فقط دو هفته پس از فینال لیگ قهرمانان اروپا مربیان باشگاهی باید ستارگان خود را در تورنمنتی دیگر گرد هم آورند. نه فرصتی برای تعطیلات است و نه حتی فرصتی برای نفس کشیدن. جام جهانی باشگاهها شبیه کتاب قطور تازه خریداری شده برای یک کتابخانه لبریز از کتاب قرار است به زور و ضرب روسای فیفا خود را آن وسط جا کند.
تورنمنتی که نه bbc و نه itv علاقهای به رقابت برای پخش زنده آن نداشتند، باشگاهها با تردید به آن گام نهادند و کسی به راحتی سر از الگوریتم ورود تیمها به آن در نمیآورد. تورنمنتی عجیب که برای اولین بار الاهلی مصر پادشاه بلامنازع فوتبال باشگاهی در آفریقا آفریقا باید قدرت خود برابر تیمهای مختلف اروپایی محک بزند و عربستان سعودی بشکه بشکه نفت میفروشد تا الهلال نمایشی درخشان برابر رئال مادرید ارائه کند.
این داستان تورنمنت ناخوانده تابستان 2025 است. ویژه نامه جام جهانی باشگاهها....
ویژه نامه گروههای هشتگانه جام جهانی باشگاهها در سه بخش تنظیم شده: بخش اول برنامه بازی هر گروه، بخش دوم معرفی کوتاه تیمها، مربی و یک بازیکن، از ویژه نامه ژوئن 2025 مجله world soccer و بخش مفصل سوم با عنوان "نگاه" مصاحبه، داستان یا نگاهی متفاوت به یکی از تیمهای گروه که برای گروه E به سراغ ماسرلو گالاردو، مربیگری که در یک دهه ریورپلات را به دوران باشکوه گذشته بازگردانده خواهیم رفت.
برنامه بازیها
بازی |
تاریخ |
ساعت |
ورزشگاه |
ریورپلات- اوراوا ردز |
سهشنبه 27 خرداد |
22:30 |
لومن فیلد- سیاتل |
مونترری- اینترمیلان |
چهارشنبه 28 خرداد |
04:30 |
رزبال- پازادنا |
اینترمیلان- اوراوا ردز |
شنبه 31 خرداد |
22:30 |
لومن فیلد- سیاتل |
ریورپلات- مونترری |
یکشنبه 01 تیر |
04:30 |
رزبال- پازادنا |
اینترمیلان- ریورپلات |
پنجشنبه 5 تیر |
04:30 |
لومن فیلد- سیاتل |
اوراوا ردز- مونترری
|
پنجشنبه 5 تیر |
04:30 |
رزبال- پازادنا |
معرفی تیمها
ریور پلات
غولهای بوینوس آیرس آخرین باشگاه غیربرزیلی بودند که در سال ۲۰۱۸ و در دوران حماسی مربیگری مارسلو گالاردو، قهرمان کوپالیبرتادورس شدند. پس از آن مشکلات ریورپلات در مسابقات لیبرتاردورس آغاز شد. گالاردو باشگاه را ترک کرد، مارتین دمیکلیس در باشگاه ناکام بود و گالاردو مجددا به نیمکت تیم بازگشت.
آنها فصل قبل لیگ آرژانتین را در جایگاه ناامیدکننده پنجم به پایان رساندند و سال 2025 را نیز مقتدارنه آغاز نکردهاند. ریور تیم قدرتمندی در اختیار دارد، اما سبک هجومی مورد علاقه آنها و دوندگی زیاد بازیکنان، تحتالشعاع سبک دفاعی رقیبی چون اینترمیلان و همچنین گرمای شدید ایالات متحده در تابستان برای تیمی که از زمستان نیمکره جنوبی میآید قرار میگیرد.
به او بنگرید: فرانکو ماستانتانو
این هافبک تهاجمی ۱۷ ساله آرام آرام مورد توجه غولهای اروپایی قرار میگیرد. با وجود سن کم پسر چپ پای خونسرد، خاطرات زینالدین زیدان، را زنده میکند.
مربی: مارسلو گالاردو
دو بار به عنوان مربی، در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ و یک بار به عنوان بازیکن در سال ۱۹۹۶ با ریورپلات قهرمان کوپالیبرتادورس شد. به خاطر تاکتیکهایش "ناپلئون" و به خاطر چهره جوانش "عروسک" لقب گرفته است.
اوراوا ردز دیاموند ژاپن
اگر ناتینگهام فارست به عنوان تنها تیم اروپایی شناخته میشود که قهرمانیهای اروپایی آنها از قهرمانی در لیگ بیشتر است، اوراوا حتی آمار بهتری از فارست در شمال ژاپن دارد. آنها در حالی فقط یک قهرمانی جی لیگ را در ویترین خود دارند که سه بار عنوان قهرمان آسیا شدهاند.
اوراوا همچنین به خاطر هواداران پرشور و حرارت خود در استادیوم بزرگ جام جهانی 2002، سایتاما در شمال توکیو مشهور است. با این حال فرم سالهای اخیر آنها در خانه درخشان نبوده. فصل گذشته، قرمزها در لیگ ژاپن در رتبه سیزدهم قرار گرفتند و نتوانستند به لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا کنند و در فصل جدید نیز به عنوان یک مدعی ظاهر نشدهاند. اوراوا، در خط دفاعی مستحکم است چیزی که در تورنمنتها میتواند کارساز باشد. اما نکته کلیدی، زدن گلهای بیشتر است. به جز تیاگو سانتانای برزیلی، قرمزها مهره تهاجمی چشمگیری ندارند.
به او بنگرید، شوساکو نیشیکاوا
دروازهبان با تجربه اوراوا که از سال 2014 تقریبا همیشه برای تیم به میدان رفته و در مرز 500 بازی برای باشگاه قرار دارد.
مربی ماچی اسکورزا
این مربی ۵۳ ساله پس از قهرمانی 2022 آسیا، در دسامبر ۲۰۲۳ اوراوا را ترک کرد و اکنون پس از دو سال به سایتاما بازگشته تا میراث خود را در جام جهانی باشگاهها پیش برد. اگرچه چالشهای این دفعه دشوارتر است.
مونتری مکزیک
روی کاغذ مونتری قویترین تیمی است که مکزیک و حتی شاید آمریکای شمالی به جام جهانی باشگاهها میفرستد. تیمی مملو از بازیکنان ملیپوش آمریکای لاتین و بازیکنان سطح بالای اسپانیایی مانند سرخیو راموس، سرخیو کانالس و الیور تورس که یکی از قدرتمندترین تیمهای غیراروپایی را تشکیل داده.
با این حال، در شش ماه گذشته، این تیم قدرتمند نتوانسته انتظارات را برآورده کند؛ در لیگ مکزیک، آنها فاصله زیادی با صدرنشینان دارند و در لیگ قهرمانان کونکاکاف توسط ونکوور وایتکپس از مسابقات حذف شدند. مشکل اصلی آنها، نرخ پایین تبدیل موقعیتها به گل است. در خارج از زمین نیز، رختکن مونتری اسیر حواشی متعددی بوده است.
به او بنگرید: سرجیو راموس
حتی در ۳۹ سالگی، اسطوره اسپانیایی تأثیر بسزایی در عملکرد تیم داشته و به همراه هموطنش کانالس، یکی از مهمترین ستارههای تیم است.
مربی: دومینیک تورنت
پس از اخراج دمیکلیس، مونتری به سراغ مردی رفت که سالها در کنار پپ گواردیولا به عنوان آنالیزور کار میکرد. از بارسلونای B تا منچسترسیتی، 11 سال و 24 جام مشترک با پپ. حواستان به تیکی تاکای تورنت در مونتری باشد!
اینتر میلان ایتالیا
اینتر و آ ث میلان همیشه نگاه ویژهای به مسابقات بین قارهای داشتهاند خصوصا نسبت به باشگاههای آلمانی و انگلیسی. نراتزوری در جام بین قارهای در سالهای ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ پیروز میدان بود و جام باشگاههای جهان ۲۰۱۰ در امارات را با اقتدار فتح کرد اما وضعیت فعلی اینتر متفاوت است؛
تا همین یک ماه پیش هیجان در اردوی آنها در اوج خود قرار داشت. گرافیست باشگاه هر هفته تصویری از افعی غولپیکر بر فراز یکی از استادیومهای ایتالیا و اروپا طراحی میکرد و سیمونه اینزاگی با تکیه بر خط دفاع نفوذناپذیر خود سودای فتح سه گانه را داشت. اما امروز نه هیچکدام از آن سه جام به ویترین باشگاه آمده و نه خبری از اینزاگی روی نیمکت آنهاست.
نیکولو بارلا ، میگوید:
این یک چالش بسیار دشوار خواهد بود تورنمنتی در پی یک فصل طولانی و طاقتفرسا که عوامل زیادی برای کسب موفقیت در آن دخیل خواهند بود، هدف ما رفتن به آنجا و بالا بردن جام است.
تورنمنت آمریکا برای طرفداران اینتر میتواند مرهمی پس از پایان تلخ فصل باشد یا شاید کابوسی ادامه دار...
به او بنگرید: الساندرو باستونی
مدافع میانی چپ پای آماده که به دلیل تسلط بر بازی با توپ در هر جای زمین به کار تیم میآید.
سرمربی: کریستین چیوو
آیا نویسندگان ورد ساکر تصور میکردند وقتی این ویژه نامه در دست خوانندگان قرار میگیرد اینزاگی نه تنها سرمربی اینتر نباشد که در استخر دلارهای سعودی و در قامت مربی الهلال پای به تورنمنت بگذارد؟
حالا به جای او مردی روی نیمکت نشسته که در سه گانه سال 2010 نقشی کوتاه اما کلیدی را ایفا کرد؛ کریستین چیوو که جزء 11 نفر اصلی آن تیم مورینیو نبود، در فینال وارد ترکیب شد، به عنوان مدافع مستقیم مقابل آرین روبن ایستاد و در کنار کاپیتان زانتی که با ترفند مورینیو یک خط جلوتر بازی میکرد اجازه نداد آرین روبن چپ پای هلندی بایرن حتی یکی از شوتهای مرگبار خود را روانه دروازه کند. حالا مدافع رومانیایی بار دیگر در آخرین سکانس فصل وارد کارزار شده. روی او حساب کنید...
نگاه: ناپلئون، رل اول نمایش رزبول
مارسلو گالاردو، مردی که ریورپلات را به روزهای خوش گذشته بازگرداند

ورزشگاه مانیومنتال بوینوس آیرس مملو از دود قرمز بود. شعلههای آتش گوشه و کنار ورزشگاه را روشن کرده بود و فشفشههای قرمز از هر طرف شلیک میشد. ۷۲۰۰۰ هوادار منتظر ورود سرمربی خود از تونل ورزشگاه بودند. منتظر خداحافظی با مردی که 8 سال و نیم با شکوه را برایشان رقم زده بود. مارسلو گالاردو در میان تشویق، اشک و فریادهای «مونکو! مونکو! مونکو!» - اشاره به لقب گالاردو، به معنای عروسک- وارد زمین شد. برای مردی که از سالهای پایانی دهه 90 تا امروز زندگی خود را در قامت بازیکن و سرمربی در ریورپلات گذرانده، کنترل احساسات در آن زمان کار دشواری بود.
گالاردو به عنوان مربی، بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲، باشگاه را کاملاً متحول کرد و ریورپلات را به ۱۴ عنوان قهرمانی از جمله دو کوپالیبرتادورس رساند. او موفقترین مربی در تاریخ ۱۲۲ ساله ریور است.
جای تعجب نیست که اکنون مجسمه غولپیکری از او در بیرون ورزشگاه مانیومنتال ساخته شده. یک روزنامهنگار محلی میگوید:
او برای طرفداران ریور، یک قدیس است.
گالاردو در خارج از آرژانتین نیز توسط بسیاری تحسین شده. پپ گواردیولا، در سال ۲۰۲۰ درباره او گفت:
کاری که او در ریور انجام داده باورنکردنی است. هر سال سه مربی به عنوان بهترین مربی جهان معرفی میشوند اما او هرگز در این جمع نبوده. من نمیتوانم این را درک کنم. انگار مسئولین این انتخاب فقط فوتبال اروپا را میبینند.
پس از ریورپلات، گالاردو به پاری سن ژرمن، چلسی، رئال مادرید و لیدز یونایتد لینک شد اما و در نهایت، با زمزمههای جام جهانی باشگاهها و حضور ریورپلات در این مسابقات او بار دیگر به خانه خود برگشت. اگرچه گالاردو در دوران دوم مربیگری در ریورپلات روزهای سختی را میگذراند اما حضور او در مسابقات قوت قلبی برای طرفداران است. به خاطر آنچه در طول یک دهه قبل به ریور آورده...
گالاردو میگوید:
شما باید جایی را پیدا کنید که بتوانید ایدههایتان را پیاده کنید. من از آن دسته افراد نیستم که صرفاً به خاطر مربیگری در اروپا، به هر باشگاهی بپیوندم. این روش کار من نیست. میخواهم در جایی باشم که ارتباط حسی با آن برقرار کنم. من به هویت نیاز دارم و اگر این حس را پیدا نکنم، هیچ علاقهای به ترک ریور ندارم.
احساسات، ایدهها وهویت: اینها اجزای سازنده دنیای گالاردو هستند. گالاردو، متفکری عمیق در مورد بازی و ظرافتهای آن است. او همچنین یک انسان خونگرم فوقالعاده استو از اینکه ساعتها در مورد فلسفهاش توضیح دهد سیر نمیشود.

4-4-2 یا 3-4-3 مساله این نیست!
گالاردو به سیستم خاصی پایبند نیست. همیشه ترکیب را بر اساس داشتهها میچیند. آریل کریستوفالو، که اخبار ریور را برای روزنامه اوله بوینوس آیرس پوشش میدهد، میگوید:
او از سه مدافع، چهار مدافع... دو هافبک محوری، دو بازیساز... یک، دو یا حتی سه مهاجم استفاده میکرد.
چیزی که غیرقابل تغییر است، ایده کلی بازی اوست. گالاردو از کلمه «شخصیت تیمی» استفاده میکند. به این معنا که تیم او موثر در تعیین جریان بازی باشد و نگذارد حریف بازی خود را بر آنها دیکته کند.
گالاردو میگوید:
تاکتیکهای مختلفی در فوتبال وجود دارد که نمیتوان منکر هیچکدام از آنها شد. بعضی از تیمها ترجیح میدهند عقب بنشینند و از ضد حملات استفاده کنند. زیرا ابزارشان مناسب این کار است. تیمهایی هستند که به دنبال در دست گرفتن ابتکار عمل در زمین هستند. و تیمهای زیادی هم هستند که فقط منتظر میمانند تا ببینند حریف چطور بازی میکند. من دوست ندارم جزء دسته سوم باشم، چون زیرا در این صورت کنترل بازی را از دست میدهم. این من را عصبانی میکند. من ترجیح میدهم ابتکار عمل را در دست گیرم. میخواهم نقش اصلی بازی باشم.
سپس گالاردو درباره اجرایی بودن این ایدهها در زمین توضیح میدهد:
شما یک روش بازی برای خود تعریف میکنید. اما اجرای آن ایده در زمین چیز دیگری است زیرا حریفی در مقابل شما وجود دارد که سعی میکند مانع اجرای ایدههایتان شود. اینجاست که میل به ایفای نقش اول، به کارتان میآید. باید بتوانید در هر لحظه از انفعال دوری کنید و علیرغم تلاش حریف چیزی تازه به آنها نشان دهید.
در ریور، ما نوسانات زیادی داشتیم: ما تغییر کردیم و از نظر تاکتیکی روشهای مختلفی را آزمودیم. اما ایده اصلی هرگز تغییر نکرد.
ریورپلات تحت هدایت گالاردو، تهاجمی و با ریتم سریع بازی میکند. آنها اغلب از بالا و با سرعت زیاد پرس میکنند. او بازیکنان باهوش و تکنیکی را که بتوانند توپ را حفظ کنند ترجیح میدهد اما این کافی نیست. گالاردو از بازیکنان میخواست تا با درک کلی از ریتم بازی، ظرافت را کنار گذاشته و جنگجویانه به میدان بروند.
او میگوید:
مسئله اصلی مدیریت لحظات است. به بازی آرژانتین استرالیا در جام جهانی 2022 نگاه کنید. آنها میدانستند که چگونه مراحل مختلف یک بازی را مدیریت کنند. در مقاطعی از بازی آرژانتین توپ و ابتکار عمل را به استرالی داد. آنها منتظر ماندند و سپس وقتی گل برتری را زدند، مالکیت توپ را را از حریف گرفتند. مدیریت لحظات بخش اساسی بازی است.
شما به بازیکنانی با هوش نیاز دارید که این لحظات را تشخیص دهند و از آن نهایت استفاده را ببرند. صبر کردن در زمین به سطح بالایی از تمرکز نیاز دارد. سپس در حمله باید خلاقیت داشته باشید. اینکه شما با پرس توپ را بگیرید اما خط حمله خلاقی نداشته باشید فایده ندارد. یافتن این تعادل ضروری است.

ناپلئون
گالاردو علاوه بر مونکو (عروسک)، لقب دیگری هم در ریور دارد. مردم و اغلب، روزنامهنگاران او را ناپلئون صدا میزدند. به این دلیل که او این توانایی ذاتی را داشت که حتی در شرایط دشوار، الهامبخش بازیکنانش باشد.
مهارت کنترل بازیکنان و مدیریت رختکن در طول هشت سال مربیگری در ریور از گالاردو یک افسانه ساخت. این در حالیست که معمولا در آمریکای لاتین چنین ثبات و دوری از حواشی برای تیمهای بزرگ به اتفاق نمیافتاد.
دیهگو بورینسکی، نویسنده دو کتاب درباره گالاردو، میگوید:
او رهبر فوقالعادهای است و از بازیکنانش چیزهای زیادی میخواهد اما در عین حال کاملا حواسش به جنبههای انسانی نیز هست. گالاردو به مشکلات شخصی بچههای تیم رسیدگی میکند و بازیکنان واقعا او را دوست دارند.
خود گالاردو بخش زیادی از موفقیت خود را در یک کلمه خلاصه میکند: احترام. او میگوید:
این اصلیترین چیزی است که باید وجود داشته باشد. اگر با احترام شروع کنید، میتوانید قفل خیلی چیزها را باز کنید. ما چه در پیروزی و چه در شکست، تأکید زیادی روی این موضوع داریم.
وقتی میبرید، دنیا به کام شماست و وقتی میبازید، بهانه جوییها و ویژگیهای منفی خود را نشان میدهند. ما در طول این 8 سال بارها بردیم و باختیم، اما در هر دو مورد حفظ احترام حریف، مسئولین برگزاری و پرسنل تیم خودمان اولویت ما بوده.
بعد از ایجاد احترام، مساله آزادی وجود دارد. من از بازیکنان انتظارات زیادی دارم، با این وجود همیشه کاری کردم که آنها احساس راحتی کنند. وقتی این موضوع درک شود، همه چیز به بهترین شکل پیش میرود.
گالاردو از همان آغاز مربیگری در سال 2010 به روانشناسی نیز علاقه داشت. او ارتباط با بازیکنانش را نیمی از موفقیت میداند و در این باره میگوید:
اینطور نیست که خودم را دوست بازیکنان بدانم، اما یک مربی اقتدارگرا هم هم نیستم. یک مربی باید از همه چیز کمی داشته باشد؛ کمی اقتدار، کمی حفظ فاصله، کمی روانشناسی... بعد از این است که پیام شما، در زمینه تاکتیکها و استراتژیها در زمین بازی به بهترین شکل به بازیکنان منتقل میشود.

دایره المعارف مصور فوتبال
بخش مهمی از درک تاکتیکی گالاردو به دوران بازیاش در ریورپلات، موناکو، پاری سن ژرمن، دی سی یونایتد و ۴۴ بازی ملی برای آرژانتین باز میگردد. گالاردو فوتبالیست ماهری بود، اما جثه کوچکی داشت و برای برتری در جدالهای نفر به نفر باید بیش از یک بازیکن معمولی از هوش خود استفاده میکرد و به درک صحیحی از فضا و زمان مناسب در بازی میرسید.
آلخاندرو سابیا، سرمربی سابق آرژانتین، زمانی گفته بود:
اگر میخواهید درباره فوتبال بدانید، مغز گالاردو را بشکافید. در آنجا یک دایرهالمعارف مصور فوتبال پیدا خواهید کرد.
بورینسکی میگوید:
او میداند که در یک بازی چه کاری باید انجام دهد، چه قبل از شروع بازی، چه در بین دو نیمه یا هر زمان دیگری در جریان بازی.
و گالاردو میگوید:
خودم را بازیکنی بااستعداد اما نقصهای فیزیکی میدانستم. چالش من این بود که بفهمم آیا میتوان با کسب دانش شهودی بر این محدودیتها غلبه کرد یا نه؟ من شبیه بچهها مدام سوال میپرسیدم. 'چرا؟ چرا؟ چرا باید این کار را انجام دهیم؟' میخواستم مسائل را از دیدگاه دیگری، فراتر از وظایف یک فوتبالیست، درک کنم. این اتفاق زمانی افتاد که ۲۷، ۲۸ ساله بودم. فقط میخواستم یاد بگیرم.
دو مربی از اوایل دوران حرفهای گالاردو، طرز فکر او را شکل دادند. یکی سابیا، شخصیتی پدرانه که گالاردو در 15 سالگی شاگرد او بود و دیگری مارسلو بیلسا که از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ سرمربی او در تیم ملی آرژانتین بود. گالاردو درباره بیلسا میگوید:
در ابتدا، درک او خیلی سخت بود. او بسیار توانمند و لبریز از دانش بود، اما مگر در فرصت کوتاه پیوستن ما به اردوی تیم ملی چقدر فرصت آشنایی با اصول و فلسفه او را داشتیم؟
با گذشت زمان، توانستم با او ارتباط برقرار کنم. مارسلو این فرصت را برای من ایجاد کرد تا یاد بگیرم و بفهمم که چرا برخی اتفاقات در روند بازی رخ میدهد. او ذهن مرا باز کرد و این فوقالعاده بود. من همیشه میگویم که مارسلو بیلسا مرا در این مسیر قرار داد.

بازسازی
برای درک کامل شیفتگی و علاقه بی حد و حصر طرفداران ریور به گالاردو، کافیست بدانیم باشگاه 10 سال قبل وقتی او به آنجا پیوست چه شرایطی داشت.
ریورپلات سه سال پیش از آن که گالاردو روی نیمکت آن بنشیند برای اولین بار در تاریخ خود به دسته دوم سقوط کرده بود. زیرساختهای باشگاه فرسوده بود و چمن استادیوم تاریخی و قدیمی مانیومنتال شرایط بدی داشت. رودولفو دن آفریو، رئیس جدید باشگاه میدانست که باید چیزهایی تغییر کند. او و انزو فرانچسکولی، مدیر ورزشی تیم به دنبال یک چهره سرشناس برای رهبری یک پروژه بلندمدت بودند.
گالاردو، که پس از کسب عنوان قهرمانی اروگوئه با ناسیونال در اولین فصل مربیگری خود، دو سال بیکار بود، گزینه بدی به نظر نمیرسید. کار او در ابتدا با شک و تردید آغاز شد. آیا کسی تصور میکرد که داستان گالاردو در ریور تا یک دهه بعد اینطور موفقیتآمیز ادامه یابد؟ خود او میگوید:
قطعا نه. من به بهترینها امیدوار بودم. اما بعد از دو ماه کار سطحی از همدلی میان بازیکنان، مدیر ورزشی و به خصوص با رئیس باشگاه به وجود آمد که توانست زیربنای چیزهای زیادی در بلندمدت باشد. سپس نتایج خوب از راه رسید رودولفو دونوفریو به من گفت: «میخواهم تا پایان دوره مدیریت من اینجا باشی».
تازه اول راه بود و از صحبتهای او فهمیدم که فقط در قید و بند نتایج نیست. اعتقاد دارم چنین رویکردی از مدیران میتواند برای هر مربی سازنده باشد. برای کار کردن به زمان نیاز دارید. ما هنوز درک درستی از اهداف خود نداشتیم، اما اشتیاق و عزم راسخی برای ساختن چیزی که ما را خوشحال کند، وجود داشت.
در اولین فصل حضور گالاردو، ریور قهرمان کوپا سودآمریکانا (معادل لیگ اروپا در آمریکای جنوبی) شد. اولین جام بینالمللی آنها پس از ۱۷ سال. یک سال بعد، آنها حتی بهتر هم شدند و لیبرتادورس را بردند. دونوفریو به خبرنگاران گفت که میخواهد گالاردو « الکس فرگوسن ریور» شود.
در فوتبال امروز آمریکای جنوبی، جایی که تفکر کوتاهمدت و بیثباتی به وفور به چشم میخورد، چنین اظهار نظری آسان نیست. مشکل بزرگ در ریورپلات و در سرتاسر آمریکای جنوبی به غارت رفتن ستارگان توسط غولهای حریص اروپایی است. جدایی جولیان آلوارز و انزو فرناندز میتواند بنیانهای هر تیمی را سست کند. گالاردو میگوید:
تغییر بخشی از فرهنگ فوتبال ماست. اینجا کارخانه تولید استعدادهای فوتبالی برای سرتاسر دنیاست. همیشه همینطور بوده و همینطور هم خواهد بود. ما درک میکنیم که نمیتوانیم بهترین بازیکنانمان را برای مدت طولانی در اختیار داشته باشیم. در چنین محیطی باید دائماً به دنبال یافتن جایگزین باشید.
ما نمیتوانیم کاری را که باشگاههای بزرگ اروپایی انجام میدهند، انجام دهیم. آنها میتوانند هسته اصلی یک تیم را حداقل برای چهار، پنج سال حفظ کنند. اما در ریورپلات باید همیشه تیم را بازسازی کنیم یا حتی از نو بسازیم.
به جز این تغییرات دائمی، حفظ انگیزه تیم پس از کسب پیروزی نیز چالش دیگری است که گالاردو درباره آن میگوید:
بعد از پیروزی، یک افت طبیعی وجود دارد؛ توان ذهنی، جسمی و فنی تیم رو به افول میرود. این منحصر به فوتبال نیست و در تمام جنبههای زندگی، قابل انتظار است.
آنچه شما نیاز دارید، پویایی مداوم است. زمانی که همه بفهمند اگر حتی کمی افت کنیم، ساختار شروع به لرزیدن خواهد کرد.پویایی در آنها تقویت میشود.

پس از تضمین جایگاه در زمین بازی، گالاردو باید به سراغ زیرساختهای معیوب باشگاه میرفت.او در این باره میگوید:
فرهنگ فوتبال در آمریکای جنوبی منحصر به بردن بازی در هر آخر هفته است. متاسفانه گاهی این این طرز فکر به شما به عنوان سرمربی هم منتقل میشود.
ما به یک دیدگاه متفاوت نیاز داشتیم. ما باید زیرساختهای باشگاه را تقویت میکردیم. منظورم این نیست که این چیزها از قبل وجود نداشت، اما ما باید اوضاع را بهبود میبخشیدیم.
خوشبختانه، مدیران دیدگاه مشابهی داشتند. آنها به من اعتماد داشتند و میدانستند نتایجِ با ثبات و جامها، یک شبه از راه نمیرسند. این اتفاق فقط در صورتی میافتد که یک مربی برای مدت طولانی در یک باشگاه بماند. اگر تغییرات مداوم وجود داشته باشد اوضاع بسیار دشوار میشود.
گالاردو پس از بازسازی همه اینها در باشگاه، موفقیتهایی را به وجود میآورد که یکی از ثمرات آن حضور در جام جهانی باشگاههاست. در فاصله جدایی 2 ساله او، ریور تحت مربیگری یک مدافع دیگر تیم ملی آرژانتین، مارتین دمیکلیس با مشکلات بزرگی مواجه شد. دمیکلیس نه تنها از ریورپلات که همین یک ماه قبل از مونتری همگروهی ریور نیز هم اخراج شد. حالا ریورپلات با مربیگری گالاردو پای به جام جهانی باشگاهها میگذارد. جایی که گالاردو میخواهد رل اول را در سرزمین هالیوود ایفا کند.