سیل اشکم رو یه عمریه که من از همه پنهون کردم
دل ویرون شده رو سوزوندم و دوباره ویرون کردم
مردم و زنده شدم تا که رو قلبم پا گذاشتم
از دل دیوونه ام مهرت و بیرون کردم
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره
من که هستیم رو به تو یک سره باختم
می دونستم که فریبم میدی اما با تو ساختم
به کنارم بودی اما همیشه فاصله داشتیم
وقتی از کی غم ناباوری اومد به سراغم
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره
گذر ابر بهار طاقت پاییز رو نداره
دل آسوده خیال نقش غم انگیز رو نداره
آبشاری که روان می شود از کوه و درونش
سیل ویرانگر خود غربت پرهیز رو نداره
من که هستیم رو به تو یکسره باختم
می دونستم که فریبم میدی اما با تو ساختم
به کنارم بودی اما همیشه فاصله داشتیم
وقتی از کی غم ناباوری اومد به سراغم
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره
من برم یا که تو بری فرقی به حالمون نداره
عشق با ترحمم ره به خیالمون نداره