تا حالا فکر کردید اگر لیگ برتر ایران وستروز (Westeros) بود، ستارههای فوتبال ما چه نقشی داشتند؟ جنگ بر سر تاج و تخت (جام قهرمانی) در فوتبال ایران کمتر از نبردهای “گات” نیست. خیانتها، بازگشتها، یاغیگریها و قهرمانانی که یک شبه منفور میشوند!
امروز در طرفداری، کلاهخودها را برداشته و نگاهی طنز انداختیم به شباهتهای عجیب ستارههای فوتبال ایران با شخصیتهای بازی تاج و تخت.
(هشدار اسپویل: اگر سریال را ندیدهاید، اول ببینید بعد بیایید!)
۱. علی دایی = ند استارک (Ned Stark)
لقب: لرد وینترفل (یا همان لرد اردبیل!)
چرا؟ مردی که همه به شرافت و بزرگیاش قسم میخورند. او نماد وفاداری و اصول است. علی دایی مثل ند استارک، اهل سیاستبازیهای کثیف نیست و حرف حق را میزند، حتی اگر به ضررش تمام شود. او پادشاه شمال واقعی است که حتی دشمنانش هم به او احترام میگذارند. فقط خوشبختانه سرنوشت او مثل ند استارک نشد، اما همیشه آن نگاه سنگین و قضاوتگر را نسبت به “لنیسترهای” فوتبال دارد!
۲. علیرضا بیرانوند = تورموند (Tormund Giantsbane)
لقب: وحشیِ دوستداشتنی
چرا؟ فیزیک بدنی غولپیکر، پرتاب دستهایی که مثل نیزه عمل میکنند و رفتارهای غیرقابل پیشبینی! بیرانوند مثل تورموند کمی دیوانهبازی دارد، گاهی سوتی میدهد، گاهی کارهای محیرالعقول میکند و عاشق خودنمایی است. او کسی است که از آن سوی دیوار (خرمآباد) آمد و حالا یکی از جنگجویان اصلی وستروس است. فقط کافیست به میمیک صورتش بعد از گرفتن پنالتی رونالدو نگاه کنید؛ خودِ تورموند است وقتی به بریین نگاه میکند!
۳. رامین رضاییان = بران (Bronn)
لقب: مزدورِ جذاب
چرا؟ بران شخصیتی بود که برایش پرچم مهم نبود، “سکه” و “قلعه” مهم بود! رامین رضاییان هم ثابت کرده (با احترام به تواناییهای فنی بالایش) یک حرفهای تمام عیار است. پرسپولیس، سپاهان، استقلال… فرقی نمیکند! او هر جا باشد بهترین بازیاش را میکند، خوشتیپ است، ژست میگیرد و همیشه خودش را نجات میدهد. اگر قرار باشد کسی در دقیقه ۹۰ با یک کاشته بازی را در بیاورد و بعد با نیشخند پولش را طلب کند، آن رامین (بران) است.
۴. مهدی طارمی = جان اسنو (Jon Snow)
لقب: حرامزادهای که پادشاه شد
چرا؟ اوایل دوران فوتبالش خیلیها جدیاش نمیگرفتند (مثل جان اسنو در وینترفل). بارها “مرد” (محرومیت فیفا و ریزه اسپور) اما دوباره زنده شد! او از دیوار (لیگ ایران) عبور کرد و به شمال واقعی (اروپا/پورتو/اینتر) رفت تا با وایتواکرها (مدافعان چمپیونزلیگ) بجنگد. مهدی گاهی مثل جان اسنو “هیچی نمیدونه” و موقعیتهای صددرصد را خراب میکند، اما در نهایت او قهرمانی است که همه امیدها به ساقهای اوست.
۵. سردار آزمون = جیمی لنیستر (Jaime Lannister)
لقب: شیر طلایی
چرا؟ پسر خوشچهره، با استعداد ذاتی که انگار فوتبال برایش راحتترین کار دنیاست. مثل جیمی در فصلهای اول، گاهی متهم میشود که خیلی جدی نیست یا زیادی مغرور است. اما همه میدانند که وقتی شمشیر (توپ) به پایش بخورد، یکی از بهترینهای تاریخ است. او محبوب است، پولدار است و سوار بر اسب (به معنای واقعی کلمه!) زندگی میکند.
۶. شجاع خلیلزاده = سندور کلیگان/سگ شکاری (The Hound)
لقب: محافظِ عصبانی
چرا؟ همیشه عصبانی است! شجاع مثل “هاوند” میجنگد. از درگیری فیزیکی نمیترسد و صورتش همیشه برافروخته است. او وفادار به تیمی است که در آن بازی میکند اما وای به حال مهاجمی که بخواهد او را مسخره کند. ادبیاتش تند است ولی در عمق وجودش، قلب مهربانی برای همتیمیهایش دارد (البته فقط همتیمیهایش!).
۷. مهدی قایدی = آریا استارک (Arya Stark)
لقب: قاتلِ کوچک
چرا؟ “سریع، بیصدا و مرگبار”. قایدی مثل آریا جثه کوچکی دارد اما غولها را به زانو در میآورد. تکنیک او مثل رقص آب (Water Dance) آریا استارک است؛ مدافعان حریف حتی نمیفهمند کی و چگونه دریبل خوردهاند. او با “نیدل” (پاهای جادوییاش) ضربه نهایی را میزند و ناپدید میشود.