده است. تئو هرناندز به درهای خروجی نزدیکتر از همیشه بوده و رافائل لیائو خوشحال بهنظر نمیرسد. تمدید منیان هنوز انجام نشده و ریندرس هم مشتری دستبهنقدی چون منچسترسیتی دارد.
اگر مخالفت شخص تئو هرناندز نبود، او در ژانویه ۲۰۲۵ به کومو فروخته شده بود!
از همه مهمتر، هنوز مشخص نیست سرمربی تیم چه کسی خواهد بود. وینچنزو ایتالیانو و باقی گزینههای مطرحشده هم دل هواداران را گرم نمیکنند که البته عجیب نیست؛ زیرا از مدیرانی که در کارنابلدی تخصص دارند، انتظار بیشتری نمیرود.
میلان فصل بدی را پشت سر گذاشت؛ اما نکته تلخ اینجاست: هیچ تضمینی وجود ندارد که فصل آینده، تکرار همین کابوس نباشد.