ترانهسرا : اِلِنا زنگنه
آهنگ و تنظیم : مسعود تدینی
آن مشعل خاموش را گفتم رها کن
مقصد ندارد وا رها. من را صدا کن
آغوش سردم پر شد از شوریده حالی
مست جنونم با حضورت باورم را جابجا کن
هجرت امانم را بریده بیسرانجامم
گفتم نجاتم ده از این دنیای بیکامم
رفتی که من پنهان شوم در آه پنهانی
مقصد تو بودی اینچنین من را مرنجانم
مرنجانم
این برف آخر در وجودم رخنه کرده
یاد تو هم پیمانهام را تشنه کرده
این حصر غربت در نهادم پیله کرده
دوری تو قلب مرا صد تکه کرده
دوری تو قلب مرا صد تکه کرده
هجرت امانم را بریده بیسرانجامم
گفتم نجاتم ده از این دنیای بیکامم
رفتی که من پنهان شوم در آه پنهانی
مقصد تو بودی این چنین من را مرنجانم
مرنجانم