تک آهنگ پوست شیر - ۱۳۵۴
ترانهسرا : استاد ایرج جنتیعطایی
آهنگ و تنظیم : زندهیاد استاد واروژان هاخباندیان
ویدیوی اجرا در کنسرت(لینک)
قلب تو قلب پرنده، پوستت اما پوست شير
زندون تنو رها کن، ای پرنده پر بگير
اونور جنگل تنسبز، پشت دشت سر به دامن
اونور روزای تاريک، پشت نيم شبای روشن
برای باور بودن، جايی شايد باشه شايد
برای لمس تن عشق، کسی بايد باشه بايد
که سر خستگياتو به روی سينه بگيره
برای دلواپسیهات، واسه سادگيت بميره
قلب تو قلب پرنده، پوستت اما پوست شير
زندون تنو رها کن، ای پرنده پر بگير
حرف تنهايی قديمی، اما تلخ و سينهسوزه
اولين و آخرين حرف، حرف هر روز و هنوزه
تنهايی شايد يه راهه، راهیه تا بینهايت
قصهی هميشه تکرار، هجرت و هجرت و هجرت
اما تو اين راه که همراه جز هجوم خار و خس نيست
کسی شايد باشه شايد، کسی که دستاش قفس نيست
قلب تو قلب پرنده، پوستت اما پوست شير
زندون تنو رها کن، ای پرنده پر بگير