طرفداری | ما در این سرزمین گرفتار یک عادت زشت و بیمارگونه شدهایم؛ عادت کردهایم قهرمانهایمان را بهجای اینکه دارایی مشترک بدانیم، در برابر هم قرار میدهیم. این عادت ناپسند، سالهاست از سیاست، اقتصاد و فرهنگ گرفته تا میادین ورزشی را تحتالشعاع قرار داده است. امروز، این دوگانهسازی فرسایشی، دامن کشتی و ورزش ایران را هم گرفته است.
رسول خادم و علیرضا دبیر، هر دو از طلاییهای المپیکی کشتی ایران، نامهای ماندگار و افتخارات بیبدیل ورزش ملی ما هستند. هر کدام بهتنهایی جایگاهی سترگ و بیجانشین در تاریخ ورزش قهرمانی ایران دارند.
این دو قهرمان روزی در یک تیم ملی بودند و کنار هم برای پرچم ایران در برابر رقبای خارجی جنگیدند. سپس همزمان عضویت شورای شهر تهران را تجربه کردند و خدمات شایانی به این کلانشهر ارائه دادند. نهایتا ریاست فدراسیون کشتی نیز از دیگر اشتراکات آنهاست.
اما جامعهای که سالها از قطبیسازی تغذیه کرده است، این دو سرمایه ملی را در دو سوی یک خط خیالی چیده است. گویی موفقیت یکی باید به معنای حذف دیگری باشد. هر اظهارنظر و عقیدهای از سوی آنها بهخصوص از سمت دبیر معمولا به جنجال و حاشیهای تازه منجر میشود.
ادبیات و برخی رفتارهای دبیر ممکن است برای خیلیها پسندیده نباشد، اما نباید فراموش کنیم او نقش بازی نمیکند و خود را سانسور نمیکند. او انتخاب کرده که چنین باشد. عملکرد فنی و نتایج تیمهای تحت پوشش فدراسیون او نیز کاملا روشن و قابل دفاع است. خادم نیز در دوران ریاست بر فدراسیون کشتی، عملکردی موفق و قابل تقدیر داشت. از بعد اخلاقی و فرهنگی هم کسی نمیتواند منکر شخصیت خاص و اخلاق تختیگونهی خادم شود، کسی که امروز حامی و پشتیبان ساکنان مناطق محروم است.
این دو قهرمان، سرمایههای بزرگ و اجتماعی ورزش ما هستند. کشتی ایران قطعا آنقدر بزرگ است که هر دو را همزمان در آغوش بگیرد. مقابل هم قرار دادن خادم و دبیر، تنها به نفع سودجویان و منفعتطلبان شبکههای اجتماعی است.
کشتی ایران زمانی بیشترین نفع را میبرد که این دو قهرمان، نه روبهروی هم، بلکه کنار هم باشند. زمانی که تجربه ارزندهی خادم با ذهنیت رقابتی و برندهی دبیر ترکیب شود، زمانی که نگاه راهبردی یکی با انرژی و پیگیری دیگری گره بخورد و زمانی که اختلافسلیقهها فرصتی برای تکمیل یکدیگر باشند نه میدانی برای نبرد!
ایران و مردمان ورزشدوستش در روزگار سختیها و در بحبوحهی ترکتازی تفرقهافکنان فضای مجازی، بیش از هر زمان دیگری به همافزایی نیاز دارند. نه خادم جایگزین دبیر میشود و نه دبیر سایهی خادم را کمرنگ میکند. ورزش و جامعهی ایران به هر دو نیاز دارند؛ به هر دو در کنار هم.
وقت آن رسیده از این دوگانهسازی خستهکننده فاصله بگیریم. قهرمانان ما دشمن هم نیستند؛ آنها سرمایههای یک ملتاند. ملتی که سرمایههایش را مقابل هم مینشاند، تنها خودش را از آینده محروم کرده است.