طرفداری | به پایان دیدارهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ و بازیهای بیشمار و تا حد زیادی کسلکننده نزدیک میشویم.
مرحلهای که تکلیف بسیاری از تیمها را مشخصتر میکند.
انگلستان و پرتغال تنها دو بازی تا پایان مرحله مقدماتی فاصله دارند و در موقعیت بسیار مناسبی برای صدرنشینی و صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۲۶ قرار گرفتهاند. در همین حال، چندین تیم دیگر اروپایی نیز امیدوار به حضور در جام جهانی هستند.
در میان آنها، به بهانه تماشای ارلینگ هالند، نروژ خیلی چشم مرا گرفت و تیم این کشور، تنها با یک پیروزی، شانس آن را دارد که برای اولین بار از سال ۱۹۹۸ جواز حضور در جام جهانی را کسب کند.
عواقب این صعود، بار دیگر یقه ایتالیاییها را خواهد گرفت و احتمال دارد مردان لاجوردیپوش این سرزمین برای سومین دوره پیاپی از راهیابی به جام جهانی محروم شوند و باز هم در برابر تلویزیون، تماشاگر بزرگترین تورنمنت فوتبال باشند.
نروژ شروعی رؤیایی در مقدماتی داشته و با ثبت ۲۴ گل در پنج پیروزی متوالی، خود را به آستانه صعود به جام جهانی رسانده است. ارلینگ هالند که تاکنون هرگز در یک تورنمنت بزرگ حضور نداشته، فقط در همین مرحله ۹ گل به ثمر رسانده و پنج گل از آن را در پیروزی ۱۱-۱ مقابل مولداوی زده است، یکی از آن مسابقات بیربط بیشمار دور مقدماتی که نقلش بود!
نروژ در روز شنبه میزبان اسرائیل خواهد بود و میداند که با یک پیروزی، اگر ایتالیا در مقابل استونی یا اسرائیل موفق به کسب پیروزی نشود، پس از ۲۸ سال به جام جهانی بازخواهد گشت. ایتالیا، قهرمان چهار دوره جهان، که در دو دوره اخیر در مرحله پلیآف به ترتیب مقابل سوئد و مقدونیه شمالی حذف شده، این بار بهشدت تلاش میکند تا کار به پلیآف نکشد و مستقیماً صعود کند.
نروژ، با تکوتوک موفقیتهایی که در طول دوران داشته است، فوتبال این کشور منطقه اسکاندیناوی عمدتاً در سایه ناکامی و خاطرات تلخ روزگار گذرانده است اما امروزه بار دیگر امید را احساس میکند.
از آخرین باری که نروژ موفق شد به تورنمنتی بزرگ مثل جام جهانی راه پیدا کند، بیش از دو دهه میگذرد و در این مدت، هواداران تنها تماشاگر پیشرفت دیگر کشورها بودهاند. هرچند نسل طلایی دهه ۹۰ نامهای بزرگی را به تاریخ فوتبال هدیه کرد، اما سالهای پس از آن کاملاً با حسرت و ناکامی همراه بوده است.
با این حال، حضور مهاجمانی مثل ارلینگ هالند و الکساندر سورلوث و درخشش ستارههایی چون مارتین اودگارد، باعث شده نروژ شانس واقعی برای بازگشت به عرصه جهانی داشته باشد.
امیدی منطقی است؛ نه بر مبنای نوستالژی، بلکه با پوست انداختن و اتکا به توان مهاجمان و تغییر نسل، نروژ میتواند از سایه گذشته بیرون بیاید و به مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۲۶ راه پیدا کند. این بهتنهایی دستاوردی بزرگ و قابلاحترام برای کشوری با جمعیتی حدود ۵.۵ میلیون نفر است! تلاشی دوباره برای پایان دادن به سالهای دوری و شاید تجربه افتخاری غیرقابل پیشبینی!
امیرحسین صدر
۹ اکتبر ۲۰۲۵
دوران اوج؛ جام جهانی 1998
یکچهارم قرن از آخرین حضور نروژ در یک تورنمنت معتبر بینالمللی گذشته است، اما نسل جدیدی از مهاجمان طراز اول آنها را از خلأ فوتبال بینالمللی خارج کردهاند.
در ماه فوریه، ارلینگ هالند، مهاجم نروژ و منچسترسیتی، در تبلیغ مجموعه جدیدی از لباسهای گروه «اُ اِی سیس (Oasis)» نقشآفرینی کرد و این اتفاق همزمان بود با موج نوستالژی دهه نود در بریتانیا. اما این فقط «من کونینز» و مردم بریتانیا نبودند که در رویای تکرار خاطرات سی سال پیش از این بودند.
در دیدار مقابل ایتالیا در ماه ژوئن، هالند باز هم گلزنی کرد و نروژ با پیروزی ۳-۰ مقابل این تیم، شانس طلایی برای صعود به مرحله نهایی، پس از سال ۱۹۹۸ پیدا کرد.
دهه ۱۹۹۰ یک دهه خاص برای فوتبال نروژ بود. با هدایت ایگیل اولسن و سپس شاگرد تاکتیکدان و خبره او، نیلز یوهان سمب، تیم ملی نروژ در سال ۱۹۹۵ به رتبه دوم ردهبندی جهانی فیفا رسید و در میدان، نقطه اوج آن در جام جهانی ۱۹۹۸ بود؛ جاییکه آنها برزیل را ۲-۱ شکست دادند. در واقع، نروژ یکی از معدود کشورهایی است که هرگز در تاریخ خود به برزیل نباخته است.
بهعنوان یک کشور فوتبالدوست، نروژ با ویژگیهایی چون قدرت بدنی و بازی مستقیم معروف شده بود. بازیکنان آنها قدبلند، قوی و منضبط بودند. فلسفه ایگیل اولسن این بود: «بدون توپ هم برتری داشته باش.»
این عبارت بیشتر برای توصیف تیمی به کار میرود که حتی وقتی مالک توپ نیست، از نظر تاکتیکی، دفاعی یا موقعیتیابی عملکردی برجسته دارد. و نروژ کمابیش چنین تیمی بود.
بیانیهی دهان پرکن نروژ؛ الکساندر سورلوت با گل خود مقابل ایتالیا
اما آن روزهای طلایی اکنون فقط یک خاطره دور است. مدافعان مستحکمی که در لیگ برتر حضور داشتند، مدتهاست بازنشسته شدهاند؛ کسانی چون رونی جانسن که در منچستریونایتد، استون ویلا و نیوکاسل بود، هنینگ برگ در بلکبرن و سپس یونایتد، استیگ اینگه بیورنبی که در لیورپول بود و گونار هاله که در لیدز و سیتی خدمت میکرد.
در دو دهه پس از حذف نروژ در مرحله گروهی یورو ۲۰۰۰، فدراسیون فوتبال نروژ تقریباً همه راهها را برای بازگرداندن تیم به یک تورنمنت مهم امتحان کرد. آنها شش مربی مختلف به خدمت گرفتند و سبکهای مختلفی از جمله تیکیتاکا تا پرسینگ شدید را امتحان کردند.
اما طی ده سال اخیر، فدراسیون فوتبال نروژ تصمیم گرفت قدرتمندترین ابزار خود را به کار ببندد: پول. نروژ کشوری بسیار ثروتمند است و وقتی پای ورزش وسط باشد، خوب یاد گرفته است چگونه عمل کند و عاقلانه از هزینه، سود خالص ببرد.
بهجای تمرکز صرف روی بازیکنان تیمهای لیگ برتر، در ردههای سنی مختلف، امکانات زیرساختی را افزایش دادند و فوتبال پایه در سراسر کشور توسعه چشمگیری یافت. اکنون بیش از ۱۰۰۰ زمین چمن مصنوعی در نروژ وجود دارد و گسترش این زمینها نقش مهمی در پرورش استعدادهای جوان داشت، به این دلیل روشن که باشگاهها حتی در زمستانهای سرد هم میتوانند تیمهایشان را تمرین دهند.
عامل مهم دیگر در شکلگیری نسل طلایی جدید نروژ، عامل اجتماعی ورزش است. رویکرد نروژیها به ورزش بر پایه صبر، اجتماع و سرگرمی است؛ تا سال ۲۰۲۴، ۹۳ درصد کودکان و نوجوانان حداقل در یک رشته ورزشی شرکت و فعالیت دارند (در هلند نیز این امری اجباری است).
در مسابقات کودکان، درج جدول ردهبندی ممنوع است تا بچهها بیشتر برای لذت بردن بازی کنند، نه فقط برای بردن. در نروژ، برخلاف ذهنیت افراطی انگلیسی و خیلی کشورهای دیگر که کودکان را از همان ابتدا به یک ورزش خاص محدود میکنند و مدام درگیر برد و باخت و روحیه و منشی میشوند که هدف اصلی را فقط بردن و پیروز شدن میداند و صرفاً بهدنبال برتریطلبی و نتیجهگرایی است، تلاش میشود کودکان بتوانند با آزادی و علاقه مسیر خودشان را انتخاب کنند.
کودکان، بهویژه فرزندان خانوادههای متوسط که توان مالی بیشتری برای حضور در بهترین آکادمیها را دارند، تشویق میشوند علایق متنوعی را دنبال کنند. بهعنوان مثال، ارلینگ هالند، ماشین گل سیتی و نروژ، در دوومیدانی و هندبال هم فعال بوده است، یورگن استراند لارسن هاکی بازی میکرد و ساندر بِرگه بسکتبالیست خوبی بود.
با تأمین منابع مالی دقیق، هدفمند و کارآمد، و ایجاد محیطی مناسب در بستری فراگیر، نروژ دوباره فوتبالیستهای طراز اول و نخبه پرورش میدهد.
این بار یک فرق بزرگ هم وجود دارد: تیمهای دهه ۹۰ نروژ بر مدافعان قوی و مستعد استوار بودند، اما امروز نروژ خط تولید مهاجمان درجهیکی دارد.
سه مهاجم اصلی، هالند، استراند لارسِن و الکساندر سورلوث، در دو فصل اخیر مجموعاً ۱۱۹ گل در لیگهای اروپایی به ثمر رساندهاند؛ که در مقایسه و برای درک بهتر، این رقم از مجموع گلهای هر هفت مهاجم تیم ملی اسپانیا که لوئیس دلافوئنته در ماه سپتامبر به تیم ملی فراخواند، بیشتر است!
یکی از دلایل موفقیت این سه مهاجم، محبوبیت و بهروز شدن دوباره مهاجمان نوک سنتی و غولپیکر است. امروزه، هرچه مهاجم بزرگتر باشد بهتر است. قد متوسط مهاجمان لیگ برتر حالا ۱۸۹ سانتیمتر است و نروژیها از این لحاظ از همه جلوترند.
البته هالند، سورلوث و استراند لارسِن کاملاً شبیه هم نیستند. هر سه بیش از ۱۹۰ سانتیمتر قد دارند، اما تفاوتهای ظریفی در بازی آنها دیده میشود. هالند دوندهای بینظیر و تمامکنندهای نخبه است. در بوروسیا دورتموند، سرعت انفجاری او کاملاً مناسب ضدحملهها بود و میتوانست بهراحتی مقابل دفاعهایی که جلو کشیده بودند، حملات را سریع و مؤثر کند؛ و زیر نظر پپ گواردیولا در منچسترسیتی، او به یک گلزن درجهیک در محوطه جریمه بدل شده است.
ارلینگ هالند؛ ستاره جهانی نروژ بار سنگینی بر دوش میکشد
سورلوث عمدتاً با استفاده از هیکل بزرگ و قد و قامت بلند، نقش مهاجم پشتیبان را بازی میکند. البته در سالهای اخیر توان گلزنیاش هم افزایش پیدا کرده است؛ در دو فصل اخیر برای ویارئال و سپس اتلتیکو مادرید، ۴۳ گل در لالیگا زد. فقط روبرت لواندوفسکی در بارسلونا از او بیشتر گل زده است. استراند لارسِن، پنج ماه بزرگتر از هالند است اما در سلسلهمراتب پایینتر از او قرار دارد.
لارسِن یک مهاجم کامل محوطه ۱۸ قدم است. نه به اندازه هالند سریع است و نه به اندازه سورلوث قوی، ولی در حرکات و جایگیری در محوطه جریمه نمونه است. در اولین فصل خود در لیگ برتر انگلیس برای وولورهمپتون، ۱۴ گل زد. برای تیمی بحرانزده. و همه این ناشی از هوش حرکات، تلاش و دویدنهایش بود.
اگر دقیقتر نگاه کنیم، هر سه مهاجم ریشههای خانوادگی قدرتمند ورزشی دارند. هالند پسر آلف-اینگه هااند، بازیکن سابق سیتی و لیدزیونایتد در لیگ برتر بود و مادر او گری ماریتا براوت، هفتگانهکار بود؛ یک رشته ترکیبی در دو و میدانی که شامل دو ۱۰۰ متر با مانع، پرش ارتفاع، پرتاب وزنه، دو ۲۰۰ متر، پرش طول، پرتاب نیزه و دو ۸۰۰ متر میشود.
سورلوث هم پسر گوران سورلوث، مهاجم پیشین تیم ملی است و والدین استراند لارسِن در دوران خود گلزن تیمهایشان بودهاند: پدرش آتله بهترین گلزن باشگاه تیستدالنز تیآیاف، مادرش ویبکه بهترین گلزن تیم زنان کویک.
انگار این بازیکنان برای موفقیت پرورش یافتهاند و نتیجه آن، عمق بیسابقه و بینظیری در خط حمله نروژ ایجاد کرده است؛ چیزی که از یورو ۲۰۰۰ در این کشور دیده نشده بود.
تیم اعزامی به هلند و بلژیک در آغاز قرن جدید، چهار بازیکن در لیست ۱۰ گلزن برتر تاریخ فوتبال ملی نروژ داشت؛
اوله گونار سولشر، مهاجم محبوب و معروف یونایتد، توره آندره فلو از چلسی، استفن آیوِرسن در تاتنهام و جان کارو جوان از روزنبرگ و... اما این گروه تنها یک گل به ثمر رساند و در همان مرحله گروهی حذف شدند.
از اسطورههای نروژ؛ توره آندره فلو بعد از گلش به برزیل
برخلاف یورو ۲۰۰۰، مربی فعلی استاله سولباکن سیستمی ساخته که به کار مهاجمانش میآید. هالند مهاجم شماره ۹ بیرقیب است و آنتونیو نوسا، گوش چپ جوان لایپزیش، در سمت چپ بازی میکند و سورلوث در هر جایی که نیاز باشد استفاده میشود؛ گاهی در سمت راست، شبیه یک گوش ساختگی، گاهی کنار هالند در آرایش ۴-۴-۲، مقابل تیمهای ضعیفتر. استراند لارسِن فعلاً ذخیره است: از ۲۱ بازی ملی، فقط ۷ بار فیکس بوده که ۴ بار آن در بازیهای دوستانه بوده است.
گل سرسبد تیم، هالند، حالا بهترین گلزن تاریخ نروژ است و خیلی جلوتر از ۴ مهاجم یورو ۲۰۰۰ قرار دارد و پس از ۵ گل مقابل مولداوی در سپتامبر، ۴۸ گل در ۴۵ بازی دارد. سورلوث هم با ۲۴ گل، همرده جان کارو در رده پنجم گلزنان تاریخ تیم قرار گرفته است.
با این حال، هر دو بازیکن باید در یک تورنمنت معتبر عملکرد چشمگیری داشته باشند تا واقعاً با بزرگان گذشته مثل سولشر و فلو مقایسه شوند. نباید فراموش کرد، آنها یک مزیت دارند: پشت سرشان بازیکنان خلاقی نظیر مارتین اودگارد، آنتونیو نوسا، اسکار باب، آندریاس شیلدروپ و استعداد نوخاسته اسوِره نیپان جای دارند.
اغلب آنها زمانی که نروژ آخرین بار در یک تورنمنت مهم حاضر بود، هنوز به دنیا نیامده بودند. برای هالند و یارانش، صعود به جام جهانی آمریکای شمالی، برای نوستالژی و یادآوری گذشته نیست، بلکه برای ساختن تاریخ شخصی و دوران نوی فوتبال نروژ هم هست!
نروژ در یورو 2000
در حالیکه نسل جوانتر هواداران نروژ با تیم جدید هیجانزده بهنظر میرسند، طرفداران قدیمیتر، دوران تلخ یورو ۲۰۰۰ را به یاد دارند؛ جایی که آنها هم یک خط حمله استثنایی داشتند. سرمربی نیلز یوهان سمب، سه مهاجم شناختهشدهی لیگ برتر، اوله گونار سولسشر (منچستریونایتد)، توره آندره فلو (چلسی) و استفن آیورسن (تاتنهام) را به همراه جان کارو، ستارهی نوظهور آن زمان که در آستانهی پیوستن به والنسیا بود، به رقابتها دعوت کرد.
این بدون تردید برترین خط حملهی یک نسل نروژ بود؛ فلو در چلسی گلزن مطمئنی بود، آیورسن بعد از فصل ۱۷ گله در تاتنهام به مسابقات آمده بود و سولشر یکی از زهردارترین مهاجمان انگلیس بود.
همهچیز عالی آغاز شد و آنها با همین سه نفر و یک گلِ ضربهی سر آیورسن، اسپانیا را ۱-۰ شکست دادند. اما همان گل، تنها گل نروژ در کل تورنمنت و تا این سده! باقی ماند. با باخت ۱-۰ به یوگسلاوی و تساویِ بدون گل مقابل اسلوونی، تیم با وجود داشتن ۴ مهاجم مطرح، از صعود بازماند. هواداران از رویکرد بیشازحد دفاعی انتقاد کردند، اما واقعیت این بود در بازی سوم، همهی مهاجمان از ابتدا در ترکیب قرار داشتند. با این حال، تیم دچار کمبود ایده و خلاقیت بود. برد مقابل اسپانیا و سپس حذف شدن از تورنمنت، نشانهای از ناکامی و اتلاف استعداد ناب هجومی این تیم بود.
پیروزی در برابر اسپانیا از نتایج شگفتآور تاریخ فوتبال نروژ بود
استاله سولباکن، جانشین مدرن سمب، همان روز در زمین حضور داشت. امید نروژیها این است اگر به جام جهانی ۲۰۲۶ راه پیدا کنند، خطای مشابهی مرتکب نشوند و از اشتباهات خود در گذشته درس گرفته باشند تا شاید اینبار موفق شوند دروس خود را به رقبا تحمیل کنند. کسی چه میداند؛ شاید نسل غولپیکر وایکینگهای نروژی تاریخ خود را بنویسند.
معرفی ستارهی جدید نروژ «اسِوِره نیپان»
اسِوِره نیپان یکی از استعدادهای نوظهور بعد از انقلاب فدراسیون فوتبال نروژ است که توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرده است. او متولد ۱۹ ژوئن ۲۰۰۶ است و در پست هافبک بازی میکند.
نیپان فوتبال حرفهای خود را مثل خیلیها پیش از خود، در باشگاه روزنبرگ آغاز کرد و بسیار زود، در سن نوجوانی، به ترکیب اصلی راه پیدا کرد. او لقب جوانترین بازیکن تاریخ باشگاه روزنبرگ را دارد.

سبک بازی او، تلفیقی از قدرت، تکنیک و هوش تاکتیکی بالاست و بسیاری، وی را از نگاه پیشرفت و آینده، در کنار ستارگان جوانی نظیر مارتین اودگارد قرار میدهند. نیپان علاوهبر بازیسازی، قدرت شوتزنی و دوندگی فوقالعادهای دارد و به همین خاطر در ردههای جوانان تیم ملی نروژ نیز عضو ثابت تیم است. پیشبینی میشود با ادامهی روند پیشرفتش، خیلی زود به یکی از ستارههای اصلی تیم ملی نروژ و منچسترسیتی تبدیل شود.
در سالهای اخیر، نروژیها به ظهور فوتبالیستهای سطح بالای جهانی از میان بازیکنان کشورشان عادت کردهاند. ارلینگ هالند، مارتین اودگارد، الکساندر سورلوث، اسکار باب، یورگن استراند لارسن و آنتونیو نوسا همگی در باشگاههای بزرگ اروپایی درخشیدهاند و بهزودی نام دیگری هم میتواند به این فهرست اضافه شود: اسِوِره نیپان.
پس از آنکه هم بهعنوان جوانترین بازیکن و هم جوانترین گلزن تاریخ روزنبرگ شناخته شد و توانست خود را بهعنوان مهرهای کلیدی در خط میانی باشگاه زادگاهش مطرح کند، ستارهی ۱۸ ساله مورد توجه بسیاری از استعدادیابها قرار گرفت. سرانجام، پس از ماهها شایعه و گمانهزنی، او در ژوئیه با منچسترسیتی قرارداد بست و بلافاصله بهصورت قرضی راهی میدلزبرو شد.
وی که در سال ۲۰۲۲ و در حالیکه ۱۵ سال داشت، اولین بازی خود را در سطح نخست فوتبال نروژ انجام داد، پیشرفتش با مارتین اودگارد مقایسه میشود؛ کسی که در ۲۰۱۴ نیز در همین سن، با موجی از درخواست در سراسر اروپا و با درخشش در «استرومسگودست» روبهرو شد.
نیپان دربارهی توجه گسترده به خود به مجلهی «ورلد ساکر» میگوید:
این موضوع مثبت است. البته کمی هم فشار به همراه دارد و این طبیعی است. فشار در واقع یک امتیاز است، میدانید؟ فشر یعنی تو کارت را درست انجام دادهای. خیلی بد بود اگر فشاری در کار نبود و کسی هیچ انتظاری از تو نداشت.
این پاسخی پخته از بازیکنی به این جوانی است. اما او ناچار است با استعدادی که دارد، خیلی زود بزرگ شود. در حالیکه هنوز دانشآموز بود، به بازیکن ثابت موفقترین باشگاه نروژ تبدیل شد.
اگرچه دوران حرفهای نیپان تازه آغاز شده، ولی آنچه از قرائن پیداست، او برای خودش در تمرینات و در روز مسابقه، استانداردهای بالایی تعیین کرده است. پس از تثبیت جایگاهش در تیم اصلی طی فصل ۲۰۲۳، او فصل بعد را کند آغاز کرد و فقط یک گل در ۱۲ بازی اول زد، اما در نیمهی دوم فصل دوباره انتظارات را برآورده کرد.
بین آگوست تا نوامبر، هفت گل زد، از جمله یک هتتریک خانگی مقابل لیلستروم، و با همین فرم دیدنی، روزنبرگ که تا ردهی دهم سقوط کرده بود را تا ردهی چهارم بالا کشید. در هر دو فصل متوالی، او جایزهی پدیدهی جوان فصل لیگ نروژ (Eliteserien Young Player of the Year) را به دست آورد.
تکرار فرم فصل اول واقعاً دشوار است. از اینکه همیشه در بالاترین سطح بازی کنی، خیلی سخته. من فصل ۲۰۲۴ را خوب شروع نکردم، اما همانطور که در نروژ میگوییم، دوباره سوار اسب شدم. دوباره روال عادی و فرم خودم را پیدا کردم و همانطور که باید، در زمین حاضر بودم. واقعاً به این افتخار میکنم. آسان نیست وقتی در ۱۴ سالگی به تیم اصلی راه پیدا میکنی و بعد در ۱۵ سالگی اولین قرارداد حرفهایات را امضا میکنی، اما طولی نکشید که حس کردم این همان تیمی است که به آن تعلق دارم.
تواضع نیپان با اشتیاق بالای او برای بازی و میلِ یادگیری از بازیکنان باتجربه برابری میکند. یکی از مربیانش در باشگاه روزنبرگ، الکساندر تِتِی، هافبک سابق تیم ملی نروژ که ۳۴ بازی ملی انجام داده و نه سال در نوریچ سیتی و چهار فصل در لیگ برتر انگلیس بازی کرده است، نقش مهمی در راهنمایی نیپان داشت.
تِتِی میگوید: «اگر سوالی دربارهی نحوهی بازی در خط میانی داشته باشی، فقط کافی است از او بپرسی!»
نامش را به خاطر داشته باشید؛ اسِوِره نیپان.
