مـاکان به نظرم سوسیالیست و مسلمان بودن در کنار هم کار به شدت سختیه. با دوتا اندیشه مواجه هستیم که تناقضاتی باهم دارن که به راحتی قابل جمع کردن نیست.
در بعد سیاسی ، سوسیالیسم بهطور کلاسیک سکولاره و دین رو روبنا و ابزار طبقه حاکم میدونه. اما اسلام دین رو بنیاد نظم سیاسی میشماره و دخالت اون در حکومت رو ضروری میدونه.
در بعد اجتماعی هم اسلام بر اخلاق دینی و احکام و ارزشهای ثابت تکیه داره. درحالی که سوسیالیسم ارزشهای مادی، طبقاتی، برابریطلبانه و عرفی رو پایه میگذاره. در نتیجه، در بسیاری از ساحتهای اخلاقی – از جنسیت گرفته تا سبک زندگی مثل گرایشات جنسی یا حقوق برابر زن و مرد – تقابل پدید میاد.
در بعد اقتصادی هم اگه سوسیالیسم رو به معنای کلاسیک (تضاد کامل با مالکیت خصوصی) در نظر نگیریم ، باز هم اسلام توزیع ثروت رو از طریق نظام اخلاقی و شرعی تنظیم میکنه. درحالی که سوسیالیسم این توزیع رو از طریق برنامهریزی دولتی و سیاستهای طبقاتی کنترل میکنه.
در کنار این موارد هزاران تضاد و تناقض دیگه هم پدید میاد که در عمل اینکه فردی همزمان هم سوسیالیست باشه و هم مسلمان رو رد میکنه.