اثبات نبوت عامه و خاصه پیامبر اکرم :
.
.
اثبات نبوت عامه :🔻
منظور از نبوت عامه این است که خداوند متعال برای به کمال رساندن بشر پیامبرانی را بفرستد که وحی را که شامل علومیست که انسان را به کمال میرساند برای بشر بفرستد.
متقن ترین دلیل ضرورت نبوت، كه مصون از نقدهای وارد بر دیگر استدلالهاست و مقدمات آن در آیات قرآن نیز دیده میشود، دلیلی است كه بیشترْ بر زندگی جاودانه و سعادت ابدی انسان و اصل حكمت الهی تكیه دارد. این استدلال بر چهار مقدمة زیر استوار است:
1. خدا انسان را برای رسیدن به یك كمال مطلوب آفریده است؛
2. كمال ابدی انسان در گرو عمل اختیاری او، و عمل اختیاری وی در گرو شناخت راه درست دستیابی به كمال ابدی است؛
3. دانش بشری برای تشخیص همة مصالح و مفاسد، و تعیین راه صحیح كمال و سعادت ابدی كافی نیست؛
4. اگر خدا غیر از راههای عادی شناخت، برای رسیدن به كمال و سعادت ابدی راه دیگری را پیش روی انسان ننهد، آفرینش وی عبث و خلاف حكمت خواهد بود.
هدفمندی زندگی، اختیار انسان، و نیاز به شناخت راه صحیح
از بحثهای گذشته در بخشهای پیشین معارف قرآن به این نتایج رسیدیم:
الف) خدای متعال، بهاقتضای صفات ذاتیاش و براساس فیاضیت و رحمانیتش خویش، جهان خلقت را آفریده است. آفرینش جهان مادی، مقدمة پیدایش انسان است و انسان اشرف مخلوقات و مورد تكریم الهی است؛
ب) داشتن اختیار و مقدمات آن مهمترین ویژگی انسان است كه بر اساس آن میتواند به عالیترین مقام در میان مخلوقات برسد. توضیح آنكه انسان با قدرتی كه خداوند به او داده است میتواند از میان راههای مختلف، هر راهی را كه میخواهد انتخاب كند و آن را بپیماید، و بر این اساس است كه خداوند برای او تكالیفی وضع كرده است. اگر انسان به آن تكالیف عمل كند، به برترین مرتبة كمال و پایدارترین سعادتها و لذتها دست مییابد؛
ج) زندگی دنیوی انسان مقدمهای برای حیات اخروی اوست؛ به این معنا كه انسان در این مرحله از زندگی، با استفاده از قدرت اختیار، مسیر خویش را برمیگزیند و سرنوشت خود را رقم میزند. پس از این مرحله (زندگی دنیوی)، مرحلة زندگی ابدی فرامیرسد تا انسان از نتایج اعمالی كه در این عالم انجام داده است، بهرهمند شود.
برای انتخاب راه صحیح زندگی، علاوه بر داشتن اراده و قدرت تصمیمگیری، گرایشهای فطری و ابزار كار، شرط مهم دیگری نیز ضرورت دارد، و آن، شناخت راه صحیح است. در واقع انتخاب آزاد وقتی صورت میگیرد كه انسان راههای مختلف را بشناسد و از نتیجة هریك آگاه باشد، تا بتواند در مسیر صحیح گام بردارد و بهسوی سعادت ابدی خود حركت كند.
نارسایی دانش بشری در شناخت راه صحیح
با توجه به نكات فوق اكنون به تبیین مقدمة سوم میپردازیم. در بحث انسانشناسی گفتیم كه كسب معرفت برای انسان از راههای مختلفی امكانپذیر است؛ اما راهی كه خداوند در اختیار همگان قرار داده، راه حس و عقل است. حال باید دید كه آیا این دو راه برای كسب شناختهای لازم جهت انتخاب راه درست، كافی هست یا خیر. انسانی كه میخواهد هر قدمش را به گونهای بردارد كه در مسیر سعادت ابدی خود حركت كند و به كمال نهایی خویش نزدیك شود، لازم است در هر قدم چیزهایی را بداند. در اینجا این پرسش اساسی مطرح میشود: آیا دانستنیهایی كه در هر مرحله از زندگی، آگاهی از آنها برای همة انسانها ضرورت دارد، از راه حس و عقل به دست میآید؟
برای پاسخ به پرسش فوق، ابتدا توضیحی دربارة ادراك حسی، عقلی و تجربی و قلمرو آنها میدهیم و سپس كفایت و عدم كفایت آنها را برای تحصیل معرفتهای لازم بررسی میكنیم.
الف) ادراكات عمومی انسان
حس و عقل دو ابزار عمومی شناخت انساناند كه از طریق آنها ادراك حسی و ادراك عقلی، و از همكاری آنها ادراك تجربی حاصل میشود.
اول. ادراك حسی
ادراك حسی از راه حواس ظاهری و براثر ارتباط با جهان مادی خارجی حاصل میشود. بُرد این ادراك، بسیار محدود است و فقط شامل اموری میشود كه ما با آنها ارتباط داریم؛ آن هم در حد ارتباط و تا زمان برقراری ارتباط. دانشهای حسی، مانند دیدنیها و شنیدنیها، مسلماً برای زندگی ما مفید و ضروریاند و تاحدی روابط ما را با جهان مادی میسر میكنند.
دوم. ادراك عقلی
آنچه عقل بهتنهایی و با صرفنظر از تجربة خارجی درك میكند، یك سلسله مفاهیم كلی مانند بدیهیات و روابط آنهاست و با وجود اختلافنظر درزمینة چگونگی ادراك عقلی، در محدود بودن آن به یك سلسله مفاهیم كلی و روابط میان آنها اختلافی نیست. این امور كلی بهخودیخود برای تعیین مسیر زندگی كارآیی ندارد؛ برای مثال، با استفاده از اصولی چون «اجتماع نقیضین محال است»، «هر معلولی علتی دارد» و یا «كل از جزء بزرگتر است»، حداكثر میتوان یك سلسله مسائل فلسفی محض را اثبات كرد.
سوم. ادراك تجربی
نتیجة همكاری حس و عقل، ادراك تجربی است. هنگامی كه حس انسان چیزی را درك میكند و عقل روی آن دادههای حسی كار میكند و به تجرید و تعمیم آنها میپردازد، انسان ادراكات جدیدی به دست میآورد. این نوع ادراك برای زندگی ما ضرورت دارد؛ زیرا شناخت علل خاص پدیدهها از راه حس و به كمك عقل حاصل میشود و قوانین علوم تجربی از همین راه به دست میآید. ادراك تجربی محدود به امور تجربی است.
ب) نارسایی دانشهای عمومی بشر
ادراكات حاصل از طریق حس، عقل و یا هر دوی آنها برای شناختن مسیر صحیح زندگی در تمام شئون و در همة زمانها و مكانها كافی نیست. با دو روش «تجربة عملی» و «ارزیابی علمی» میتوانیم ناكافی بودن ادراكات عمومی بشر را برای شناخت راه صحیح اثبات كنیم.
اول. تجربه عملی
هزاران سال است كه بشر بر روی زمین زندگی میكند. اندیشههای مدون بشری كه از حدود 25 قرن پیش به دست ما رسیده است، حكایت از آن دارد كه دانشمندان با بهكارگیری حس و عقل خود، مسائلی را درك كرده و آنها را در قالب مسائل علمی، قوانین حقوقی، اخلاقی و غیره بیان كردهاند. درزمینة شناخت طبیعت و كشف مجهولات آن، روزبهروز پیشرفتهای بیشتری حاصل شده است و اكثر این مسائل بهقدری روشن و قابل فهم شده است كه دیگر كمتر در آن اختلافی به چشم میخورد؛ اما درزمینة مسائل عملی، روش زندگی، ارزشها و مسائل متافیزیكی و ماورای طبیعی، هنوز در بسیاری از جوامع بشری ابهامهای فراوانی وجود دارد.
شاید بتوان گفت علت آنكه مسائل متافیزیكی در محافل علمی امروز كماهمیت شمرده میشوند، عجز دانشمندان از حل اینگونه مسائل است، و با آنكه اندیشمندان فراوانی برای حل مسائل مربوط به ارزشها و رفتارهای اخلاقی، مانند چگونگی رفتار انسان در زندگی و نحوة تنظیم روابطش با انسانهای دیگر، بسیار كوشیدهاند، نه تنها در باب این مسائل به اتفاقنظر نرسیدهاند، بلكه روزبهروز دامنة اختلافنظرهایشان بیشتر شده است. هماكنون نیز كه بشر به درجات بالایی از علم و دانش دست یافته است، میبینیم كه همواره متخصصان،
قوانین و دستورالعملهایی برای بهبود زندگی وضع میكنند؛ ولی دیری نمیپاید كه با مختصر تأملی نقایص كارشان آشكار میشود و باز با قلم اصلاح به سراغ آن میروند و یا بعد از مدتی بر آن تبصرههایی میزنند و یا بهكلی آن را منسوخ میكنند.
از این سیر كوتاه در اندیشههای انسانی در باب اعمال و رفتار و ارزشها، به این نتیجه میرسیم كه بشر در طول تاریخ علم و دانش خویش، نتوانسته این مسائل را حل كند، و این، نشانة بارزی از نارسایی دانش بشری در حل اینگونه مسائل است.
دوم. ارزیابی علمی حس و عقل و كیفیت كار آن دو
حس، چنانكه گذشت، تنها میتواند پدیدههای جزئی محدود به شرایط خاص زمانی و مكانی را، البته همراه با محدودیتهایی دیگر، به ما نشان دهد. بنابراین حس بههیچوجه قادر نیست بهتنهایی مسائل ارزشی، مخصوصاً رابطة رفتار انسان با نتایج اخروی، را تبیین كند. عقل نیز بهتنهایی از این امر عاجز است؛ زیرا ما در هر روز، بلكه در هر ساعت، صدها رابطه با خود، با خدا، با افراد خانواده و جامعه و با محیط زندگی داریم كه باید دربارة هریك از آنها حكمی داشته باشیم؛ ولی بدیهیات عقل بسیار كلی و محدود است و نمیتواند حكم همة این روابط و مسائل را بیان كند.
تجربه نیز، كه حاصل همكاری و تعامل حس و عقل است، هرچند دایرة معلومات انسان را وسعت میدهد، محدود به امور تجربهپذیر است. ما تنها میتوانیم پدیدههای مادی را آزمایش كنیم و علتهای مادی آنها را بشناسیم؛ اما ماورای ماده و امور اخروی، هیچگاه در دام آزمایش نمیافتند، تا انسان بتواند از راه تجربه روابط آنها را با جهان مادی به دست آورد. بهطور كلی چون جهان آخرت و روابط آن با این جهان از
حوزة حس و عقل خارج است، ما نمیتوانیم دربارة آنها داوری كنیم و براساس آن، برنامة زندگی دنیوی خود را بچینیم. حال مسئله مهمتری كه بیشتر كانون توجه ماست، رابطة رفتارهای ما در این جهان با سرنوشت ما در جهان ابدی است.
بنابراین حس و عقل بهتنهایی، و یا با همكاری هم، نمیتوانند حقایق آن جهان را برای ما روشن كنند، و تا ما ندانیم كه زندگی دنیوی ما چه تأثیری در زندگی اخروی دارد و آثار مثبت و منفی اعمالمان بر سعادت اخرویمان چیست، نمیتوانیم زندگیمان را به مسیر صحیح هدایت كنیم؛ زیرا بایدها و نبایدها از تعیین رابطة بین فعل و نتیجهاش به دست میآید، و ما تا نتیجه را نشناسیم و تأثیر هر عملی را در پیدایش نتیجهاش كشف نكنیم، نمیتوانیم نظر دهیم كه آن كار را باید انجام داد یا از آن كناره گرفت. بنابراین حكمت الهی اقتضا میكند كه خود او شناخت لازم را در اختیار همة انسانها قرار دهد، و راهی معین كند كه بر اساس آن انسانها بتوانند هدف و كیفیت رسیدن به كمال را بشناسند؛ این راه، چیزی جز راه وحی و نبوت نیست
خدا وجود دارد (طبق اثبات های قبلی)
باید منشأ هر کمالی به بالاترین شکل باشد وگرنه دارای نقص است یا چیزی در جهان هست که منشا ان نیست ، خیرخواهی هم یک کمال است پس خدا باید خیرخواه باشد
۱.🔸️ خدا خیر خواه (و به واسطه اون عادل) مطلق است
۲.🔸️ در این دنیا انسان در یکسری مسائل گمراه است و نیاز به معنا دارد .
۳.🔸️ در این دنیا بی عدالتی وجود دارد و عدالت کامل وجود ندارد
۴.🔸️ در نتیجه خدا باید انسان را از گمراهی در آورد و نیاز به معنا را بهش ببخشد و عدالت را در دنیای بعد مرگ برقرار کند (چون اینجا نیست) و چون خیر مطلق و حکیم است.
۵.🔸️اگر نکند عواقب پوچی و بی عدالتی و بی بند و باری و افسردگی و نیاز به جاودانگی و نبودنش و... یعنی خیر مطلق نیست
نتیجه اینکه مجاب میکند خدا خبر وجود برقراری عدالت خودش در آن دنیا را به همگان برساند در غیر این صورت ناعادلانه است و چون خدا میخواهد ایمان را هم بسنجد بهترین نحو فرستادن پیامبر است ، وجود خدا قطعی است پلی اینگه آن پیامبر فرستاده خداست در کنار دلیل عقلی ایمان هم میخواهد
نکته بسیاااار مهم:
هیچ موجودی هم جز خدا نمیتونه به انسان وحی کنه حتی یه موجود فضایی یا ماورایی که خدا نیست
چون خدا به یه موجود دروغگو پلید چنین قدرتی نمیده برای دروغ گفتن اگه بده خیرخواه مطلق نیست
این میشه استدلال ۰ و یکی برای نبوت و معاد
اینجا اثبات میشه قطعا خدا وحی میکنه به انسان یا جوری از این گمراهی درش میاره و عدالت رو ایجاد میکنه
این حالت اصلا نیازی نیست که بگردیم ببینیم آیا ادیان درستن که یکیشون رو انتخاب کنیم ؟ بلکه با استدلال اثبات میشه خدا قطعا باید دینی بفرسته
.
.
.
.
اثبات نبوت خاصه :🔻
1.وقتی خدا انسانی را به عنوان پیامبر انتخاب میکند به او ویژگی های خاصی میدهد تا بتواند نبوتش را اثبات کند .
معجزات پیامبر :
استدلال از قرآن:
معجزات علمی قرآن ، پیشگویی های قرآن ، خبر دادن قرآن از اقوامی که بعدا وجودشان مشخص شد ، ویژگی ادبی خاص قرآن، تحریف ناپذیری و یکی ماندن قرآن، تعریف واحد و درست از خدا در قران ، نداشتن تناقض قطعی در قرآن. اعجاز تمدن سازی و جهانی شدن ، اعجاز ریاضی و عددی و چینش خاص ایات
استدلال از معجزات پیامبر:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%...
معجزات علمی سنت بنوی و احادیث پیامبر
غیب گویی های پیامبر ، تنیده شدن تار عنکبوت در غار ثور، نجات یافتن محمد از سوء قصدها و ترورها، حرکت کردن یا تعظیم درختان به فرمان پیامبر، شقالقمر ، سخن گفتن درخت یا سنگ ، شفای بیماران ، تکثیر غذا ، جوشیدن آب از بین انگشتان ، اطلاع از نیات و سخنان پنهانی افراد.
خبر از وقایع گذشته که کسی در مدینه نمیدانست ،
استدلال از ویژگی های پیامبر :
معروف بودن به راستگویی و امانت داری ، رد پیشنهاد پول ها بعد نبوت ، نداشتن سطح ادبی قرآن در کلام خود ، بی سوادی پیامبر ، سخت تر شدن زندگی بعد از نبوت ، زندگی مثل یک انسان عادی در حین نبوت ، ساده زیستی
استدلال برای الهی بودن قرآن: 🔻
.
اعجاز علمی قرآن ⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
https://www.tarafdari.com/node/2609488
.
اعجاز علمی در سنت نبوی ⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
اعجاز پزشکی قرآن ⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
اعجاز فیزیکی و کیهانی در قرآن⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/w/index.p...
.
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
اعجاز پیشگویی قرآن ⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
اعجاز بلاغی و ادبی قرآن ⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
معجزات پیامبر (محمد ) :⚠️
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%...
به نقل های معتبر
.
اعجاز تعریف دقیق و درست از خدا :⚠️
این از این جهت اعجاز که هیچ نتونسته بود تعریف درستی ارائه بده تقریبا بین ادیان بزرگ (زرتشت و بودیسم و هندوییسم و یهودیت و مسیحیت و مانویت)
اینو باید از آیات بررسی کرد ولی اینقدر چیز روشنیه که لینک نمی خواد
https://www.tarafdari.com/node/2658926
.
اعجاز تحریف ناپذیری قرآن ⚠️
خودش هم در قرآن گفته بود تحریف میشه
دلایل
https://www.tarafdari.com/user/83231...
نظر محققان
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
فرانسیس ادوارد پیترز، مورخ و استاد دانشگاه نیویورک، میگوید که تلاشها برای بازسازی متن اولیه و دست نخورده قرآن در آکادمیای غربی چیزی که تفاوت برجستهای با متن حال حاضر قرآن داشته باشد را بهدست ندادهاست. البته برخی از شیعیان معتقد بودند که بخشهایی از قرآن (قرآن شیعی) که به علی اشاره داشته از قرآن حذف شده اما بهگفتهٔ پیترز دلایل آورده شده آنقدر ضعیف و عقیدتی است که بجز عده قلیلی، بقیه قانع شدهاند که آنچه امروز در دستان ما است چیزی است که از زبان محمد خارج شدهاست
.
اعجاز قدرت استدلال قرآن:⚠️
که در آن زمان در شبه جزیره عربستان بی معنی بودند
https://www.tarafdari.com/node/2653278
https://www.tarafdari.com/node/2659221
.
اعجاز تمدن سازی و جهانی شدن :⚠️
https://gapgpt.app/api/v1/canvas_pdf...
برخی از پژوهشگران مسلمان، ایده "نقش قرآن کریم در شکل گیری دوران طلایی تمدن اسلامی" و سپس ایده "نقش تمدن اسلامی در شکل گیری رنسانس علمی-فکری اروپا" را مطرح نموده اند.
.
اعجاز ریاضی و عددی قرآن:⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
.
https://www.google.com/amp/s/rasekho...
.
اعجاز بشارت ها به آمدن محمد در متون مقدس قبلی :⚠️
https://ar.m.wikipedia.org/wiki/%D8%....
.
اعجاز خبر از گذشته ⚠️
اشاره به تمدن هایی در قرآن که وجودشون بعدا مشخص شد
https://gapgpt.app/api/v1/canvas_pdf...
.
اعجاز ویژگی های محمد :⚠️
استدلال از اینکه طبق ویژگی هایش باید از منبع الهی باشد
https://gapgpt.app/api/v1/canvas_pdf...
مثل راستگویی تا نبوت و تحمل سختی در نبوت و رد پیشنهاد پولها و ساده زیستی و..
.
اعجاز نسبت عدد طلایی در آفرینش و مکه ⚠️
https://www.aparat.com/v/z948e2u
.
.
۲.تنها دینی که در کره زمین کتابش تحریف نشده و یکی مانده و تعریفش از خدا غیر انسانی و واحد است اسلام است
مسیحیت و یهودیت به علت تعریف انسانی از خدا
هندوئیسم به علت چند خدایی و نگاه های متناقض به خدا و خدایان زمینی
بودیسم به علت بی خدایی و بی نظری درباره آن و زرتشت و مانویت به علت چند دو خدایی
تقریبا همه ادیان دارای کتاب به علت نداشتن اصالت تاریخی قطعی از کتاب و چند نسخه شدن آن یا اثبات جمع آوری آن در زمان های مختلف نمی توانند الهی باشند
تنها دینی که
تعریف کامل از خدا
کتاب تحریف نشده و سالم مانده
و داشتن ویژگی های خاص رو دارا هست اسلام هست .
در نتیجه دینی که از طرف خدا باشد اسلام است
.