مادورو و جنبش چاویسم به طور سنتی خود را میراثدار سوسیالیسم قرن ۲۱، ضد امپریالیسم آمریکا و مترقی میدانند. با این حال، اگر سیاستهای او را نه بر اساس شعارها، بلکه بر مبنای محتوای ایدئولوژیک و اجتماعی بررسی کنیم، شباهتهای قابل توجهی به ویژگیهای محافظهکاری سنتی (Traditional Conservatism)، بهویژه در بخش اجتماعی، دیده میشود.
۱. تثبیت قدرت و ضد تغییرات بنیادین
ضد اصلاحات ساختاری (در عمل): در حالی که مادورو ادعای ادامه انقلاب چاویسم را دارد، او به جای اجرای اصلاحات بنیادی جدید که جامعه را به جلو سوق دهد، بر حفظ ساختارهای قدرت موجود و میراث هوگو چاوز متمرکز است. محافظهکاری در هستهٔ خود، به معنای حفظ وضع موجود، ایستادگی در برابر تغییرات سریع و رادیکال است.
سلطهٔ دولتی و کنترل اقتصاد: اگرچه این سیاست در تئوری سوسیالیستی است، اما شیوهٔ اجرای آن که شامل کنترل شدید بر نهادها، سرکوب مخالفان و عدم تحمل نقد است، با رویکرد راست اقتدارگرا که بر ثبات از طریق زور تأکید دارد، شباهت پیدا میکند.
۲. ارزشهای اجتماعی سنتی و ضد پیشروی
رد ارزشهای لیبرال اجتماعی: این مهمترین شباهت مادورو به راست سنتی غرب است. مادورو و چاویسم در زمینههایی مانند حقوق دگرباشان جنسی (LGBTQ+)، سقط جنین و تغییرات نهاد خانواده موضعی بسیار محتاطانه و بعضاً مخالف دارند. این در تضاد آشکار با احزاب چپ مدرن و پیشرو در اروپا و آمریکای شمالی است که حامی حقوق اقلیتها و لیبرالیسم اجتماعی هستند.
تأکید بر مرجعیت: مانند محافظهکاران سنتی، دولت مادورو تأکید زیادی بر اطاعت از رهبر کاریزماتیک (چاوز) و مرجعیت دولت در زندگی فردی و اجتماعی دارد.
۳. گفتمان پوپولیستی و دشمنسازی
پوپولیسم و ملیگرایی اقتدارگرا: گفتمان مادورو بر پایهٔ "ملت در برابر دشمن خارجی" (ایالات متحده، "امپریالیسم") و "مردم در برابر الیگارشی داخلی" استوار است. این نوع پوپولیسم که بر تقسیم جامعه به دو قطب خیر و شر تأکید دارد، در دهههای اخیر یکی از ویژگیهای اصلی جریانهای راست اقتدارگرا در سراسر جهان بوده است (مانند ترامپ در آمریکا یا دیگر رهبران ملیگرای راستگرا).
نتیجهگیری: تفاوت میان ایدئولوژی و عملکرد
بنابراین، اگرچه نیکولاس مادورو در طیف سیاسی-اقتصادی جهانی به عنوان یک چپ سوسیالیست شناخته میشود، اما در طیف اجتماعی-فرهنگی و در شیوهٔ حکمرانی اقتدارگرا، او بسیاری از ارزشها و رویکردهای راست سنتی یا اقتدارگرا را ترویج میکند. این پدیده نشان میدهد که مرزهای چپ و راست در سیاستهای قرن ۲۱، بهویژه در آمریکای لاتین، اغلب از نظر اجتماعی محو شده و رهبران با شعار چپ، سیاستهای اجتماعی محافظهکارانه را دنبال میکنند.