San Andresمن تازه این ارسال رو دیدم. پس الان نظرم رو میگم. فیلم هایی که کاندید بست پیکچر بودن و من دیدمشون:
1. بردمن: بهترین فیلم 2014 بود. اصلا در این مورد باهات بحث نمی کنم. :))
2. ایمیتشن گیم: ساختار فیلم خیلی خوب بود، بازی ها جز بندیکت زیاد جالب نبود. ولی کارگردان آخر فیلم گند زد به کل داستان! این ذهنیت قهرمان جنگ جهانی بودنِ انگلستانی ها هم داستانی شده برای خودش. اصلا غیر ممکنه همچین اتفاقی تو جنگ جهانی افتاده باشه (اسپویل: که انگلیسی ها همه چیز جنگ رو کنترل کرده باشن و اصلا تمام رشادت های بقیه ی متفقین زیر سوال رفته باشه!). ولی من بعد از فیلم راضی بودم. چون فرداش امتحان نظریه زبان داشتم و در مورد ماشین تورینگ بود. :))
3. بوی هود: یک فیلم کاملا ناتورالیستی! در واقع شما داشتی سیر زندگی پسر بچه ای رو در قالب داستانی که کارگردان براش تعیین کرده بود می دیدی. نباید انتظار هیجان خاصی داشته باشی، ولی جذابیت های خودش رو داره. از بازی ها راضی نبودم، البته چون بازیگراش غیر حرفه ای بودن - غیر از هاوکه که بهترین بازیگر فیلم هم بود - خیلی اهمیت قائل نشدم. در کل از فیلم راضی بودم، چون واقعیت رو نشون داد و انتظار من از سینما اینه.
4. گرند بوداپست هتل: اگه سال رو به دو قسمت تقسیم کنیم، بهترین فیلم نیمه اول سال، تو چند سال اخیر بود. وس اندرسون خیلی کارگردان خاصیه و اینو از طنز جذاب فیلم میشه فهمید. دعوتتون می کنم فانتستیک مستر فاکس رو هم از این کارگردان جالب ببینید. در کل چون بردمن امسال اکران شد، همون اسکارهای طراحی صحنه و گریم که واقعا مستحقش بود رسید بهش. فیلم بسیار فاخر بود البته!
5. تئوری همه چیز: زندگی نامه ی خیلی خوبی بود. بازی ها خیلی عالی بود، خصوصا خود استفان. لامصب گشتن آدمی که از همه لحاظ شبیه هاوکینگ بود رو پیدا کردن. یعنی تو حالت عادیش هم شبیه معلولِ استفان هاوکینگه طرف. :))) راضی بودم از فیلم و اسکار بهترین بازیگر بسش بود.
6. ویپلش: حوالی 2 صبح بود که می خواستم بخوابم. گفتم این فیلم رو ببینم و بعدش بخوابم. تا پنج دقیقه اول داشت خوابم می گرفت که با ورود یهویی جی. کی. سیمونز ورق برگشت و تا دو ساعت بعد از اتمام فیلم هم خوابم نمی برد. یکی از بهترین بازی های چند سال اخیر بود و شاید از پارسالِ مک کناهی هم بهتر! ریتم فیلم خیلی خوب بود و با اینکه موزیک بود، درام فیلم خیلی بولد شده بود و لذت بخش بود. رابطه ی پسره با دوست دخترش یکی از جالب ترین روابطی بود که تو یه فیلم دیده بودم! :)
<hr>
در مورد گان گرل و اینتراستلار!
گان گرل: خیلی فیلم خوبی بود و نکته ی منفی فیلم حضور بن افلک بود! رزامند پایک قطعا باید اسکار می گرفت، و فیلم می تونست جزء لیست نهایی اسکار باشه. اینکه اواسط فیلم دستش رو شد، یه تریک بود. من وقتی فیلم رو می دیدم، گفتم ای بابا چرا تابلو شد ؟ اما بعد هر لحظه شوکه می شدم و شوکه می شدم و شوکه می شدم. انگار که 3 یا 4 بار تو طول فیلم بفهمی برد پیت وجود خارجی نداره و تصورات ادوارد نورتونه یا 3-4 تا کوین اسپیسی وارد فیلم بشن! خیلی فیلم رو دوست داشتم و بعد از دیدنش تا روزها یادش می افتادم از امیزینگ امی می ترسیدم! :)))
اینتراستلار: فیلم خیلی خوبی بود ولی بهترین فیلم نولان نبود. موسیقی متن فیلم یکی از نقاط قوت فیلم بود. بازی های خوب به خصوص هاتاوی و مک کناهی. و البته پیام فیلم! اینکه شما زمان رو به عنوان بُعد پنجم بشناسی چیزیه که علم آرزوی دست پیدا کردن بهش رو داره. توصیه می کنم دوستانی که ندیدن حتما به همراه فیلم، یه دانشمند فیزیک کوانتوم هم تهیه کنن تا فیلم رو بهتر درک کنن. :)))
در کل سیلقه هامون به هم نمیاد زیاد، ولی خب سلیقتو به من نزدیک کن. :))