به نام الله
اینجا تحلیلی مفصّل بر متشابهات خواهیم داشت و در آخر، به دیدگاههای مختلف درباره راسِخون فِی العلم(ریشهداران در دانش) میپردازیم.
فهمیدن آیات متشابه که از نظر خدا افراد بیماردل، انحرافرفته و معاند به سمتشون میرن، و تشخیص اونها از آیات محکم (صریح و روشن)، موضوع بسیار مهمیه.
تعریف واژه متشابه: چیزی که با چیز یا چیزهای دیگهای، طوری شباهت داره که تشخیص گزینه درست بین اونها، دشوار میشه.
حالا سه حالت درباره آیه متشابه وجود داره:
۱– دوپهلو یا چندپهلو هست، یعنی دو یا چند برداشت مختلف ازش در میاد.
۲– شبههانداز یا سوالبرانگیز باشه، اما دوپهلو نباشه. (مورد اختلاف)
۳– هر دو حالت اول درست باشن! یعنی متشابهات به دو دسته بالا تقسیم بشن.
نمونه هر دو حالت رو در ادامه خواهیم دید. چیزی که واضحه، اینه که متشابه ذاتا درون خودش ابهام داره و سوال برای خواننده ایجاد میکنه، نه به دلیل ناآگاهی یا خطای خواننده! آیه متشابه به خودی خود، قابل فهم نیست و نیاز به توضیحی خارج از خود آیه داره. اما متشابهات رو با آیاتی محکمی که به دلیل ذکر نشدن جزئیات اجرایی در اونها سوالبرانگیز هستن و نیاز به تبیین دارن، اشتباه نگیرید! مثلا زکات را بپردازید، اما چقدر؟ ماهیانه یا سالیانه؟ همچین سوالاتی، دلیل بر متشابه بودن آیه نیستن.
🔻حالا دو برداشت متفاوت از آیه ۷ آل عمران وجود دارن:
۱– در آیه، واو بین «الله» و «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» واو استثنافی هست. در این حالت، معنی این بخش آیه، این میشه:
تاویل آنها را کسی جز خدا نمیداند؛ و ریشهداران در دانش میگویند: «ما به آن(کتاب) ایمان آوردیم؛ همهاش از جانب پروردگارمان است.»
پس تاویل(فهم نهایی و حقیقی) آیات متشابه رو فقط خدا میدونه و ما واقعا «نیاز» به تشخیص مفهوم دقیق اونها نداریم! مثلا برای یه مسلمان نباید مهم باشه که روح دقیقا چیه.
۲– این واو، عطفه و جمله دوم مستقل نیست، یعنی به الله عطف میشه. در این صورت، معنیش این میشه:
تاویل آنها را کسی جز خدا و ریشهداران در دانش [که] میگویند «ما به آن(کتاب) ایمان آوردیم؛ همهاش از جانب پروردگارمان است»، نمیدانند.
🔹در حالت اول، آیات متشابه شامل همچین آیاتی میشن:
▪️۲۱۰ بقره: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ... (آیا کافران جز این را انتظار دارند که خدا با فرشتگان در سایههایی از ابر بر آنها در آید؟)
ابهامات: "خدا بالای سر اونا قرار میگیره؟ مکان داره؟" – "آیا مکان داره اما فرامادیه و از درک ما خارج؟!" فقط خدا میدونه.
▪️۵ طه: الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
"آیا خدا بر عرش قرار گرفته یا منظور مسلط شدن بر عرشه؟" استوی به هر دو معنی میتونه باشه. جز خدا، کسی حق نداره بگه من تاویل دقیقش رو میدونم.
▪️۴۳ حج: وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (و یک روز نزد پروردگارت، مانند هزار سال از سالهایی است که شما میپندارید!)
"آیا زمان نزد خدا معنی داره؟ یا این صرفا یه تشبیهه" فقط خدا میدونه!
▪️۳۸ ص: ...لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ... (آنچه با دو دست خود آفریدم.)
"خدا دو تا دست داره؟ یا استعارهست؟" مثلا بعضیها معتقدن خدا دست(ابزار) داره اما نه دست انسانی، یعنی لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ(هیچچیز مانند او نیست) این افراد دفاع دیگهای برای عقیدهشون دارن: اگه منظور از دست قدرته، منطقی نیست که بگیم خدا دو تا قدرت داره. در نهایت فقط خدا میدونه که منظور از دو دست در اینجا دقیقا چیه.
▪️۱۳ العلی: ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ (سپس در آن آتش نه میمیرد و نه زنده میشود!)
"یعنی چطور؟!" عبارات مرگ و زنده شدن برای روحِ جهنمی به کار رفتن که معلومه تمثیله، اما حالتی بین این دو رو هیچکس درک نمیکنه!
▪️مُقَطّعات (الم، کهیعص، حم عسق و...). معنای دقیق این حروف فقط نزد خداست.
یعنی این آیات بیشتر راجع به خود خدا و چیزهای فرامادی مثل فرشته و جن، سرنوشت انسانها، کیفیت عذاب و پاداش و... هستن.
🔹اگه حالت دوم درست باشه، آیات متشابه آیاتی هستن که به وسیله احادیث یا آیات محکم گشوده میشن، مثلا:
▪️۵ توبه: وقتی ماههای حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! اگر توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
ابهامات دوپهلویی که ایجاد میکنه: "کدوم مشرک؟ یعنی مشرک غیرحربی هم بکشم؟ اونم هر جا در جهان؟" – "این تکلیف عمومیه و برای همه مسلموناست یا فقط یه حکم خاص برای همون افراد گذشته؟"
و مثلا یه ریشهدار در دانش، میگه با خوندن و تحلیل آیات قبل و بعدش که محکم هستن، میفهمیم این فقط برای اصحابی بوده که باید با مشرکینی که به پیامبر ظلم کردن میجنگیدن. مثلا آیه ۱۳ همون سوره توبه رو میاره که مرتبط به همون داستانه:
"آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمیکنید؟! در حالی که نخستین بار آنها [جنگ با شما را] آغاز کردند؛ آیا از آنها میترسید؟! با اینکه اگر مومن هستید، خداوند سزاوارتر است که از او بترسید."
و با استناد به روایات میگه که درباره جنگ تبوک بوده.
متشابه بعدی:
▪️۷۲ ص: هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خود(رُوحِي) در آن دمیدم، برای او به سجده افتید!
طبق قواعد عربی، "ی" از روحی هم میتونه از نوع ملکی حقیقی باشه (یعنی حضرت آدم، روحی از روح خدا دارد) و هم میتونه از نوع انستابی/تشریفی (یعنی از روحی که خودم ساختم، در او دمیدم). معنی دوم مطابق با آموزههای توحیدیه، اما اسلامستیز میگه قرآنتون گفته خدا مثل انسان روح داره، یا جنس روح خدا و آدم یکیه!
متشابه بعدی:
▪️۱۰۴ نحل: قطعاً کسانی که به آیات خدا ایمان نمیآورند، خدا هدایتشان نمیکند، و برای آنان عذابی دردناک است.
"چرا خدا هدایتشون نمیکنه؟ مگه هدایت برای همین افراد نیست؟"
با رجوع به آیات محکم، مشخص میشه منظور کسانی هستن که از روی تعصب و غرض به آیات ایمان نمیارن:
۷ و ۸ جاثیه: "وای بر هر دروغگوی گنهکار (۷) که پیوسته آیات خدا را میشنود که بر او تلاوت میشود، امّا از روی تکبّر اصرار بر مخالفت دارد؛ گویی اصلاً آن را هیچ نشنیده است؛ چنین کسی را به عذابی دردناک بشارت ده!" (۸)
۲۲ زمر: "پس چه کسی ستمکارتر است از آن کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامی که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست؟!"
لذا این افراد صلاحیت هدایت شدن ندارن، بلکه: "كسانى كه در راه ما کوشش كنند، به راههاى خويش هدايتشان مىكنيم" (۶۹ عنکبوت)
و یه مثال از تجربه جالب خودم: یه روز تصادفی روی سه سوره از برنامه قرآن گوشیم کلیک کردم که مطالعه کنم. با خوندن آیات ۸۶ نحل و ۲۸ یونس، برام ابهام ایجاد شد و جوابم رو با خوندن ۷ احقاف، گرفتم. گویا شانسی نبود و حکمت داشت!
۸۶ نحل: "و هنگامی که مشرکان معبودهایی را که همتای خدا قرار دادند میبینند، میگویند: پروردگارا! اینها همتایانی هستند که ما به جای تو، آنها را میخواندیم. در این هنگام، معبودان به آنها میگویند: شما دروغگو هستید!"
۲۸ یونس: "روزی را که همه آنها را جمع میکنیم، سپس به مشرکان میگوییم: شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید. سپس آنها را از هم جدا میسازیم و معبودهایشان میگویند: شما ما را عبادت نمیکردید!"
سوالم: چرا معبودها به مشرکان میگن شما دروغ میگین؟ مگه اونا واقعا معبودِ مشرکان نبودن؟ (یعنی صرفا سوالبرانگیزه، نه دوپهلو!)
و جوابی که سریع بهش رسیدم: ۶ احقاف: "و هنگامی که مردم محشور میشوند، معبودهای آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّی عبادت آنها را انکار میکنند!"
یعنی تجربه کردم که قرآن خودش ابهام ایجاد میکنه، حتی ممکنه برداشت غلطی توی ذهنت بندازه، اما اگه به نیت تحلیل منصفانه بخونیش، خودش هم برای گرفتن جوابت بهت کمک میکنه، مثل جدول کلمات متقاطع! نه مثل افرادی که آیه ۷ آل عمران میگه در قلبش انحرافه، یعنی با هدف ایرادگیری از قرآن، کتابو باز میکنه یا به خاطر تعصب کورکورانه روی مذهبش، میخواد فلان آیه رو با مذهبش تطبیق بده (وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ: به نفع خودشون تاویل میخوان!). حالا آیا واقعا آیاتی مثل ۲۸ یونس و ۸۶ نحل، متشابه هستن؟
⁉️متشابهات بالاخره کدوم آیات هستن؟
به نظرم حالت اول درسته اما با توجه به تجربه خودم و دو دلیلی که در ادامه میگم، حالت دوم هم درسته! یعنی نظر شخصیم اینه که متشابهات دو دسته هستن: آیاتی که تاویلشون رو فقط خدا میدونه و آیاتی که تاویلشون رو افرادی هم میدونن. شاید به همین دلیل اون بخش از خود آیه ۷ آل عمران هم مبهمه که خدا کلامش رو جوری گفته که شامل هر دو بشه!
جملهای در آیه ۷ آل عمران وجود داره که به ما کمک میکنه:
فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ (اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند تا فتنهانگیزی کنند؛ و تاویل [نادرستی] برای آن میطلبند). این خصوصیتِ مهم متشابهاته، اما شاید نه مال همه متشابهات!
ما امروزه میبینیم که افراد زیادی(به ویژه اسلامستیزان) بیشتر به دنبال نوع دوم آیات هستن. فهم و رمز این آیات واقعا توسط آیات محکم و احادیث صحیح گشوده میشن.
دلیل دومم آیات ۶۷ تا ۷۰ بقره هستن که موسی به قومش گفت یه گاو رو ذبح کنید. قومش سوالاتی پرسیدن: چطور گاوی باشه؟ رنگش چطور باشه؟ موسی هم هر بار جوابی میداد اما قومش گفتن این گاو تَشَابَهَ عَلَيْنَا(بر ما مبهم شده!) که موسی بازم وحی جدیدی رو از خدا در آیه ۷۱ بقره بهشون گفت و اونا گفتن حالا حق مطلب ادا شد! شاید خدا با این آیات خواسته به ما بگه که رمز متشابهات با محکمات باز میشه! اما اگه این درست باشه، آیا کل متشابهات اینطورن؟ قضاوت با خودتون!
🔹راسِخون فِی العلم، چه کسانی هستن؟
من دلیلی از قرآن دارم که این افراد میتونن در تبیین و تفسیر، معصوم نباشن و این مقام، اکتسابیه. آیه ۱۶۲ نساء، برای علمایی از یهودیت و مسیحیت که به نبوت محمد (ص) و نازلشدهها بر اون باور دارن، لفظ راسخون فِی العلم رو به کار برده.
حالا با فرض اینکه تاویل متشابهات رو صرفا خدا نمیدونه، بین خود شیعیان و اهل سنت هم چند دیدگاه وجود داره.
🔻دیدگاههای شیعیان:
▪️۱۴ معصوم میفهمن.
▪️علاوه بر ۱۴ معصوم، حجتهای الهی دیگری وجود دارن که میفهمن (مثلا عدهای با توجه به حدیث ۱۲ امام و ۱۲ خلیفه که معتقدن از پیامبره، به احمدالحسن یمانی و عبدالله هاشم هم به عنوان خلیفههایی برای امامان اعتقاد دارن. اگرچه این فرقهها معتقدن مصحف حفص از عاصم کامل نیست و منجی با اومدنش متشابهاتِ دیگه رو آشکار میکنه)
▪️علاوه بر معصومین، عالمانی نادر از شیعیان.
از دلایل دو دسته اول، اینه که مفسر باید متصل به عالم ماورا باشه، مثلا بهش تحدیث(مشابه وحی) بشه که دچار هیچ خطایی در تفسیر نشه.
🔻دیدگاههای اهل سنت:
▫️محمد مصطفی (ص) و برخی از اصحاب اون میفهمن.
(از دلایل اونها، آیه ۱۰۰ توبه هست که به پیروی از مهاجرین و انصار امر کرده)
▫️محمد (ص)، برخی از اصحابش و تابعین (یک نسل بعد از صحابه) و عالمان نادر سنی.
❗️تقریبا همه علمای شیعه گفتن که تاویل متشابهات رو علاوه بر خدا راسخون فی العلم هم میدونن اما علمای زیادی از اهل سنت معتقدن تاویلشون رو فقط خدا میدونه.
در نهایت، شما حتی اگه به برداشتِ غلط برسید، اگه با فکر و تحقیق و بدون تعصب بهش رسیدید، ثوابش رو از خدا رو میگیرید! کُفر زمانیه که شما آگاهانه و از روی تعصب یا تکبر، حق رو قبول نکنید یا اصلا تحقیق نکنید :)
حالا نظر شما چیه؟ کدوم دیدگاهها رو درباره متشابهات و راسخون فی العلم منطقیتر میدونید؟