⟨متن آهنگ⟩
من که فرزند این سرزمینم
در پی توشهای، خوشهچینم
شادم از پیشهی خوشهچینی
رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما بود مملو از شادی بیپایان
سعی ما بود بهر آبادی این سامان
خوشهچین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشهچین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا پس از لحظهای چند آرمیدن
همره دلبران خوشه چیدن
از شعف گهی همچو بلبل نغمه خواندن
گه از این سو به آن سو پریدن
قلب ما بود مملو از شادی بیپایان
سعی ما بود بهر آبادی این سامان
خوشهچین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشهچین، کجا دست حسرت زند بر دامان
برپا بود جشن انگور، ای افسونگر نغمهپرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما بود مملو از شادی بیپایان
سعی ما بود بهر آبادی این سامان
خوشهچین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشهچین، کجا دست حسرت زند بر دامان